فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

زندان قصر

چهارشنبه رفتم باغ موزه قصر یه محلی که اول کاخ فتحعلی شاه بوده بعد ول میشه از 1308 میشه زندان تا سال 1382. خیلی فضای سبز دل انگیزی داشت خصوصا یه نم بارون هم زده بود. خود موزه هم یه سری بندهای زندان و صفحاتی از تاریخ معاصر رو نشون میداد که با راهنمایی عالی مسئولینش که برای من یه دختره کوچولوی بانمک بو دیگه خیلی خوب بود یه سوال تاریخی ازش پرسیدم گفت نمیدونم من فقط همین مسائل مربوط به موزه رو بلدم گفتم رشتت چیه؟ آخه فکر میکردم تاریخ ماریخ باید باشه گفت آی تی، گفتن انگار از تاریخ خوشتم نمیاد؟ گفت نه!!! یه بخششم که مربوط به زندان سیاسی بود یه خانمی که خودش زندانی اونجا بود راهنمایی میکرد. خاطراتش رو از اینجا دانلود کنید بخونید خیلی باحاله. بعد معلوم شد مجاهد بوده. بهش میگم شما جرمتون چی بوده میگه هیچی کتاب شریعتی و شرکت تو کلاساش. گفتم وای یعنی انقد خفقان بوده گفت آره البته اون موقعی که دست گیرم کردن مسلح بودم!!!


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.