فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

الموت

پنج شنبه رفتیم الموت تا قزوین راحت بود و بیابونی ولی از قزوین به بعد خیلی کوهستانی و پیچ در پیچ و اسفالت شرحه شرحه ولی زیبا کوهستان سرسبز

بعد از دو سه ساعت رسیدیم قلعه که نیم ساعت پله نوردی بود تا قلعه . دستشویی تمیز قاطر برای مسافرا و راهنمای پیرمرد باحال

برگشتنی رفتیم دریاچه نازیبا با مسیر مزخرف آوان و قزوین گردیو تمام

پلنگ چال ایستگاه پنج

ساعت 7:15 میدون درکه ساعت 9:30 پلنگ چال ساعت 11:30 ایستگاه پنج

برگشتنی از 5 تا 2 14 دقیقه از 2 تا 1 7 دقیقه

درب 2 کیلومتر تا  ایستگاه یک در ارتفاع 1900، 3.5 کیلومتر(ت 1500، 6:15) تا ایستگاه دو در اتفاع 2480، 6.5 کیلومتر(ت 2985، 12:24) تا ایستگاه پنج در ارتفاع 2910، 5.5 کیلومتر(ت 2935، 12:14) تا ایستگاه هفت در ارتفاع 3680، 2 کیلومتر تا ایستگاه هشت


حرف مفت

1- اگه من جای اون بودم... (تو جای خودت اگه نتونستی عیچ غلطی بکنی جای اونم نمیتونی)

2- نباید اینجوری باشه... (اگه مردی بگو باید چجوری باشه و انجامش بده)

دکتری

تو رشته مدیریت که تا حالا یه کتابشم نخونده بودم ۱۲۳ از ۷۰۰۰ بد نیست ولی شبانه هم نمیارم

فرایند

کلی چیز دارم یاد میگیرم

ویدیو فرایند و کلاسش

پروژه پنجره واحد

جاوا

اداری

میگه

تیکت نه کاغذ ببر امضا کن

بریم به سمت e marketing

هرکی کار نکنه آموزش بره

روزی 17 رکعت نماز

احسانم جلسه ای که قهرمانی و یاراش نیومدن و یارو کنسل کرد رو برگزار کرد

پلنگ چال

با حمید رفتیم پلنگ چال ساعت 6 منیریه قرار داشتیم ولی اون ساعت 6 و نیم زنگ زد منو از خواب بیدار کردگفت خواب مونده :))

2 ساعت و نیم از میدون درکه تا پناهگاه

سقراط

من و علیرضا رفتیم کنسرت سقراط مهدی عروسی کرده نیومد

قشنگ بود از بیخیالی سقراط تا مسخره بازی پسرش رابطش با همسر و اون خانومه