فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

جغرافی

نماند درد و درمان هم نماند/نماند وصل و هجران هم نماند

بهارا غم مخورکاندر زمانه/نماند عیش و خذلان هم نماند

به تهران در منال ازیاد استخر/که رفت استخر وتهران هم نماند

شود ایران بسی آباد و ویران/همان آباد و وبران هم نماند

نپاید چین و ژاپون هم نپاید/نماند روس و آلمان هم نماند

نماند انگلیسی خردمند/همان هندوی نادان هم نماند

بمیرد مرغ و ماهی هم بمیرد/نماند وحش و انسان هم نماند

اگرچه دیر ماند نام نیکو/سرانجام ای پسر آن هم نماند

بتوفد پردهٔ این نجم ساکن/زمین گرد گردان هم نماند

بر این افراشته سقف مرصع/قنادیل فروزان هم نماند

بجز یک‌ذات کاصل کاینات است/صور و اسماء و اعیان هم نماند

بد و خوب‌ جهان اندر زوال اسن/پس‌ این‌ جنگ و جدال ما خیال ‌است

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.