فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

سازمان

سرپرست اول: هرکی کمتر کار کنه میفرستم آموزش (مهم نیست بازگشت داره یا نه)

سازمان: نرم افزار پولی میخواد نرم افزار مجانی عایدی نداره برای هیچ رئیسی

صندوق: + نرم افزار داشته باشید - پول نمیخوایم خرج کنیم *من مجانی انجام میدم - سوالتون پرسیدی *سوال نپرسیدم پیشنهاد دادم اینجوری شفافیت نیست ×شفافیت نمیخواد شما اعتماد کنین به کسایی که بهشون رای دادید

اساس نامه هم نداشتن

ارزیابی دوم شدیم مدیرکل: ببین چه ارزیابی بوده ما دوم شدیم

آرمان: بزاریم برم من مدیر: نه آخر سال ارزیابی -10 نمره

مدیر: نمیخوای برو من: میزارین برم؟ مدیر: انتقال نمیزارم استعفا بده

من: نرم افزار توسعه بدم پاداش میدی؟ مدیر: بله. من: توسعه نرم افزار مدیر: تقدیر و تشکر

نشون دادن حکم کارگزینی دعوا و جرو بحث (ترس از شفافیت)

تو یه سازمان 100 نفره به زحمت 20 تا بدون توصیه و سهمیه پیدا کنی

یک ایثار گر با شاسی بلندش میاد تو طرح فرزندش رو میرسونه :| سالم پولدار من هیچ

سهمیه ای ها رسمی شدن هرچند بازدهشون کمتره

رئیس: شما آپرمیدل اینکامین!!! هرکی نمیخواد بره:| شما به نحوی اومدین

مدیر هوس باز

معاون و مدیر دزد

من: چرا نمره نماز97مو صفر دادی مدیر: چون رمضان 98 نیومدی نماز

معاون میگه شبکم وصل نیست ولی سیستمش تو برق نبود

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.