فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

سور چهارشنبه

عصری زود تر تعطیل شدیم با عمو رفتیم بازار و مسجد شاه و برگشتیم با عمه رفتیم چهارشنبه سوری و رقص و آواز خیلی خوش گذشت

امروز یه جلسه خوب با رئیس داشتیم یه خودنمایی دیگه از من و یه حال به آرمان و امیر و رهام

خوشحالم شکر جواب داد

شکر

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.