فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

بسیج

یکی از دوستای بسیجیم بهم گفت فرشته یه شرکت فنی مهندسی وابسته به بسیج نیرو میخواد. آره منو معرفی کرد ما پاشدیم رفتیم تهران برا مصاحبه سوال اول پرسیدن: کارت بسیج داری؟ گفتم: نه. گفتن: خوش اومدی برو به سلامت. هه هه

حالا من خوشم نمیاد عضو باشم وگرنه کلی فعالیت تو بسیج داشتم اونجوری که شب همون دوستم بهم زنگ زد گفت اگه میخوای برات یه پرونده درست کنم چون تو فعالیت داشتی. گفتم نه. اما تو همین مملکت کسایی هستن کینه نظام رو دارن اما کارت بسیج دارن. اصلا من خودم ده ها نفر رو میشناسم که بدترین فحش رو میدن به جمهوری اسلامی اما کارت بسیج فعالشون هم تو جیبشونه.

آره اما این داستان دوتا خوبی داشت اول اینکه دیگه بیخودی من رو نپیچوند و وقتی دید کارت ندارم معطلم نکرد تا به یه بهانه دیگه ردم کنه دوم هم اینکه من فهمیدم کارت بسیج که سهله با این رزومه خوشگلم کار دولتی گیرم نخواهد آمد. رفتم کلاس شبکه ثبت نام کردم پس فردا بتونم یه شرکتی بزنم. هه هه

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.