فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

شریف

ایتالیک ها مال خودمه

حتی اگر نام مجید شریف واقفی به گوشمان نخورده باشد نام دانشگاه صنعتی شریف را شنیده ایم. این دانشگاه در سالهای پیش از انقلاب به دانشگاه آریامهر مشهور بود و بعد از انقلاب به پاسداشت مبارزات مجید شریف واقفی به دانشگاه شریف تغییر نام داد اما مجید شریف واقفی که بود؟  قبلا هم گفتم کاشکی اسم دانشگاه شریف همون آریا مهر میموند شریف رو میزاشتن رو این دانشگاهها که خودمون ساختیم مثل پیام نور و آزاد و علمی کاربردی

شریف واقفی از جمله اعضای سازمان مجاهدین خلق بود که خاستگاه خانوادگیش مذهبی بود. وی از جمله دانشجویانی بود که در رشته مهندسی برق دانشگاه آریامهر شروع به تحصیل نمود اما درگیری در فعالیت علیه رژیم گذشته موجب شد که بیشتر از تحصیل در دانشگاه این فعالیتهای سیاسی باشد که محوریت زندگی قرار گیرد.

شریف واقفی پس از ورود به دانشگاه، همراه با دوستان خود انجمن اسلامی دانشگاه را بنیان نهاد سپس برای مبارزه علیه شاه به سازمان مجاهدین خلق پیوست و با صعود در سلسله مراتب آن به یکی از رهبران سازمان تبدیل شد.

پس از مدتی بعضی از سران این گروه تصمیم گرفتند ایدئولوژی سازمان را از اسلام به مارکسیسم تغییر دهند. شریف واقفی به شدت با این تصمیم به مخالفت پرداخت که این مخالفت باعث اخراج وی از شورای مرکزی شد.

شریف واقفی در ۱۶ اردیبهشت ۵۴ به دلیل اصرار بر هویت اسلامی خود و مخالفت با مارکسیست شدن سازمان مجاهدین خلق، به دستور سران سازمان کشته شد و جنازه اش به آتش کشیده شد.

در ترور شریف واقفی بیش از بقیه این همسر سازمانی وی لیلا زمردیان بود که نقش داشت. لیلا زمردیان به مرکزیت سازمان خبر داد که مجید قصد تاسیس شاخه اسلامی مجاهدین خلق را دارد و در حال عضوگیری از اعضایی است که هنوز به اسلام وفادارند.

به دنبال آن با ابلاغ سازمان قراری بین وحید افراخته با مجید در ساعت ۴ بعد از ظهر روز ۱۶ اردیبهشت ماه ۱۳۵۴ در سه راه بوذرجمهری نو (۱۵ خرداد شرقی) گذاشته شد و  هنگامی که وی بر سر قرار حاضر می‌شود توسط وحید افراخته و محسن سیدخاموشی ترور شده و سپس برای جلوگیری از هویت یابی، جسدش توسط حسین سیاه‌کلاه و محسن سیدخاموشی سوزانده می‌شود و آن را در محل دفن زباله‌ها در خارج از تهران می‌اندازند. اما بعد از دستگیری وحید افراخته و محسن سیدخاموشی، جسد توسط ساواک کشف و شناسایی می‌شود.

زمردیان که در یادداشت دستنویسی در برائت خود از عاملیت ترور شریف واقفی نوشته بود: «دلم می‌خواست گفتن من (خبردادن در مورد فعالیت مجید شریف واقفی و دوستانش) برای حیات بچه‌ها خطری نداشته باشد. یعنی من به (شریف واقفی و دوستانش) خیانتی نکرده باشم…» در دی ماه ۵۵ در تعقیب گشت‌های ساواک مورد اصابت گلوله قرار گرفت و با جویدن سیانور کشته شد.

جریان کشته شدن وی نیز این طور بود که مأموران ساواک در خیابان ری در حوالی میدان قیام (میدان شاه سابق) به وی ظنین شده و چون قصد تعیین هویت او را داشتند ، لیلا با استفاده از ازدحام جمعیت و ترافیک سنگین گریخته و به اخطارهای مأموران توجهی نمی‌کند. عاقبت در کوچه شترداران از ناحیه لگن خاصره و پا مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد و از فرار باز می‌ماند و با جویدن قرص سمی سیانور جان می‌بازد.

محمدتقی شهرام فارغ‌التحصیل رشته ریاضی از دانشگاه تهران یکی از چهره‌های شاخص سازمان مجاهدین خلق ایران و یکی از رهبران شاخه مارکسیسم-لنینیسم سازمان پس از انشعاب در سال ۱۳۵۴ بود.

این شاخه کمی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر تغییر نام داد. تقی شهرام در تیر ماه ۵۸ دستگیر و در مرداد ۵۹ به اتهام صدور دستور ترور مجید شریف واقفی محاکمه و اعدام شد.

منبع

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.