فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

غرور

یه مدتی بود دنیا بدجوری به کامم بود مغرور شده بودم که یه هو یه اتفاقاتی افتاد که مجبور شدم خودم غرورم رو له کنم.

نظرات 1 + ارسال نظر
n!k دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 01:15 http://nikava.blogfa.com

http://nikava.blogfa.com/post/17

جمله هفت و هشت

میگم آشنایی به خاطر همین چیزاست دیگه

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.