فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

غرانیق

افسانه ساختگى غرانیق ! تفسیر نمونه ایه ۵۲ سوره حج
در بـعـضـى از کـتـب اهـل سـنـت روایـات عـجـیـبـى در ایـنـجـا از ابـن عـبـاس نـقـل شـده کـه : پـیـامـبـر خـدا (صـلى اللّه عـلیـه و آله و سـلّم ) در مـکـه مشغول خواندن سوره النجم بود، چون به آیاتى که نام بتهاى مشرکان در آن بود رسید (افـراءیـتم اللات و العزى و منات الثالثة الاخرى در این هنگام شیطان این دو جمله را بر زبان او جارى ساخت : تلک الغرانیق العلى ، و ان شفاعتهن لترتجى !).
(اینها پرندگان زیباى بلند مقامى هستند و از آنها امید شفاعت است !).
در این هنگام مشرکان خوشحال شدند و گفتند محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) تاکنون نـام خـدایان ما را به نیکى نبرده بود، در این هنگام پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) سجده کرد و آنها هم سجده کردند، جبرئیل نازل شد و به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) اخطار کرد که این دو جمله را من
بـراى تـو نـیـاورده بودم ، این از القائات شیطان بود در این موقع آیات مورد بحث (و ما ارسلنا من قبلک من نبى ...) نازل گردید و به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و مؤ منان هشدار داد!
گر چه جمعى از مخالفان اسلام براى تضعیف برنامه هاى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سـلّم ) بـه گـمـان ایـنـکـه دسـتـاویـز خـوبى پیدا کرده اند این قضیه را با آب و تاب فـراوان نـقـل کـرده و شاخ و برگهاى زیادى به آن داده اند ولى قرائن فراوان نشان مى دهـد کـه ایـن یـک حدیث مجعول و ساختگى است که براى بى اعتبار جلوه دادن قرآن و کلمات پـیـامـبـر اسـلام (صـلى اللّه عـلیـه و آله و سـلّم ) وسـیـله شـیـطـان صـفـتـان جعل شده است زیرا:

اولا - بـه گـفـتـه مـحققان ، راویان این حدیث افراد ضعیف و غیر موثقند، و صدور آن از ابن عـبـاس نـیـز بـه هـیـچـوجـه معلوم نیست ، و به گفته محمد بن اسحاق این حدیث از مجعولات زنادقه مى باشد و او کتابى در این باره نگاشته است .
ثـانـیـا - احـادیث متعددى در مورد نزول سوره نجم و سپس سجده کردن پیامبر و مسلمانان در کـتـب مـختلف نقل شده ، و در هیچیک از این احادیث سخنى از افسانه غرانیق نیست ، و این نشان مى دهد که این جمله بعدا به آن افزوده شده است .
ثـالثـا - آیـات آغـاز سـوره نـجـم صـریـحـا ایـن خـرافـات را ابطال مى کند آنجا که مى گوید و ما ینطق عن الهوى ان هو الا وحى یوحى : پیامبر از روى هواى نفس سخن نمى گوید آنچه مى گوید تنها وحى الهى است این آیه با افسانه فوق چگونه سازگار است ؟
رابعا - آیاتى که بعد از ذکر نام بتها در این سوره آمده ، همه بیان مذمت
بـتـهـا و زشـتـى و پـسـتـى آنها است و با صراحت مى گوید: اینها اوهامى است که شما با پندارهاى بى اساس خود ساخته اید و هیچگونه کارى از آنها ساخته نیست (ان هى الا اسماء سـمیتموها انتم و آبائکم ما انزل الله بها من سلطان ان یتبعون الا الظن و ما تهوى الانفس و لقد جائهم من ربهم الهدى .
بـا ایـن مـذمـتـهـاى شـدیـد چـگـونـه مـمـکـن اسـت چـنـد جـمـله قـبـل از آن ، مدح بتها شده باشد بعلاوه قرآن صریحا یادآور شده که خدا تمامى آن را از هر گونه تحریف و انحراف و تضییع حفظ مى کند چنانکه در آیه 9 سوره حجر مى خوانیم : (انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون ).
خامسا - مبارزه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با بت و بت پرستى یک مبارزه آشتى نـاپـذیر و پیگیر و بى وقفه از آغاز تا پایان عمر او است ، پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سـلّم ) در عـمـل نـشـان داد کـه هـیـچـگـونـه مـصـالحـه و سـازش و انـعـطـافـى در مـقابل بت و بت پرستى حتى در سخت ترین حالات نشان نمى دهد، چگونه ممکن است چنین الفاظى بر زبان مبارکش جارى شود.
و سـادسا حتى آنها که پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را از سوى خدا نمى دانـنـد و مـسـلمان نیستند او را انسانى متفکر و آگاه و مدبر مى دانند که در سایه تدبیرش بـه بـزرگـترین پیروزیها رسید، آیا چنین کسى که شعار اصلیش لا اله الا الله و مبارزه آشـتـى نـاپـذیـر بـا هـر گـونـه شرک و بت پرستى بوده ، و عملا نشان داده است که در ارتـبـاط بـا مـسـاءله بـتـها حاضر به هیچگونه سازشى نیست ، چگونه ممکن است برنامه اصـلى خـود را رهـا کـرده و از بـتـهـا ایـن چـنـیـن تـجـلیـل بـه عمل آورد؟!
از مـجـمـوع این بحث بخوبى روشن مى شود که افسانه غرانیق ساخته و پرداخته دشمنان ناشى و مخالفان بیخبر است که براى تضعیف موقعیت قرآن و پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) چنین حدیث بى اساس را جعل کرده اند.
لذا تمام محققان اسلامى اعم از شیعه و اهل تسنن این حدیث را قویا نفى
و تضعیف کرده اند و به جعل جاعلین نسبت داده اند.
البـتـه بـعـضـى از مـفـسران توجیهى براى این حدیث ذکر کرده اند که بر فرض ثبوت اصـل حدیث ، قابل مطالعه بود و آن اینکه : (پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آیـات قـرآن را آهسته و با تاءنى مى خواند، و گاه در میان آن لحظاتى سکوت مى کرد، تـا دلهـاى مـردم آن را بـخـوبـى جـذب کـنـد، هـنـگـامـى کـه مـشـغـول تـلاوت آیـات سـوره نـجـم بـود و بـه آیـه (افـراءیـتم اللات و العزى و منات الثـالثـة الاخـرى ) رسید بعضى از شیطان صفتان (مشرکان لجوج ) از فرصت استفاده کـرده و جـمـله تـلک الغـرانـیـق العـلى و ان شـفـاعـتـهـن لتـرتـجـى را در ایـن وسط با لحن مـخـصـوصـى سر دادند تا هم دهن کجى به سخنان پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) کـنـنـد و هم کار را بر مردم مشتبه سازند، ولى آیات بعد به خوبى از آنها پاسخ گفت و بت پرستى را شدیدا محکوم کرد).
و از ایـنـجـا روشـن مـى شـود اینکه بعضى خواسته اند داستان غرانیق را نوعى انعطاف از نـاحـیه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نسبت به بت پرستان به خاطر سرسختى آنها و علاقه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به جذب آنان به سوى اسلام بدانند و از ایـن راه تـفـسـیـر کنند، مرتکب اشتباه بزرگى شده اند، و نشان مى دهد که این توجیه گـران مـوضـع اسـلام و پـیـامـبـر (صـلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را در برابر بت و بت پـرسـتـى درک نـکـرده انـد و مـدارک تـاریـخى که مى گوید دشمنان هر بهائى را حاضر شـدنـد بـه پـیـامـبـر (صـلى اللّه عـلیـه و آله و سـلّم ) در ایـن زمـیـنـه بـپـردازنـد و او قـبـول نـکـرد و ذره اى از بـرنـامـه خـود عـدول نـنـمـود نـدیـده انـد، و یـا عـمـدا تجاهل مى کنند.
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.