فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

استعفا

دیگه از اینجا استعفا دادن یه کار هیجان انگیز نیست. خلاصه امروز خیلی جدی به آرمان گفتم برات آشغال کاری نمیکنم اونم خیلی جدی رفت گذاشت کف دست بای اونم خیلی جدی گفت تو غلط میکنی تمرد میکنی من خیلی جدی گفتم خوب میکنم و ...   ... الان خونم :)

نظرات 3 + ارسال نظر
چیزی به من یاد بده . . . شنبه 27 آذر 1395 ساعت 18:57

عه چه عالییی. . . به این میگن هوش عاطفی بالا :)

چیزی به من یاد بده . . . جمعه 26 آذر 1395 ساعت 18:14

البته خوب کاری کردی که تمرد نکردی . . . تمرد نکردی یعنی کاری که می خواستو انجام ندادی دیگه؟! در هر حال خوب کاری کردی

چیزی به من یاد بده . . . جمعه 26 آذر 1395 ساعت 18:12

واقعا؟

چرا آخه . . . امیدوارم زودتر یه کار خوب و باب میلت پیدا کنی و شاغل بشی

آخه یه کار بهتر پیدا کردم دنبال بهونه میگشتم :))

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.