فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

استرس

من از بچگی همیشه استرس زیادی داشتم

 استرس چیزهای عجیب که اصلاً لازم نیست یا استرس چیزهایی که به راحتی از پسش برمیومدم

مثلاً از بچگی تا همین الان هر وقت یا خیلی وقتا که سوار تاکسی می شم همش استرس دارم که راننده بقیه پول مونده یا الان خیلی بیشتر به مقصد نرسونه و یه جای دیگه ببره مزاحمت ایجاد کنه از اینکه مسیر مسیرم دور بشه

یا وقتی که می خوام یه گوشی رو پس بدم به علت خرابی که داشته

یا اگه بخوام به یکی از همسایه ها راجع به یه موضوعی تذکر بدم

تپش قلب بالا و نگرانی و نا آرامی نتیجه استرس برای چیزهای که وقتی انجام میدم همه میگن چقدر خوب انجام دادی 

تعاملات اجتماعی قوی دارم و خیلی جاها توانایی بیشتر از مردم برای گرفتن حقم دارم

بعضی وقتا حس می کنم دلیل این استرس از کودکی با منه و این یک چیزی شبیه نداشتن پول مثلاً اگر شما پول اضافه داشته باشید خوب اگه خسارت مالی هم بهت وارد بشه میتونی به راحتی پوشش بدی اما وقتی شما نگران پولی استرس بهت وارد میشه حالا من پولدارم ولی اون استرس‌ها را همچنان با خودم دارم حمل می کنم 

نمیدونم باید چه کنم

موضوع دیگه اینکه من یادگرفتم پنهانش کنم مثلا وقتی استرس دارم بجای عکس العمل های صورت یا دستم فشار رو به انگشتهای پام منتقل میکنم که تو کفشه و کسی نمیبینه الان که ماسک میزنیم دیگه راحتتره بخاطر این اطرافیانم اگه خیلی نزدیک نباشن متوجه استرسم نمیشن

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.