میگن چهل سال پیش شهردار سئول به محمد رضا میگه آرزو میکنم یه روزی سئول هم مثل تهران بشه. یعنی میشه تصور کرد با برنامه ریزی درست و یکمی شانس ما با یک قدرت اقتصادی شدن مثل کره خیلی فاصله نداریم چون اونها توچهل سال به اینجا رسیدن پس قاعدتا میشه تو چهل سال به اونجا رسید.
150 سال پیش آمریکا دچار جنگ داخلی و مشکلات زیادی بوده. یعنی میشه تصور کرد با برنامه ریزی درست و یکمی شانس ما با یک ابر قدرت شدن مثل آمریکا خیلی فاصله نداریم چون اونها تو 150سال به اینجا رسیدن پس قاعدتا میشه تو 150سال به اونجا رسید. البته آمریکا تو این مدت بحران های خیلی سختی رو پشت سر گذاشته مثل رکود بزرگ قبل از جنگ جهانی دوم یعنی فراز و فرود شدید کم نداشته.
بعضیا از آزادی و برابری تو آمریکا میگن و چون اساس صحبت ها معمولا بر پایه مستندات نیستند معمولا ما هم میگیم بله همینطوره که شما میگین. اما بعضی اتفاقا یکم دست ما رو برای توضیح باز میکنه اولا اینکه این کشور فوق العاده پیشرفته صد و پنجاه سال پیش دچار جنگ های داخلی شدید بود. فیلم های رقصنده با گرگ و خوب بد زشت رو که یادتونه ما همون موقعست. ایالت های جنوبی ضمن اعلام استقلال ایالات موتلفه آمریکا رو پایه میزارن همون کنفدارسیون آف استیت. جنگ های زیادی در میگیره که بعدا چندتا نتیجه ازش میگیرم. اولا اینکه ایلات جنوبی کشاورز بودن و طرفدار برده داری برای کار تو مزرعه و ایالات شمالی به رهبری رئیس جمهور آبراهام لینکلن صنعتی بودن و مخالف برده داری (مخالف نه به دلیل انسانیت چون یانکی ها کلا با اخلاق زیاد رابطه ندارن چند وقت پیش هم ازدواج همجنسگراها رو آزاد کردن مخالف چون صنعتگر بود نه کشاورز) اینم نقشش
بالا یانکی ها (ایالات متحده). پایین جنوبی ها (کنفدراسیون). سفیدها هم هنوز ایلات مستقل بودن.
خلاصه یانکی ها میزنن طی چهار سال پدر ارتش جنوبی ها رو در میارن و کنفدراسیون منحل میشه و ایالت های جنوبی یا دیگه به قول شمالی ها ایالت ها شورشی تحت کنترل درمیان. خوب چه اتفاقی میفته اولا اینکه پرچم کنفدراسیون میشه نماد برده داری. خوب برده هام سیاه بودن سفید که نبودن پس پرچم کنفدراسیون شد نماد نژاد پرستی
یعنی چی؟ یعنی تو ایران اختلاس میشه ولی همه میدونن بده هیچکس بهش افتخار نمیکنه که بخواد بره زیر پرچمش اما تا همین یک هفته پیش تو آمریکا پرچم نژاد پرستی وجود داشته یعنی انحطاط اخلاق تو قرن بیست و یک (یا پرچم همه چیز گرایی، میدونید که این پرچم رنگین کمانه معنیش همجنس گرایی نیست معنیش اینه که همه گرایش خوبه، دگر جنس، همجنس یا من اضافه میکنم حیوان درخت محرم. چون خیلی حالم ازشون بهم میخوره پرجمشون رو آپلود نمیکنم) طبق شنیده ها تا سی چهل سال پیش سفیدا سر کلاس درسی که توش سیاه پوست بوده نمیرفتن (رجوع به فارست گامپ) یا یکی میگفت تا همین سی چهل سال پیش رو در بعضی رستورانها نوشته شده بوده ورود سگ و سیاه ممنوع. خوب از انحطاط اخلاق بگذریم.
تو ایران خیلی استانهای مرز محروما مثل سمت غرب یا سیستان یا خوزستان و اینها اما بدونید این اختلاف طبقاتی تو امریکا هم هست و ایالات محروم همون شورشیان درآمد سرانه کمتر یا مثلا حضور بیشتر تعداد سربازای ارتش از این ایالتهاست یعنی اگه فکر میکنی حکومت مرکزی با ترک و کرد و بلوچ بده بدون تو پیشرفته ترین کشور دنیا هم همین هست
بیا من چون حال ندارم برم ماه رو نگاه کنم به ستاد رویت حلال هم اعتماد نداشتم از ستاد رویت هلال کفار استعلام کردم
برای محاسبه ماههای قمری در اغلب ماهها به تقویم امالقری و در ماههای مهمتر رمضان، شوال و ذیالحجه به گزارشهای رویت هلال استناد میشود. در تقویم امالقری، ملاک آغاز ماه قمری این است که اولا از مقارنه ماه و خورشید گذشته باشد (آغاز دوره هلالی جدید) و دوما، در افق شهر مکه، ماه بعد از خورشید غروب کند. (که از این نظر فردا اول شواله) همانطور که میبینید، ملاک تقویم امالقری رویت هلال نیست و به همین دلیل در بسیاری از موارد، تقویم امالقری یک روز زودتر... ...آغاز میشود. (هرچند کشورهای حاشیه خلیج فارس و برخی از کشورهای خاورمیانه در آغاز ماه قمری تابع عربستان هستند)
اما در ماههای رمضان، شوال و ذیالحجه کافی است دو نفر نزد قاضی شهادت دهند که هلال ماه را رویت کردهاند تا آغاز ماه در عربستان سعودی اعلام شود. متاسفانه کم نبوده مواردی که به استناد دو گزارش اشتباه، ماه قمری در روز اشتباهی شروع شده باشد. سالیان مدیدی است که منجمان کشور عربستان به این موضوع اعتراض میکنند و بازتاب آن به محافل دانشگاهی محدود مانده است.
خوشبختانه در کشور ما خطاهایی از این دست اتفاق نمیافتد، چراکه کارشناسان مرکز تقویم موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران پیشبینیهای دقیقی برای رویتپذیری هلال در پهنه ایران انجام میدهند و علاوه بر آن، در شامگاه روز بیستونهم هر ماه قمری، کارشناسان رویت هلال در دفتر استهلال مقام معظم رهبری مستقر میشوند و گزارشهای دریافتی را بررسی میکنند. اما پیشبینیپذیر نبودن در ذات تقویم قمری نهفته و علیرغم تلاش کارشناسان مرکز تقویم، آغاز ماههای قمری ممکن است تغییر کند . منبع
آیا میدانستید که شنبه عید است اما دوم شوال حساب میشه؟ چون عید براساس رویت هلاله اما ترتیب تقویم ام القرا رو به هم نمیزنه :)
نکته 910430
میدونین دو نکته دیگه ای هم که بی تاثیر نیست طول و عرض جغرافیاییه هرچی طول جغرافیایی به سمت شرق بره رویت هلال راحتتره چوت قطر هلال بیشتر میشه یعنی احتمال رویت هلال تو تهران بیشتر از شرق آسیاست و هرچی عرض جغرافیایی (تو نیم کره شمالی) به سمت شمال بره احتمال رویت کمتره چون ارتفاع ماه نسبت خورشید هنگام غروب کمتر میشه
سلام مهدی خوبی؟ به قولت عمل کردی؟ مهدی برنامه نویسی خیلی راحته اما من اصلا نابودم. حواسم پرته دوساعت میشینم یه تایع رو که درست کار نمیکنه اصلاح میکنم ران میگیرم و کلی دردسر بعد میبینم تابع فراخوانی نشده!!! یا مثلا:
وقتی که بعد از دوساعت ور رفتن با کد و دیباگ کردن، متوجه می شوید که یک سمیکالون(;) جا انداخته اید!
زمانی که در نهایت(احتمالاً بعد از کلی کلنجار رفتن) اسکریپت بدرستی کار میکند.
مهدی انقدر عکس گذاشتم و از گذاشتن ادامه مطلب تو ادامه مطلب خودداری کردم وبلاگ بالا نمیاد هه هه :)
من مردم؟ این زنه؟!!! لیلا خالد (تولد ۹ آوریل ۱۹۴۴) عضو شورای مرکزی جبهه مردمی برای آزادی فلسطین و عضو فعلی شورای ملی فلسطین نهاد قانونگذاری سازمان آزادیبخش فلسطین است.
در ۲۹ اوت سال ۱۹۶۹، خالد عضوی از گروهی بود که هواپیمای بوئینگ ۷۰۷ پرواز شمارهٔ ۸۴۰ تیدبلیوای که در مسیر رم به آتن در پرواز بود را ربودند و آن را در دمشق فرود آوردند. در طول این پرواز، خلبان هواپیما را مجبور کردند که از فراز حیفا بگذرد تا خالد بتواند محل تولدش را (که اجازه نداشت به آنجا بازگردد) را ببیند. با وجود انفجاری که در هواپیما رخ داد کسی در این واقعه صدمه ندید. پس از این هواپیماربایی، خالد برای مخفیسازی هویتش تحت چند عمل جراحی پلاستیک قرار گرفت.
کنگره آمریکا متشکل از دو مجلس سنا 100 نفری
ومجلس نمایندگان 435
تشکیل میشه. قرمزا جمهوری خواه و وحشی آبیا دمکرات و با پنبه سر ببر. منبع. حالا توافق میره کنگره، اگه اینا ردش میکنن بعد اوباما میاد وتو میکنه خودش گفته. بعد برای بار دوم کنگره نیاز به دوسوم آرا داره تا وتو اوباما رو بشکنه یعنی اگه حتی همه جمهوری خواهها مخالفت کنن 13 تا سناتور و 43 تا نماینده دمکرات هم باید با این رئیس جمهور دمکرات مخالفت کنن که احتمالش کمه منبع.
به نظرم ایران به شجاعت اصولگراها و تدبیر اصلاح طلب ها همزمان نیاز داره. شاید اگه بعد از احمدی نژاد جلیلی رئیس جمهور میشد الان چندتا سانتریفیوژ و چندتا قطعنامه ضد ایران بیشتر داشتیم. در ضمن اگه بعد خاتمی روحانی رئیس جمهور میشد الان نه سانتریفیوژی داشتیم نه قطعنامه ضد ایرانی. نمیدونم شاید!!! الانم از یک طرف خانواده فشار میارن از اون طرف سعید اس ام اس میده از اون طرف هم وجدان خودم میگن روحانی به موفقیت دست پیدا کرده. البته از حرف تا عمل فاصله زیادی اما اگه اینایی که میگه رو عملی کنه نشان دهنده اینه که من تو محاسباتم اشتباه کردم. شاید دور بعد بهش رای بدم. نمیدونم شاید!!! اگه جلیلی رئیس جمهور بود الان احتمالا روزی سیصد هزار بشکه نفت هم نمیتونستیم بفروشیم اونم که پولشو نمیدادن بجاش میگفتم شب میمونیم ظرفاتون رو میشوریم:)
نکته 940424
البته با هرچی این اصلاح طلبا کنار بیام این پیوست فرهنگی شون رو چه کنم؟ البته پیوست فرهنگی اصولگرایی هم همچین چنگی به دل نمیزنه
اینم نشان دموکراسی که آقا بنده خدا مخالف بود علنن هم اعلام میکرد اما این بیوجدانها اعتنا نکردن باز خدا رو شکر آخرش شر نشد برامون اما آقا قوانین بازی دموکراسی رو کاملا رعایت کرد
نکته 940431
بله دیگه یواش یواش معلوم میشه که زیادهم توافق توافق خوبی نبوده و بزرگترین بدیش اینکه که اگه رئیس جمهور بعدی آمریکا که احتمال زیاد جمهوری خواه هم هست بعد از سال هفتم ریاست جمهوریش بزنه زیر توافق دوباره همه تحریمها برمیگرده و روز از نو روزی از نو و ما دستمون به هیچ جا بند نیست
زیاد شنیدیم که میگن بشارت بعثت پیامبر اسلام تو انجیل و تورات هست یکم گشتم چندتا منبع پیدا کردم چیزی که خودم رو راضی کنه پیدا نکردم حال ندارم خودم توضیح بدم خواستین برین بخونین ولی در مجموع انقدر که قرآن روشن و واضح موید پیامبرای قبلیه اینا روشن پیشگویی نکردن.
اینم وزیر خندان ما
خوب اینم نمیدونم دوستش داشته باشم یا نه بعضی وقت ها یه کارای خوبی میکنه بعضی وقتا یه کارهایی بدی
اما الان جای یه اعترافه این اعتراف رو موقعی دارم میکنم که اصلا نمیدونم مذاکرات نتیجه میده یا نه اما
اگه به هر عنوان نتونیم یه توافق خوب بدست بیاریم اونوقت میشم مثل آزموده را آزمودن خطاست ونشون دهنده اشتباه تیم سیاست خارجه کرده و صحبت هم تفکرای من منطقی بوده و
اگه به هر عنوان به یه توافق خوب دست پیدا کنیم من باید تو نوع نگرشم به سیاست خارجی و چه بسا اصلا سیاست یه تجدید نظر بکنم چون دست یابی به توافق نشانه اینه که ما سی سال اشتباه رفتیم (البته شاید بشه اینجوری هم نگاه کرد که توافق مقتدرانه امروز ظریف نتیجه سی سال سیاست مقاومت و سر خم نکردن جمهوری اسلامیه و اگه میخواستیم از روز اول با آمریکا کنار بیایم احتمال داشت الان یه کشوری مثل عراق اکراین عربستان یا ترکیه بودیم)
به سران دهن گشاد اسرائیل سگ هار منطقه اعلام میکنم که به زودی با ما ملاقات میکنند. های ای سردمداران فرزند نامشروع انگلیس و آمریکا پیشنهاد میکنم تصاویر جوانان ایران اسلامی که از رسانه ها منتشر میشود را خوب نظاره کنید، چرا که به زودی طعم تلخ ضربه چکمهایشان را بر جسم نجستان احساس میکنید. اگر آنقدر احمقید که هنوز اقتدار این جوانان را در نیافتید بدانید که اینان فرزندان همان شهید دکتر چمران و امام موسی صدرها هستند، آنها را که خوب میشناسید. این جوانان تا روزی که شما را با جایتان به دریا بریزند فقط به اندازه یک لب تر کردن مولایشان فاصله دارند.
یک زمان انسان عاشق فرماندهی مولایش میشود یک زمان عاشق فرمانبری سربازان او.
درود میفرستم بر امام خامنه ای و از خدا تقاضای قوت و سلامت میکنم برای بازوان توانمند سربازان دلیری همچون سید حسن نصرالله
در ضمن یادآوری میکنم چه توافق حاصل بشود چه نشود چه بالا بریم چه پایین بیایم امنیت رژیم صهیونیستی تامین نمیشود:))))
چندتا از ایات قشنگ انجیل متی رو میخوام اینجا بنویسم اما چون نمیخوام پستهای انجیلیم زیاد بشه آیات جدید رو به همین پست اضافه میکنم.
4
5سپس ابلیس او را به شهر مقدّس برد و بر فراز معبد قرار داد 6و گفت: «اگر پسر خدایی، خود را به زیر افکن، زیرا نوشته شده است:«”دربارۀ تو به فرشتگان خود فرمان خواهد داد و آنها تو را بر دستهایشان خواهند گرفت، مبادا پایت به سنگی برخورَد.“» 7عیسی به او پاسخ داد: «این نیز نوشته شده که، «”خداوند خدای خود را میازما.“»
5
سوگند
5
محبت به دشمنان
6
صدقه
7
روزه
10
34«گمان مبرید که آمدهام تا صلح به زمین بیاورم. نیامدهام تا صلح بیاورم، بلکه تا شمشیر بیاورم! 35زیرا آمدهام تا:
یه سوال برام پیش اومد که آیا حجم محلول با حجم اولیه مواد تشکیلی دهندش برابره؟ خودم اول فکر میکردم که حجم محلول باید برابر حج حلال بشه اما جواب:
حجم نهایی محلول به برهمکنشهای (interaction) بین ذرات حلال و مادهی حل
شونده مربوط است. به این صورت جاذبهی بین ذرات حل شونده در حلال و حلال را
در نظر میگیریم:
حالت اول: اگر این جاذبه بیش از
جاذبهی هر کدام از ذرات در محیط خالص (قبل از انحلال) باشد، حجم محلول
کمتر از مجموع حجم فازها خواهد بود. مثال معروف در این رابطه انحلال
متانول و اتانول در آب میباشد. البته میتوانیم به این مثال حلالیت گازها
در مایعات را نیز اضافه کنیم.
گاهی هم دو فاز در حفرههای مولکولی یکدیگر قرار میگیرند و بنابرین حجم
کل، کمتر از مجموع مواد اولیه خواهد شد. مثالی که در این باره به ذهنم
میرسد مربوط به پلیمرها است که معمولا نرمکنندهها (با مولکولهای کوچک)
در لابهلای مولکولهای پلیمر (شبکههای بسیار بزرگ) قرار میگیرند و باعث
کاهش حجم مجموع میشوند.
حالت دوم: اگر این جاذبه کمتر از جاذبهی هر کدام از ذرات در محیط خالص (قبل از انحلال) باشد، حجم محلول بیشتر از مجموع حجم فازها خواهد بود.
حل شدن نمکهایی که چگالی بار یون خیلی کم دارند، یا انحلال موادی با
مولکولهای غیرقطبی در آب جزء این دسته است. مثلا: انحلال پنتان، پارافین،
شکر، سلولز و ...
البته در برخی مثالهای بالا جاذبهی بین حلال و ذرات حل شونده بسیار کم
میباشد و گاهی به دافعه تبدیل میشوند پس شاید یک سوال برای شما پیش
بیاید: :?: «اصلا چرا اینگونه مواد در هم حل میشوند؟»
در این باره باید بگویم چنین انحلالهایی با زور ترمودینامیک (تحت فشار و
دما یا شرایط فیزیکی خاص مثل همزن) انجامپذیر است و پس از مدتی فازها از
یکدیگر جدا خواهند شد.
حالت سوم: در این حالت خیلی خاص،
جاذبهی بین ذرات و ذرات خالص برابر میشود. به این حالت «حلال تتای
فلوری-هاگینز» گفته میشود و برای مولکولها یا اتمها هیچ تفاوتی نمیکند
که در حلال باشند یا نباشند. این مورد هم بیشتر در پلیمرها اتفاق میافتد.
مثلا اگر شما یک قطعه لاستیک (مثل دمپایی آشپزخانه) را به عنوان مادهی حل
شونده در آب بیندازید، پس از گذشت زمان هیچ تغییری در حجم مجموع فازها
ایجاد نمیشود.
برعکس همیشه خیلی دلم میخواد مذاکره با توافق همراه باشه البته خوب توافقی همراه با لغو کامل تحریمها بدون سازوکار بازگشت اتوماتیک.
این خبر مال ایرناست
حاشیه های مذاکرات؛ از فریاد های ظریف و کری تا عتاب موگرینی
وین - ایرنا - مذاکره ای که یک سوی آن محمد جواد ظریف باشد هیچ وقت فارغ از حاشیه های جذاب نیست. این را دیپلمات هایی می گویند که او را در نشست های مختلف بین المللی دیده اند.
می گویند او به خوبی می داند که در بزنگاه ها چگونه با حرکات دست و اشاره
یا بالا و پایین بردن تناژ صدا طرف مقابل را بر سرجای خود بنشاند.
ظریف
این روزها بیشتر از همه تحت فشار است ، درشرایطی که مذاکراتش با شش کشور
قدرتمند به مراحل حساس رسیده و سرنوشت مذاکره را تصمیم های سیاسی روشن می
کند که وزیران باید بگیرند.
یکی از این حاشیه ها ، دو شب پیش ایجاد
شد ، هنگامی که ظریف و کری نشستی خصوصی داشتند. ساکنان کوبورگ می گویند
صدای فریاد دو طرف بقدری بلند بوده که به وضوح حرف هایشان در اتاق های دیگر
شنیده می شد؛ تا جایی که دستیار کری وارد اتاق می شود و به انها تذکر می
دهد حرف هایتان را همه می شنوند.
آن طور که دیپلمات ها نقل می کنند
لحن ظریف در نشست با وزیران 1+5 هنگامی که به دعوای اصلی و تصمیم سیاسی
یعنی تحریم های تسلیحاتی ایران رسید، تندتر شد. منابع روسی، آلمانی و
آمریکایی نقل می کنند که در آن جلسه زمانی که طرف مقابل از تهدید امنیت
منطقه و نقش ایران حرف می زند ظریف با عصبانیت به یکایک وزیران می گوید اگر
بحث تهدید منطقه باشد من باید همه شمارا برای حمایت از صدام به دادگاه
بین المللی بکشانم .
او حرف های دیگری هم زده که حاضران جلسه را نگران کرده مبادا ادامه بحث ، مذاکرات چند ساله را به شکست بکشاند.
یک جای جلسه، فدریکا موگرینی هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا می گوید پس برگردیم خانه هایمان.
ظریف با عصبانیت جواب می دهد: هیچ وقت یک ایرانی را تهدید نکن.
سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه هم بلافاصله اضافه می کند: و روس را.
دیپلمات
های طرف مذاکره با ایران در عین حال تاکید دارند وزیر امور خارجه به رغم
پرخاش ها و عصبانیت ها و فریادهایش نسبت به ان سوی میز، هیچگاه طرف مقابل
مذاکره کننده را تحقیر نمی کند و احترام به طرف مقابل را نه در حرف که در
عمل نشان می دهد.
اگر مذاکره ایران و 1+5 در روزهای پایانی که دعوای اصلی میان وزیران است باز هم ادامه یابد، صحنه های اینچنینی را باز هم خواهیم داشت.
البته از اونجایی که من حتی حرفهایی رو که دوست دارم بدون منبع نمیپسندم گشتم دیدم هیچ سایت فارسی زبان غیر ایرانی این خبر رو نیاورده بود تو غیر فارسی زبانها هم دوتا منبع پیدا کردم. که تازه اولیش هم به نقل از رسانه های ایرانی نوشته بود منبع. اما دومیش به نقل از یک مقام روس منبع. البته هیچکدوم خبرگذاری مطرحی نبودن و نمیدونم دومی ایرانیه یا نه.
راجع به قضایای اسرائیل و فلسطین نادانسته ها حداقل برای من و آدم های دور و برم زیاده خیلی زیاد شما هم برین تحقیق کنین اما فعلا یه نقشه راجع به کشورهایی که این دوتا رو به رسمیت میشناسن براتون آپ میکنم.
مثل این پیرمرد غرغرو ها شدم خیلی هم تند و بی ادبم سعی میکنم اصلاح کنم
دیدین جدیدا میگن انجیل فارسی توزیع میکنن و تبلیغ مسیحیت و از این حرفا. خوب حرف مفت هر دستگاه تبلیغی که اون داره توهم داری اگه داره پیشرفت میکنه به جای چرت پرت گفتن ببین ایراد کارت کجاست. حالا بگذریم داشتم مقدمه انجیل رو میخوندم راجع به ترجمش اینجوری نوشته بود:
ترجمه هزاره نو از مراحل عدیدهای گذشته است. پس از تهیه نسخه نخست بهوسیله مترجمان، این نسخه بهوسیله دست کم سه ویراستار از نظر فارسی ویرایش شده و سپس بهوسیله استادان فن تفسیر و تأویل کتابمقدس، از نظر دقت در انتقال معنای اولیه بررسی و اصلاح گردیده است. سپس قسمتهای زیادی از متن بهوسیله افراد مختلف از جنسیت، سطح سواد و سنین مختلف خوانده شده و ابهامات و کلمات دشوار و جملهبندیهای سنگین آن اصلاح و جایگزین شده است. نیز نمونههایی از متون مختلف جهت اظهارنظر برای رهبران طراز اول از کلیساهای مختلف فرستاده شده و نظرات آنان بهدقت بررسی و بهکار گرفته شده است. سپس بار دیگر، متن فراهم آمده، توسط ویراستاران طراز اول از نظر سبک ادبی ویرایش گردیده و در آخر بهوسیله استادان زبان یونانی کلمه به کلمه و جمله به جمله با اصل یونانی مقابله شده است.
حالا ما قرآن رو همینجوری بی هیچ سلیقه ای ترجمه میکنیم هر گونه شیرینی هم داره مال حرفیه که میزنه نه رسایی کلامش چون تو ترجمه هیچ دقتی رو موضوع رسایی و زیبایی کلام نشده تازه بگذریم از تک و توک غلط های نگارشی وای از کتب ادعیه که دیگه نگو که خوندن عربیش از فارسیش راحتتره. بعدشم شاید بگن به خاطر تعهد به متن اصلی قرآن ترجمه زیباییش رو از دست میده درصورتی که تو آیات بسیاری مترجم با توجه به تفسیر خودش ترجمه رو انجام داده. این انجیل رو میخونم واقعا از نوع کلامش لذت میبرم.
نکته 940417
موعظه 302 کتاب روح عرفانی روح الله
تفکر در عاقبت خود کردن
عزیزا!
این آیات الهیه و تعالى ربانیه براى بیدار کردن ما بیچاره هاى خواب ، و هشیار نمودن ما سرمستان غافل آمده . این قصص قرانیه که حاصل معارف تمام انبیاء، و خلاصیه سیر و رشد همه اولیاء در بیان درد و درمان هر عیب و مرض نفسانى و نور هدایت الهى و انسانى است ، براى قصه گفتن و تاریخ عالم نیامده . مقصود از آنها با آن همه تشریفات در تنزیل و نزول ، بیان تاریخ گذشتگان نیست براى صفر اطلاع و تاریخ دانى .
مقصود خدا را، از مقصود مسعودى و طبرى و امثال آن ها تمیز بده و به نظر تاریخ و ادب و فصاحت و بلاغت به قرآن شریف نظر مکن که این صورت خود حجابى است بس ضخیم.
سلام یه پست حملوی دیگه داشته باشیم و این بار یه حمله به آدمهایی که مثل کبک سرشون رو کردن زیر برف و مخالفند بعد بهشون میگیم مثلا چرا؟ میگه به خاطر اینکه مثلا شاخص توسعه انسانی تو ایران پایینه. بعد میگن خوب چقدره؟ میگه نمیدونم. میگم خوب چقدر از بقیه کمتره؟ میگنه نمیدونم. میگم خوب چرا حرف مفت میزنی؟ میگه چون جمهوری اسلامی آمار درست نمیده آماراش دروغه!!! اه خوب چجوری موقعی که لازم داری حتی مبلغ حساب بانک سوئیس (که کاملا محرمانست) فلان روحانی و فلان رئیس رو از بی بی سی باور میکنی بعد موقعی که باید از عقلت استفاده میکنه چشماته میبندی میشینی پای شبکه خبر. نه دیگه معلوم میشه اهل تحقیق نیستی من بخاطر اینکه به شما بگو پیدا کردن میزان شاخص های اقتصادی از تماشای سریال دردسرهای عظیم هم راحت تره چندتا نقشه رو آپلود میکنم که هم نشون بده پیدا کردن میزان اینها چقدر راحته و هم اینکه مقایسش با بقیه کشورها چقدر راحته. منبع همشون هم ویکی پدیاست. البته خوب مسلمه ویکیپدیا منبع این چیزا نیست. خود من هم هیچ وقت این آمار رو از ویکی نمیگیرم اما منابع اصلی رو به شما نمیگم شاید یکم تحقیق رو یاد بگیرین.
شاخص میزان تولید ناخالص داخلی
تولید سرانه ملی
برابری قدرت خرید
بجز اینا صدتا آمار دیگه هم همیشه به همین راحتی به دست آورد. حالا دیگه تو حتی نمیدونی تولید ناخالص ملی چیه بیخود میکنی مخالفی فقط بلدی حرف بزنی؟
هه هه پارسال ماه رمضون یکی از دوستام برای یه افطار آش رشته و دلتون نخواد شله زرد خوشمزه درست کرده بود. الان که فکر میکنم میبینم یه چیزایی یادم رفته، نمیدونم شایدم همینا بود. منم براش یه هندونه گرفتم با ترفند صدای طبل و خش خش دلتون نخواد گفت خیلی خوب بوده
دیدم بد نبود فکر کنم فیلم باز خوبی نیستم میبینم بدم هم نمیاد ولی از اسم اسکار یه توقع دیگه ای دارم...
هزار سال پیش این مجری فراریه کی؟ حسینی. یه کلیپ درست کرده و ایراد گرفته به جای مهر آقای ری شهری حالا من کاری ندارم که این اثر مهر چجوری بوجود میاد و ممکنه برای برخی افراد از راهی غیر از سجده های طولانی ایجاد شده باشه اما... اولا من خودم که نماز های واجبم هم رو به زور میخونم و خیلی سریع (که بعضی وقت ها فکر میکنم اصلا ذکر رکوعم مشکل داره و به جای سبحان ربی العظیم و بحمده یه چیزی میگم شبیه سبانربالعلظمبحده) باز هم پیش اومده که جای مهر رو پیشونیم مونده دوما تو اون کلیپ دعوا سر جای مهر بود که بازهم فکر کنم موضوع برای کسایی که نماز میخونن حله چون خیلی پیش میاد که مهر یکمی بالاتر از اونجایی که شما برنامه ریزی کردید قرار میگیره.
در ضمن نمیدونم اما فکر کنم در هر صورت بشه یه جوری سجده کرده که جاش نمونه مثلا استفاده از مهر پهن منم چون پیشونیم حساسه این کار رو میکنم آقا هم همیشه مهر پهن استفاده میکنه و شاید بشه پرسید که پس چرا زنها جای مهر ندارند؟
امروز بازی اول ایران و آمریکا برگزار شد و ما تونستیم سه امتیاز شیرین خونگی رو بگیریم ولی چیزی که برام جالب بود اینکه اینجا جاییه که دستگاههای تبلیغاتی نمیتونن خیلی واقعیت رو بپیچونن و دروغ تحویل مخاطب بدن. یعنی میدونهای ورزشی میتونن جای مناسبی برای نمایش فرهنگ ما به دنیا باشه. میتونیم خوب استفاده کنیم یا بد.
بله دیگه کار نقد ما هم به فیلم و تماشای فیلم تو اتوبوس کشید، آخه تحریمیم میفهمی؟؟؟
اول باید گفت که بلاخره هر وقت محمدرضا فروتن رو میبینم، یاد خاتمی و موج سینمایی با سبک خاص اون موقع میافتم. خوب اعتراض فیلم خوبی بود. مرسدس مال طرز فکر جوانهای زمان خودش بود. محمدرضا فروتن است و دیالوگ های باصدای آرومش و یادآوری نصفه و نیمه خاطرههایی که نباید باز شوند، بگذریم. فیلم داستان یک عشق قدیمی را روایت میکند. دوستیهایِ قدیمیِ دورانِ دانشجویی که باعث میشوند حتی مخاطبهایی که مثل من دید خوبی نسبت به این سبک فیلم نداشته باشند هم جذب شوند. اما دلیل بیعلاقگی من به این نوع داستانها این است که بعضی مواقع مخاطب را درگیر همزاد پنداری با قهرمانی میکنند که درگیر روابط غیر سازندهای است که در آخر تقبیح نمیشوند.
دوم برویم سراغ داستان، دوتا همکلاسی بیست سال پیش، میخواهند چند تا همبازی تئاتر همان زمان دانشجویی را دور هم جمع کنند. در نگاه اول آدم را یاد فیلم خوب ضیافت با هنرنمایی فریبرز عربنیا می اندازد. اما در ادامه آن تعداد همبازی که مخاطب انتظار دارد وارد داستان بشوند و ماجراها تعریف شوند وارد نمیشوند، و داستان حول رابطه این دو همکلاسی ادامه پیدا میکند. این فیلم یک برش نسبتاً ساده از زندگی است. ساده نه به معنی روال جاری بلکه به معنی اینکه قهرمان ما درگیر چالش خاصی یا ماجراجویی هیجانانگیزی نمیشود، وگرنه دیدن کسی رو که بیست سال پیش دوستش داشتی و میخواستید با هم ازدواج کنید و این اتفاق نیفتاده حتماً روال جاری هیچ زندگی نیست.
سوم هم فیلمبرداری با سکانسهایی که نور بگراند است و ما فقط سایه هنرپیشهها رو میبینیم، مثل سکانسهای تو ماشین یا پشت پنجرههای برج تو فیلم انگار مد نظر فیلمبردار بوده است. خوب کار ابتکاری نیست اما انجام شده است دیگر و بین عوامل فیلم جز عواملی بوده که اثرش به چشم میآید. مورد بعد صحنهپردازی، صحنهها و دکور زیبایی رو درست کرده بودند که اگر مخاطب بجای فیلم دکور را تماشا میکرد چندان متضرر نمیشد. خلاصه عوامل خواستند یک کلیشه هشت ده ساله را زنده کنند. اما من فکر کنم بازگشت به یک چیزی که حتی دوره خودش هم خوب بوده کار خوبی نیست وای به حالی که از اعتراض و ضیافت بخواهی به تجریش ناتمام برسی.
بعضی هام هستن میگن ما کمک هامون رو نمیدم به کمیته امداد اینا دزدن و از این صحبتها خواستم خدمتتون عرض کنم عمرا همه کمکهای مردمی به امداد به ده درصد بودجش نمیرسه تازه با اون ده میلیون و 100 میلیون کمکهای موردی و جشن نیکوکاری و کمکهای اساسی مردم نه با ده قرون دو زار شما. خلاصه خواستم بگم شما کمککن نیستی بهانه نگیر
پیش یکی از دوستای بابام بودیم اسم دختر 9 ساله کوچولو و نازش دالیا بود. بهش میگم: دالیا، دالیا یعنی چی؟ میگه: آویزون شدن "شوخه" انگور. میگم: شوخه نه خوشه. میگه: آها خوشه یعنی چی؟
یکی از دوستای بسیجیم بهم گفت فرشته یه شرکت فنی مهندسی وابسته به بسیج نیرو میخواد. آره منو معرفی کرد ما پاشدیم رفتیم تهران برا مصاحبه سوال اول پرسیدن: کارت بسیج داری؟ گفتم: نه. گفتن: خوش اومدی برو به سلامت. هه هه
حالا من خوشم نمیاد عضو باشم وگرنه کلی فعالیت تو بسیج داشتم اونجوری که شب همون دوستم بهم زنگ زد گفت اگه میخوای برات یه پرونده درست کنم چون تو فعالیت داشتی. گفتم نه. اما تو همین مملکت کسایی هستن کینه نظام رو دارن اما کارت بسیج دارن. اصلا من خودم ده ها نفر رو میشناسم که بدترین فحش رو میدن به جمهوری اسلامی اما کارت بسیج فعالشون هم تو جیبشونه.
آره اما این داستان دوتا خوبی داشت اول اینکه دیگه بیخودی من رو نپیچوند و وقتی دید کارت ندارم معطلم نکرد تا به یه بهانه دیگه ردم کنه دوم هم اینکه من فهمیدم کارت بسیج که سهله با این رزومه خوشگلم کار دولتی گیرم نخواهد آمد. رفتم کلاس شبکه ثبت نام کردم پس فردا بتونم یه شرکتی بزنم. هه هه
دیشب (به وقت محلی) رفته بودم تهران تو دیدیم تو یه شب تو دوتا محل بزرگ برق قطع بود الانم خونه نشستیم برق رفت حالا نمیدونم واقعا به گل نشستیم یا دارن تهدید میکنن؟ البته میگن مردم باید صرفه جویی کنن ولی فکر کنم میخوان ربطش بدن به مذاکرات وگرنه از موقعی که من بچه بودم همیشه تابستونا دائم برق میرفت
سلام به همه خودم کسی که نمیخونه. از موقعی که تبریز قبول شدم نصف عمرم رو تو اتوبوس در حال رفت و آمد گذروندم. گفتم حالا دیگه فارغ شدم راحتم دیگه اما چشمتون روز بد نبینه که اگه هنوز دانشجو بودنم به اندازه الانم رفت آمد نداشتم. خلاصه تو این رفت و آمدها با یه تابلوهایی برمیخوردم که یک جهت اصلی جغرافیایی رو نوشته بود با یه عدد. من نمیفهمیدم معنی این چیه؟ البته خوب شاید برای بچه تهرانی ها فهمیدنش راحتتر باشه اما ما شهرستانی ها از این چیزا ندیدیم. خلاصه یه تحقیف کردم نتیجش رو براتون میزارم:
ایران به دلیل مساحت زیادی که داره پر از جاده و اتوبان هست که هر کدوم برای خودشون شماره دارن . خلاصه اگه بخوام کوتاهش کنم ، در حال حاضر که عارضم خدمتتون ایران حدود ۷ تا آزاد راه یا اتوبان و حدود ۶۲ تا جاده بین شهری داره که هر کدوم از این اتوبان ها و یا جاده ها شماره مخصوص به خودشون رو دارن . مثلا اتوبان قزوین – رشت اتوبان شماره ۱ هست و یا به عنوان مثال دیگه ، جاده تهران – آمل ( محمود آباد ) جاده ۷۷ ایران هست . حالا اگه رو یه تابلویی نوشته باشه مثلا آمل ۷۷ شمال یعنی شما در مسیر جنوب به شمال جاده ۷۷ و به سمت آمل دارید حرکت می کنید . لازم به ذکره که جاده ها رو با رنگ سبز و اتوبان ها رو با رنگ آبی مشخص میکنن.
در ویکی پدیا و با عنوان فهرست جاده های ایران می تونید کل اتوبان ها و جاده های کشور رو با جزئیات مثل مقصد و مبدا و شهرهای مهم عبوری ببینید.
اینم یه نظر تو یه تاپیک بود
برای مسیرهای شرقی غربی از اعداد روج و شمال به جنوب از اعداد فرد استفاده میشود.
من معمولا سخنرانی های آقا رو گوش میدم ولی واقعیتش معمولا موضوعات تکرار میشوند اما یادمه نیست تو وبلاگ قبلیم نوشته بودم یانه دوسه سال پیش یه سخنرانی محشر راجع به فرهنگ داشت من به بچه ها میگفتم بجای اینکه چندین سخنرانی گوش دهید سخنرانی شورای فرهنگی را چند بار گوش دهید. حالا تو اردیبهشت هم یه سخنرانی با حال دیگه داشته که ارزش چندبار گوش دادن رو داره پیشنهاد میکنم ببینید تو اکثر سخنرانی های آقا بحث مذاکره و استکبار ستیزی و دولت کلید واژه های اساسی اند اما این یه بحث دیگست چند تیکش رو من آوردم
سرمایهگذار و کسانی که امکان دارند، بایستی سرمایهگذاری کنند. بنده میشناختم افرادی را که میتوانستند پولشان را ببرند در بخشهای پر درآمدی که غیر تولیدی است صرف کنند، نکردند؛ گفتند نمیکنیم؛ میخواهیم به کشور خدمت کنیم؛ آمدند در تولید سرمایهگذاری کردند، با سود کمتر، درآمد کمتر؛ برای خاطر اینکه فهمیدند کشور احتیاج دارد؛ خب، این عبادت است. سرمایهگذاری که فکر نیاز کشور را میکند و پول را نمیبرد در راه دلّالی و کارهای پر درآمد و مضرّ برای کشور صرف کند و میآید صرف میکند در سرمایهگذاری، این کارش حسنه است، بنابراین سرمایهگذار نقش دارد.
کارگر درستکار نقش دارد. کارگری که سختیهای کار را تحمّل میکند - کار سخت است دیگر؛ کار جسمانی یکی از امور سخت در زندگی است - کارگری که عمر خود را، وقت خود را، نیروی خود را صرف میکند تا کار را تمیز از آب دربیاورد، دارد عبادت میکند؛ این حسنه است.
مصرفکنندهی باانصاف، مصرفکنندهی باوجدان هم میتواند همینجور به تولید کشور کمک کند؛ دنبال اسم و رسم نروند، دنبال بِرَند نروند - این حرفی که حالا مرتّب تکرار میکنند: بِرَند، بِرَند - دنبال مارک نروند؛ دنبال مصلحت بروند. مصلحت کشور، مصرف تولید داخلی است، کمک به کارگر ایرانی است. بعضیها هستند حتّی حاضرند به نفع کارگر هم شعار بدهند، رگ گردن را هم درشت کنند و شعار بدهند، امّا در عمل به کارگر ایرانی لگد بزنند. لگد زدن به کارگر ایرانی این است که انسان جنس مصنوع این کارگر را مورد استفاده قرار ندهد و برود مشابه این را از خارج بگیرد؛ گاهی هم به قیمتهای گرانتر!
یکی دیگر از ارکان، دستگاه مبارزهی با قاچاق است. مسئلهی مبارزهی با قاچاق را اینهمه ما تأکید کردیم؛ دولتهای مختلف از سالها پیش همینطور مرتّب آمدهاند رفتهاند؛ خب، این کار یک کاری است که باید تحقّق پیدا کند و این هم ممکن است؛ نگویند نمیشود، کاملاً میشود؛ جلوی قاچاق را بهطور قاطع بگیرند.
یک رکن دیگر، دستگاههای متولّی وارداتند. این دستگاهها هم بایستی نگاه کنند. بعضی از چیزها هست که در اختیار دولت نیست؛ بخش خصوصی فعّالیّت میکند و چارهای هم نیست، لکن دستگاههای دولتی میتوانند با نظارت هدایت کنند؛ کاری بکنند که مسئلهی واردات به تولید داخلی لطمه نزند.
یکی هم مسئلهی مسئولیّت دستگاههای تبلیغی و رسانهها است. رسانهها هم همینجور؛ صداوسیما، دیگران، بایستی روی مسئلهی مصرف داخلی و تولید داخلی به معنای واقعی کلمه کار کنند؛ اینها تأثیر میگذارد.یک مسئله مسئلهی ثبات در قوانین است که این به عهدهی مجلس است. مراقب باشند مدام قوانین مربوط به مسائل اقتصادی از جمله مسائل مربوط به کار را هرروز عوض و بدل نکنند که بشود آن کسانی که میخواهند برنامهریزی کنند، برنامهریزی کنند.
میتونی ویدیو یا صوتش رو از اینجا دانلود کنید :)
خوب چه خبرا این دو روزه یکمی وقت داشتم تونستم یه فیلم دیگه هم ببینم ممنتو! فیلم جالبی بود یکمه زیادی گیج کننده اولا که اصلا داستان که موضوع جالبی بود یعنی حتی اگه این سبک روایت جالبش رو هم کنار بزاریم باز هم به یک مسئله روانی جالب میپرداخت که مثل فایت کلاب جلب توجه میکرد اما خوب این تمام داستان نبود و درواقع نوع روایتش بود که خیلی فیلم رو جذاب میکرد تدوین این نوع کار کار سختیه که عالی انجام شده بود. و من تا وسطای فیلم هنوز نفهمیده بودم داستان داره سرو ته تعریف میشه یاد بوف کور افتادم من از اون که هیچی نفهمیدم یکی میگفت اونم داستان رو از ته تعریف میکنه پس احتمالا هیچ کدوم از اینها نوآوری نیستند و اولین تو نوع خودشون نیستن اما چیزی که ممنتو رو جذاب میکرد این بود که این کار رو خیلی خوب انجام داده بود.
بازی لئونارد رو دوست داشتم ولی بازی ترینیتی (ماتریکس) مثل یه هدیه وسط فیلم بود ازش خوشم میاد. اون وسط هم دیالوگ های خیلی جالبی رد و بدل میشد. مثل جریان حافظه و غریزه و تلقین مثل
حافظه هم کامل نیست. برو از پلیس بپرس. شهادت یک شاهد عینی هم غیر قابل اعتماده. پلس با نشستن و به یاد آوردن یه قاتل رو دستگیر نمیکنه. اونا مدرک جمع میکنن و کارو تموم میکنن. مدرک... نه حافظه! اینجوری تحقیق میکنن. منم همین کارو میکنم. ببین حافظه میتونه شکل یک اتاق یا رنگ یک ماشین رو عوضی بگیره. و میتونه یه چیزی رو از شکل طبیعی بندازه. "اونها فقط یه تفسیر هستن." و به حقایق ربطی ندارن.
اینم دیدم ولی نمیدونم ژانر فیلم مال زیر 8 سال بود یا چون مال 1000 سال پیش بود اصلا باهاش حال نکردم موزیکش بد نبود ولی نه داستانش حرف به درد بخوری داشت نه ... هیچی دیگه میخواستم اون یکی هاشم ببینم اما این انقدر بد بود که نه تنها اونا رو نمیبینم بلکه کازابلانکارو هم نمیبینم
سلام دیشب فیلم مظنونین همیشگی رو دیدم فیلم خیلی خوبی بود واقعا داستان پردازی عالی داشت همه چیز سر جاش بود. اولین چیزی که خوشم اومد موزیکش بود البته قبل از اون اسمش هم آدم رو جذب میکرد. و من معمولا به خاطر اینکه میشه آخر فیلمها رو حدس زد زیاد فیلم نمیبینم خوشم نمیاد دوساعت منتظر چیزی باشم که میدونم چیه. ولی باید اعتراف کنم که این تو فیلم سه بار غافلگیر شدم. اول که داشت راجع به به خط شدن آدمایی حرف میزد که در گذشته مجرم بودن اصلا رفتم تو فاز همدردی که بعضی وقتا همین جا هم رفتار گذشتت حتی اگه الان کلی باهاشون فاصله داشته باشی تاثیر مخربی رو آیندت میزارن بعد یه هو وسط گفت اینا رو عمدا با هم به خط کردن اصلا شکه شدم.
اون نقشه بدون کشتن برای دزدین زمردها هم خیلی خوب بود. وای سکانس ورود کابایاشی واقعا شگفت آور بود. یه نقل قول جالب هم این بود که میگفت:
بزرگترین حیله شیطان این بود که دنیا رو متقاعد کنه که وجود نداره!
خیلی جالب بود چند دقیقه آخر فیلم که کوبان توضیح میداد دین همون کایزره رو فقط میتونستم با تندتند پاز کردن فیلم بفهمم و بعدش اونجایی که کوبان داشت آدرسو اسمهای داستان وربال رو رو در و دیوار اتاقش میدید خیلی قشنگ بود اصلا فیلم عالی بود اصلا انتظارش رو نداشتم. آره راستش من فیلمهایی که سعی کردن مخاطب رو غافلگیر کنن هم دیدم مثل تلاش ناکام (حداقل برای من) باشگاه مشت زنی اما حتی بعد از آشنایی با این سبک این خیلی خوب بود تازه اگه از این بگذریم که این محصولات خیلی وقتها باگ های تابلویی هم دارند که این نداشت. این رفت جز بهترین فیلمهایی که دیدم.
آقا یکی از نکات جذاب این شنوندگان سخنرانی آقا شور و هیجانشونه که تا میگی الاالله بلند میشن تکبیر میگن بعد بعضی موقع ها آقا خوشش نمیاد ولی هیچی نمیگه بعضی وقت ها حرفشون ادامه میده نمیزاره تکبیرشون رو تموم کنن ولی جالب اینکه دیدم یه بار به یکی شون گفت آقا اجازه بده حرفم رو بزنم حالا به وقتشم تکبیر میگی. هه هه مردمن دیگه هیجان دارن
میدونید چطور دروغ میگن؟ الهی قمشه ای نحوه صحبت کردن دروغگو رو براساس قرآن اینجوری معرفی میکنه که:
و برای آنها (سوگند یاد) کرد (همانا) که من (هرآینه) برای شما از خیرخواهانم.(7:21)
تاکید و قسم!!!
یکمی راجع به ولایتمداری صحبت کنیم البته این فقط مربوط به دوستانی میشه که به اسلام و مخصوصا شیعه پایبندند. این داستان ممکنه یکمی بالا پایین باشه ولی اصل قضیه همینه. یه روز یکی از شیعیان امام علی (ع) پیش ایشون میره و یک ظرف حلوا براش میبره. امام نمیخوره شخص به ایشون میگه آیا حرامش میکنید؟ امام میفرمایند نه.
یعنی اگه شیعه ای نباید منتظر وایسی مستقیم بهت بگن فلان کار را بکن بهمان را نه، بلکه باید از رفتار و گفتار امام وظیفه ات رو تشخیص بدی. والسلام
پروانه پشت پیله اش حس کرد راهی هست و رفت
شاید به راه بسته هم باید امیدی بست و رفت
شب از درون می پوسد و با یک تلنگر می رود
دستان ما در بند هم دور از تصور می رود
حتی عبور از عشق هم رو به رهایی سخت نیست
بی ذوق آزادی کسی با عشق هم خوشبخت نیست
من همیشه شعر خوندن رو دوست داشتم مخصوصا شعر کلاسیک فارسی و میخواستم یکمی از وزن شعر هم سر در بیارم این صفحه اطلاعات خوب و مختصر مفیده داره شما هم استفاده کنید.
فاعلاتن فاعلاتن فاعلون
دوتا مسئله فیزیک براتون بگم حال کنین اول اینکه من بدون مطالعه خاص تونستم دو تا از سوالای مصاحبه دکتری دانشگاه تبریز رو که از یکی از بچه ها پرسیده بودن جواب بدم سوال اولی اینکه که اگه نور وارد یه محیط جدید بشه که طول موج نور تغییر کنه رنگش عوض میشه؟ چرا؟ سوال دومی هم راجع به پدیده هارپ بود. مسئله دوم راجع به بعد چهارمه ببینید حداقل برای من تصور بعد چهارم سخته که یه نقطه تو بعد چهارم کجا قرار میگیره ولی من یه روش جدید برای این کار کشف کردم. توضیحش سخته اما شروع کنیم:
تو فضای یک بعدی فقط دو نقطه وجود داره که فاصلشون از هم یک واحد باشه و نمیتونیم تو این فضا نقطه سومی را با شرط فاصله یک واحدی از دو نقطه قبلی پیدا کنیم. این نقطه سوم در صورت وجود توی فضای دو بعدی قرار میگیره و با دوتای قبلی یک مثلث رو تشکیل میده و سایه اش تو فضای یک بعدی دقیقا وسط خط بین دونقطه اوله.
تو فضای دو بعدی فقط سه نقطه وجود داره که فاصلشون از هم یک واحد باشه و نمیتونیم تو این فضا نقطه چهارم را با شرط فاصله یک واحدی از سه نقطه قبلی پیدا کنیم. این نقطه چهارم در صورت وجود توی فضای سه بعدی قرار میگیره و با سه تای قبلی یک هرم رو تشکیل میده و سایه اش تو فضای دو بعدی دقیقا وسط مثلث بین سه نقطه اوله.
تو فضای سه بعدی فقط چهار نقطه وجود داره که فاصلشون از هم یک واحد باشه و نمیتونیم تو این فضا نقطه پنجم را با شرط فاصله یک واحدی از چهار نقطه قبلی پیدا کنیم. این نقطه پنجم در صورت وجود توی فضای چهار بعدی قرار میگیره و با چهار تای قبلی یک فرا حجم مثلثی رو تشکیل میده و سایه اش تو فضای سه بعدی دقیقا وسط هرم بین چهار نقطه اوله. جالبه ها فکر کنین یه نقطه تو دنیا هست که از هر چهارتا نقطه یک هرم یک فاصله برابر داره.
خوب البته باید بگم من کلا به علوم پایه علاقه دارم به شیمی و ادبیات و هندسه و اخلاق و آمار و فلسفه و نجوم هم علاقه دارم ولی از معادلات دیفرانسیل و انتگرال هیچ وقت سر در نیاوردم دعا کنین اونم یاد بگیرم.
یه چیز دیگه حالا با استقرا میشه فهمید که بی نهایت بعد داریم که ما تو درک بعد چهارمش موندیم. فکر کنین میشه بعد صدم رو ثابت کرد اما درکش خیلی سخته حالا بزنیم جاده خاکی مثلا نظرتون راجع به خدا چیه؟ هه هه.
فیلم قشنگی بود. با بازیهای خیلی خوب لوکیشن های خیلی زیبا. داستان پردازی کاملا مناسب. شخصیت پردازی عالی. داستان اول فیلم برای معرفی دانبار خیلی حماسی و جذاب بود. توضیح بیشتری به علت فاصله بین دیدن فیلم و نوشتن مطلب یادم نمیاد.
یکی از مباحث دیگه ای که مطرحه اینکه برخی میگن ما برای مبارزه با استعمار آمریکا پناه بردیم به روسیه و در واقع برای بیگانه ستیزی به بیگانه دیگه ای پناه بردیم. در واقع میگن سیاست آمریکا و روسیه دربرابر ایران مثل همه پس ما چرا با روسیه دوستیم با آمریکا دشمن. اولین چیزی که در این رابطه میتونم بگم اینه که نمیدونم! اگه کسی میدونه بگه ما هم استفاده کنیم.
خوب ولی بیاین یه بررسی کنیم ببینیم شاید چیزی دستگیرمون شد. اول اینکه دلیل این نوع دشمنی رو هرچند ریشه تاریخی داره اما باید بعد از انقلاب جستجو کرد جایی که آمریکا شاه رو پس نداد بعد ما سفارت رو گرفتیم و روابط کلا قطع شد. پس روابط قبل از انقلاب یعنی درواقع رابطه پهلوی و قاجار با دول بیگانه نمیتونه دلیل مناسبی برای قطه رابطه باشه چون اگه بخوایم تو تاریخ دنبال ظلم باشیم بلاخره با هرکی یه مشکلی داشتیم که به خاطر اون مجبور بشیم با همه دنیا دشمنی کنیم. اما بعد از انقلاب، جنایات آمریکا مثل حمایت همه جانبه از صدام، درگیری مستقیم با ارتش ایران در سال پایانی جنگ، هدف قراردادن هواپیمای مسافربری، حمایت از گروههای ترور داخل ایران، تصویب قطعنامه های یک طرفه، تحریمهای همه جانبه و ... به نظرم قابل مقایسه با نامردی روسها مثل تموم نکردن نیروگاه بوشهر تحویل ندادن اس 300، گروکشی دریای خزر در برابر مسئله هسته ای و ... نیست.
مدرکم رو از تبریز گرفتم. تبریز هم تموم شده باوجود اینکه تبریز خیلی بهم خوش گذشت موقع اومدن دلم تنگ نبود با همه دانشگاه خاطره داشتم ولی دیگه تموم شد جای خوبی بود شهر خوبی آدما و دوستای خوبی ولی الان خوشحالم.