فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

کسری

آن قصر که با چرخ همیزد پهلو
بر درگه آن شهان نهادندی رو
دیدیم که بر کنگره‌اش فاخته‌ای
بنشسته همی گفت که کوکوکوکو

نظرات 1 + ارسال نظر
بهنام شنبه 1 خرداد 1395 ساعت 12:42 http://harfehesabi.blogsky.com/

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.