فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

عروسی

هفته گذشته کلی سرم شلوغ بود نتونستم پست بزارم الان فرصت هست دوباره میرم تا سه شنبه.

هفته پیش پنجشنبه عروسی پ بود رفتیم تبریز و یه خونه و 50 یا 60 نفر مهمون یعنی موقع خواب تا تو راهرو ها هم آدم خوابیده بود خلاصه یه ماموریت هین مرخصی هم رفتیم و پیش آقای جمالی کلی حال کرد ولی فکر کنم چون یه هفتست پیگیرش نشدم دوباره شاکی بشه. رفتیم عروسی و پ ماشاله دیگه وقتش بود هم از نظر مالی هم از نظر روحی اوکی بود فردای عروسی هم با مامان و ش رفتیم پاساژ گردی و بعدازظهر اونها رفتن کرمونشاه منم چون فرداش میخواستم برم مراغه موندم پیش دایی شبم رفتم پیش خالد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.