فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

روایت پسر ططری

در یکی از جلسات علنی دوره چهارم مجلس شورای اسلامی و هنگامی که رئیس مجلس وقت یعنی علی اکبر ناطق نوری از نماینده" باختران" خواست نطق پیش از دستور خود را ایراد کند مشاهده کرد که اسماعیل ططری واکنشی نشان نمی دهد و همچنان بر روی صندلی خود نشسته است. مجلس ساکت بود و همهمه ای در کار نبود تا نماینده صدای دعوت رییس را نشنود. دعوت بار دیگر تکرار شد و چون باز هم برنخاست در مرتبه سوم و با صدای بلندتر او را با نام مورد خطاب قرار داد که "آقای ططری، پس چرا تشریف نمی آورید؟ منصرف شده اید؟ نوبت شما را به دیگری بدهیم؟" این بار آن مرد با آن هیات و هیبت متفاوت و عشیره ای برخاست و با صدای بلند و به گونه ای که همه حاضران بشنوند گفت: " آقای رییس! من نماینده شهر کرمانشاه هستم و شهری به نام باختران نمی شناسم. دستور بفرمایید لغت نامه دهخدا را بیاورند تا ببینید که باختران به معنی خانه شیطان است ولی کرمانشاه خانه مردان و زنان خدایی است"

البته آنان که نام کرمانشاه را به باختران تغییر دادند هرگز چنین قصد و نیتی نداشتند. چنانچه باختر به معنی غرب است و در برابر واژه آشنای خاوران که ناظر بر شرق و مشرق است،باختران را ساخته بودند که پارسی هم هست. باختران اما هر معنی دیگری هم داشت و اگر به جای کرمانشاه هر واژه دیگری نیز به کار می رفت باز هم اعتراض کرمانشاهیان به تغییر نام شهرشان باقی بود. شماری از نمایندگان در سکوت و با شگفتی نظاره گر رفتار و گفتار اسماعیل ططری بودند و برخی از نمایندگان استان های غربی ایران خصوصاً هم ولایتی های او هم احسنت گفتند. این همان وعده ای بود که اسماعیل ططری هنگام کاندیداتوری برای مجلس چهارم مطرح کرده بود.


پدر گفت در خلال جلسات مجلس عده ای از نمایندگان با استناد به این که حضرت امام خمینی(ره)بارها هم بطور مکتوب و هم بگونه شفاهی گفته است باختران، دست خطهای ایشان را مدام در مجلس پخش میکردند و جوی سنگین بر علیه اسم کرمانشاهان در مجلس راه انداختند اما امام حسن عسگری(ع) به دادمان رسید. ماجرا این بود که وقتی عرصه را تنگ دیدم به یاد حضرت احمد ابن اسحاق که نماینده امام حسن عسگری در کرمانشاه بود افتادم و در ذهنم داشتم که امام ایشان را نماینده خود در کرمانشاه با لفظ عربی فی بلاد کرمانشاهان کرده بود. در نتیجه از یک سو مخالفین اسم کرمانشاه را اسمی طاغوتی میدانسته از طرفی هم استناد به مکاتبات امام خمینی داشتند پس من به دنبال منابع گشتم و اصل نامه که گویا در کتابخانه آیت ا... العظمی مرعشی بود  و البته خود آقای مرعشی هم در کتابی با عنوان مجموعة نفیسه فی التاریخ ائمه دقیقا به این مطلب اشاره داشت و پیام حضرت امام حسن عسگری(ع) را به احمد ابن اسحاق چاپ کرده و شرح مفصلی به زبان عربی داده بود البته این را بگویم که کل کتاب به زبان عربی میباشد و پدر به متون عربی تسلط خوبی داشت  در هر حال در حکم امام عسگری(ع)نوشته بود که احمد ابن اسحاق نماینده من در بلاد کرمانشاهان است. با پیدا کردن این مطلب و آن را در صحن علنی مجلس خواندن ،جو سنگینی که بر علیه کرمانشاهان در مجلس بود تغییر کرد و امام حسن عسگری(ع) کمکی مهم به پدرم در تغییر نام از باختران به کرمانشاه کرد

نظرات 2 + ارسال نظر
عابر چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 ساعت 10:02

یادم رفت بگوم....

چند باری هم ططری رو از نزدیک دیده بودم. انسان شریفی بود. جوانمرد بود.
یک بار یکی از این آقایان که نامش را نمی برم بهش گفته بود...
ططری شنیدم که جوان که بودی با دندون خر بلند می کردی
ططری هم با خونسردی پاسخ داده بود: درست شنیدید. با دندون خر بلند می کردم الته خری که به قد و قواره ی تو بود می تونستم بلند کنم. اکر از تو سنگین تو بود نمی تونستم.

عابر چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 ساعت 09:59

شما خودتان کرمانشاهی هستید؟

اولین باری که کرمانشاه رفتم سالی بود که جنگ به شهرها و بمبارن ها رسیده بود. وارد شهر که شدم... هم زمان شهر بمبارن شد. من هم که جایی را بلد نبودم به همان جایی فرار می کردم که مردم می دویدند. ولی مشکل این بود که برخی هم در جهت مخالف می دویدند. من سرگردان. گاهی با این گروه گاهی با آن گروه به سمت هایی که نمی دانستم فرار می کردم.

یعدا فرصت های بیشتری پیش آمده که به کرمانشاه بروم. واقعا جای دلنشینی است. خاک گرم و مهربانی داره.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.