تمرکز، نفس عمیق، بالااوردن انرژی از ستون فقرات، ریلکس کردن، شل کردن همه بدن، احساس مثبت، میدان انرژی، تلقین خواسته ها، برگشتنریال دراز کشید و تلسیم شدن
تمرکز رو بدن لحظه حال امواج آلفا جدا از استرس
احساس شادی سعادت عشق ستایش شکرگذاری
هدف داشتن: شامل هدف درست، بزرگ، مشخص، با ایمان
آرامش داشتن: شامل تسلیم، خیرخواهی، نترسیدن
۱۱۰۱۷ خشم و عصبانیت و ناراحتی زائیده انتظاره، از کسی انتظاری نداشته باشید
خواب تنظیم: شامل زودو کافی خوابیدن
دوری از شبکه های اجتماعی: شامل کلا گوشی
بازی ممنوع
تمرین موفقیت: کلکسیون جمع کردن، پازل حل کردن
تمرین ذهن: شامل بدون کاغذ محاسبه، چپ دست، تعادل چشم بسته، نقاشی کج یا اینجا
مدیتیشن: شامل کنترل دهن و همه چی مقل اینجا
آموزش فنی
کسی دورغ بگه مهم
بی احترامی مهم
بی برنامگی
غرغر
حرف نزن
از ترسو، بیفکر و خودفروش هم بدم میاد
تعصب و مذهب
عدم تعهد اخلاقی در رابطه
هشدار
وقتی یه چیزی را تغییر میدی فقط به معنی اینه که وضعیت فعلی عوض میشه ولی به هیچ عنوان به این معنی نیست که به اون وضعیتی که تو دوست داری تبدیل میشه
من این مطالب رو میخواستم از اینجا بردارم ولی فکر کنم این خودش از یه جای دیگه برداشته
فکر کردم که طولانیه و لازم نیست کپی کنم شما خودت برو بخون
فقط خواستم بگم برای خواب عمیق برای من خیلی موثر بود
اینم فهرستشه
1>شروع خواب مصنوعی> مکانی ساکت و دنج پیدا کنید ، آرام روی صندلی ای راحت بنشینید
2>رها سازی پاها> ابتدا پای راست خود را از انگشتانش تا کمر(یا تا زانو)در ذهن مجسم کنید .
3>رها سازی تنه> یک نفس نیمه عمیق و آرام بکشید و همه بدنتان را رها کنید.
4>رها سازی دستها> منظور ، قسمت مچ دست تا انگشتان می باشد ؛
5>رها سازی کتفها و بازوها> کتفها و بازوهایتان را شل ، سنگین و بدون هیچ انقباضی قرار دهید.
6>رها سازی سر> حال نوبت عضلات
7>چسباندن پلکها>
8>پاکسازی آلودگیها>
9>افزایش کیفیت آرامش>
10>تلقین خواسته ها>
11>بیدار شدن از خواب مصنوعی>
اولا چون من فکر میکنم از سن ازدواجم گذشته اصلا به ازدواج فکر نمیکنم و بعید رابطه با من به ازدواج ختم بشه.
دوما چون افسرده ام یه سری رفتارها که از ادم عادی انتظار میره رو نباید از من انتظار داشته باشی. بعضیاشو الان میگم.
نمیخوام بگم من خیلی بی عاطفه هستم چون اصلا نیستم ولی به شدت مستقلم و اصلا وابسته نمیشم. یعنی نباید به خیال اینکه حالا بزار باهاش دوست بشم یواش یواش وابسته میشه بیای تو رابطه
من خیلی فرصت ندارم که همش بریم بیرون و از تلفنی حرف زدن هم بیزارم البته بیرون رفتن رو دوست دارم وقت نمیشه.
به خاطر سختی هایی که کشیدم به هیچ کس اعتماد ندارم و احتمالا خیلی از حرفات رو باور نمیکنم و برای رفتارهات دنبال دلیلم به بیان دیگه شاید خیلی شکاکم و بی اعتمادم.
۴۰۱۰۸۲۷ یکم پارانوییدم، مثلا اگه با کسی زیاد حرف زده باشی، پیشنهاد شغلی غیر عادی بگیری، قبلا تجارت خاصی داشتی یا سفر خارج رفتی یا هضو گروه یا کلاس خاصی بودی
چون خیلی مسئولیت پذیرم از پذیرفتن مسئولیت خستم و چون مسئولیت پذیرم مسئولیت زیادی نسبت به دوستم برای خودم قائلم و خسته میشم، پس سعی میکنم دوست نشم که خسته نشم.
به خاطره مسائل خانوادگی مجبورم بخش زیادی از انرژیم رو تو کار و خانواده بزارم چیز زیادی باقی نمیمونه.
اگه نخوام زیاد توضیح بدم حسودم، کاری با روسری و نوع پوشش ندارم ولی هرگونه رابطت با دیگران دیوونم میکنه.
دروغ و پنهان کاری و سکرت بازی دیگه ختم رابطست
در سال 1947 اتحادیه بین المللی مخابرات باندهای ISM که سر نام کلمات Industrial, Scientific و Medical است را وضع کرد. هدف از انجام این کار مشخص کردن دستگاههایی بود که اجازه داشتند در باندهای مشخصی از فرکانس رادیویی کار کنند و به این شکل دیگر با سایر خدمات ارتباطی رادیویی تداخل پیدا نمیکردند.
این اتحادیه باند 2.4 گیگاهرتز را به عنوان یک طیف بدون مجوز به ویژه برای اجاقهای مایکروویو تعیین کرد. این باند از سه ویژگی برخوردار است: یکی این که برای انتشار به انرژی برق زیادی احتیاج ندارد، دوم این که به سادگی میتوان آن را محدود نگه داشت و در نهایت با مصرف میزان نسبتا کمی انرژی میتوان با آن غذا را گرم کرد. همانطور که از نام ISM پیدا است، هدف اصلی آن استفاده در دستگاههایی بود که برای برقراری ارتباط در نظر گرفته نشده بودند. در سالهای بعد این طیف بدون مجوز برای مصارف دیگری غیر از هدف اصلی خود مثل تلفنهای بیسیم، واکی تاکی و اخیرا وایفای مورد استفاده قرار گرفت. باند 2.4 گیگاهرتز برای هزینه اجرایی پایین، نیاز به مصرف برق کم و توانایی کنترل مسافت ایدهال بود.
با وجودی که دستگاههای وایفای و مایکروویو از یک فرکانس شبیه به هم استفاده میکنند اما این دو تفاوتهای زیادی باهم دارند. یک روتر وایفای امواج خود را به تمام جهات منتشر میکند و این امواج تا حد ممکن حول یک محور دورانی به تمام نقاط پخش میشوند. اما اجاق مایکروویو شما امواج خود را به یک جهت مستقیم و تقریبا به مرکز اجاق ارسال میکند. این امواج تا برخورد به دیواره ادامه پیدا میکنند و در جهت مخالفی دوباره منعکس میشوند. به دلیل ماهیت امواج رادیویی این یک سیستم کامل و بی نقص محسوب نمیشود و هر اجاق مایکروویوی از نواحی داغ و سرد تشکیل میشود. به همین دلیل است که این اجاقها از صفحات گردان استفاده میکنند.
همچنین مایکروویو برق بیشتری از یک روتر وایفای مصرف میکند که معمولا چیزی در حدود 1000 وات است. در حالی که یک روتر وایفای نزدیک 100 میلی وات (یا 0.1 وات) انرژی مصرف میکند. شما باید قدرت خروجی این روتر وایفای را 10000 بار بیشتر کرده و مسیر انتشار آن را کنترل کنید تا این شانس را داشته باشید تا بتوانید چیزی را با آن بپزید.
مکانیزم اصلی سرکوب تا اینجا که من دیدم بر اساس ترسه
فقط معترضها رو بترسون حالا با تیر اندازی هوایی فیگورهای باتوم به دست ها صدای بوغ و موتور و ...،
مردم تو خونه هم از مصادره اموال، از دست دادن شغل، بازداشت و ...
شایعه درست کن، اینا همه خودشون سپاهین، میزنن میکشن تجاوز میکنن بعضی مردم مریض و بیشعور هم ناخواسته این شایعات رو درست میکنن و بهش دامن میزنن
نمیگم اینا نیست هست ولی در ابعاد خیلی کمتر از چیزی که میشنویم و اگه واقعا تو این ابعادی که میشنویم بود ایران یکپارچه قیام میشد
اینا اصلا بانک اطلاعات درست و درمونی ندارن که بخوان پیگیری کنن
تا حرف نزدی از حرف نزدن میترسی، تا بیرون نیومدی از بیرون اومد، از شعار دادن، باتوم خورد، اگه ادامه بدیم ترسمون حتی از گلوله پلاستیکی خوردن میریزه
از قدیم هم همین بوده یارو 100 هزار سپاه میبرده برای جنگ ولی طبل هم میزده که بترسونه طبل اثر نداره اگر نترسی
اتفاقا مکانیزم برده کردن مردم توسط ادیان هم همینه یارو دماغشو بگیری میمیره ولی با ترسوندن از خدا و جهنم چند میلیارد ادم رو زامبی کرده
ولی نکته ای که خیلی مهمه بجز اینکه نباید بترسید اینکه که اونا هم میترسن باید بترسونید
این لیست رو خودم شروع کردم لطفا کامنت بزارید کامل بشه
تحریف صحبتهای کریس رونالدو راجع به اسرائیل
تحریف سخنان مرسی مصر
اعترافات اجباری
جدی نگرفتن کرونا
سانسور همه چی مثل تماشاگرا و اس رم و وریا
مردی که جهیزیه دخترش سوخت
اثبات علمی اشعه ای که از چشم مرد صاتع میشه و پوست زن رو پیر میکنه
کرونایاب سپاه
منیع ویکی
اولین همسر محمد خدیجه بود15 سال از پیامبر بزرگتر بود. پس از مرگ خدیجه، محمد با ۱۲ زن دیگر ازدواج کرد.
در مجموع برای محمد از مجموع همسرانش، ۷ فرزند گزارش شدهاست که برخی منابع تنها ابراهیم، قاسم و فاطمه را فرزندان محمد دانستهاند.
بهباور سعید ایوب در زوجات النّبی، تعداد قطعی همسران محمد بیش از ۱۳ مورد نخواهد بود و باقیِ گزارشها در این خصوص، یا اساس معتبری ندارند یا آنکه مورد اختلاف شدید قرار گرفتهاند.
از جمله احکام فقهیِ اختصاصیِ محمد در دین اسلام، مسائل مربوط به ازدواج است. محمد از حکم حداکثر چهار همسر دائم برای هر مرد مسلمان، استثناء شده.
آیهٔ ۵۱ سورهٔ احزاب در خصوص عدالت میان همسران محمد نازل شده، و محمد را در انتخاب حق اولویت برای همسرانش، آزادی دادهاست.
همسران پیامبر اسلام، دارای احکامی خاصی در شرع اسلام هستند که آنان را از دیگر زنان متمایز میکند. برخی از این احکام که در قرآن مورد اشاره قرار گرفتهاست، حرمت ازدواج با آنان پس از درگذشت محمد و ممنوعیت پرسش مردان نامحرم از آنان مگر از پس پردهٔ حجاب است.
عایشه دحتر ابوبکر گزارش شده در هنگام ازدواج نابالغ
زینب بنت جحش، بههمسری پسر خوانده خود محمد درآمد، اما بعدها از وی جدا شد و بهعقد محمد رضایت داد.
ریحانه دختر زید قرظی زنی یهودی از طایفهٔ یهودی بنی نضیر بود که پس از کشتار مردان بنی قریظه به دست مسلمانان سهم محمد شد. سیرهنویسان در مورد رابطه او با محمد اختلاف نظر دارند.پیرامون اسلامآوردن وی هم اتفاقنظر نیست.میگویند محمد ریحانه را برای خود برگزید و به او پیشنهاد داد که با او ازدواج کند، اما ریحانه این پیشنهاد را رد کرد و ترجیح داد که به عنوان کنیز او باقی بماند.
صفیه از اسیران جنگ خیبر بود که بهعقد محمد درآمد. در این جنگ شوهر صفیه کشته شد و میگویند خود صفیه خواب دیده با قاتلان شوهر خویش ازدواج میکند.
ماریه کنیز حفصه یکی دیگر از زنان محمد بود که زمانی که حفصه خانه نبود با هم ازدواج میکنند.
میمونه،محمد با میمونه در حالت احرام ازدواج نمودهاست که در نوع خود، یک استثناء فقهی محسوب میشود.
یه مدتیه خیییییلی حالم بده حتی به بی فایده بودن زندگی دارم فکر میکنم
بعد از کات کردن و فشار زیاد دانشگاه و کرونایی که مبتلا شدم زمام امور از دستم خارج شده. بدم نمیاد یه حرکتی بزنم که از این زندگی بیفایده حداقل یه نتیجه مختصری تولید کنم.
Percentages Agreement
توافق درصدها یک توافق غیررسمی مخفی بین وینستون چرچیل نخست وزیر بریتانیا و جوزف استالین رهبر شوروی در خلال چهارمین کنفرانس مسکو در اکتبر 1944 بود. این توافق درصدی تقسیم کنترل بر کشورهای اروپای شرقی را مشخص کرد و آنها را به حوزه های نفوذ تقسیم کرد. با فرانکلین روزولت به طور آزمایشی مشورت شد و موافقت نامه را پذیرفت. محتوای این قرارداد برای اولین بار توسط چرچیل در سال 1953 در جلد پایانی خاطراتش به اطلاع عموم رسانده شد. اورل هریمن سفیر آمریکا که قرار بود نماینده روزولت در این جلسات باشد از این بحث کنار گذاشته شد.
امسال ظرف یک مال سه بار رفتم ایران مال کلللللللللللللی جا های مختلف باحال داره هنوزم همش رو ندیدم
کتابخانه، محله، پیست پاتیناژ، داروخانه، فواره، هایپر، باغ وسطش، دور و اطراف، شهر کتاب و ...
بروشورش رو نتونستم پیدا کنم
یه تعداد سوال که در دوره آشنایی پیش از ازدواج باید به تفصیل راجع بهشون صحبت کنید
https://esanj.ir/mag/important-questions-you-must-ask-before-marriage
اینم کتاب خوبیه "آموزش و مشاوره قبل از ازدواج"
نامهای تاریخی است که در تاریخ ۲ نوامبر ۱۹۱۷ میلادی توسط آرتور جیمز بالفور، وزیر خارجه بریتانیا، خطاب به والتر روتشیلد، سیاستمدار یهودی و عضو مجلس عوام بریتانیا نوشته شد و در آن از موضع مثبت دولت بریتانیا برای «ایجاد خانۀ ملی برای یهودیان در سرزمین فلسطین» خبر داد.
لرد روتشیلد عزیز. با افتخار، از سوی اعلیحضرت پادشاه بریتانیا به پیشگاه شما بیان میدارم که درخواست شما به کابینهٔ دولت بریتانیا فرستاده شد و مورد پذیرش قرار گرفت. اعلیحضرت با تشکیل یک خانهٔ ملی برای یهودیان در فلسطین موافقت کردهاند و بیشترین تلاششان را به کار میگیرند تا این کار به سرانجام برسد. بسیار روشن است که نباید حقوق شهروندی و دینی ساکنین غیریهودی و بومی فلسطین پایمال شود و همچنین نباید نیازهای حقوقی و سیاسی کشورهای آن ناحیه دستخوش تغییر قرار گیرد. چنانچه این بیانیه را به پیشگاه انجمن صهیونی ارائه بفرمایید سپاسگزار خواهم شد. آرتور بالفور (امضاء)
بلاخره بعد از کلی برنامه ریزی و تمایل برا سفر قسمت شد
شب تو راه تو کویر پیاده شدیم و کلی ستاره دیدیم و راه شیری و دب اکبر و اصغر و اینا
روز اول ساعت 11 رسیدیم نهار خوردیم خوابیدیم رفتیم حرم بیشتر بیرون تو صحنها گشتیم (پنجره فولاد و سقاخانه) و اومدیم خونه خوابیدیم. رستوران چه غذاهای خوبی داشتروز دوم رفتیم فردوسی (اخوان ثالث و شجریان) و هارونیه و شاندیز (ارم شاندیز) و طرقبه سد چالیدره و کوهسنگی و برگشتیم خونه شترسواری بازی کردیم
روز سوم با مامان و ش رفتیم موزه آستان قدس (گنبد سبز و مقبره شیخ بهایی و پیر پالان دوز) و برگشتیم خوابیدیم رفتیم بازار امامت و چرخ و فلک شهربازی و رفتیم حرم دست زدیم به ضریح. مشهد پر درخت توت بود
روز چهارم پسران کریم و آرامگاه نادر و بازار رضا و حرم طبقه پایین و نقاره خانه و بازار و سوغاتی
ساعت سه نصفه شب راه افتادیم و امروز یک رسیدم خونه برگشتنی اینترنت و GPS قاطی کرده بوده
تو کل این روزها یه راهنمای زایرین نتونستم پیدا کنم
یه ویس عذرخواهی فرستادم برای م که کارام رو انجام ندادم و انتظار داشتم دیگه بترکونه منو ولی خیییییییییلی جنتلمن گفت ما شرایط شما رو پذیرفتیم و فقط کاشکی تخمین بهتری میدادی
سرکار ت خیلی تحویلم میگیره تقریبا من رییس م شدم
با خودش همجا میبره منو و خیلی تحویل میگیره اگه سوتی ندم خوبه
جلسه وزیری بودم که فقط مدیرا بودن
س تا دم مجلس برد هرچند نشد :(
سال اولی که اومدم وزارت خونه یه جلسه برای دموی پنجره واحد داشتیم ف هم بود. وزیر به من گفت شما با ایشون نسبتی دارید من گفتم نه متاسفانه گفت چرا گفتم بعضی وقتا منو با ایشون اشتباه میگیرن کارم بهتر راه میفته وزیر گفت این پیشرفت میکنه. منظورش این بود پاچه خوارم :))
دیشب بعد از جلسه استاید اقتصاد افطار مهمون وزیر بودیم و امروز هم دمو دادیم بد نبود بجز مشکل نمایش مجوز و ویدیو
موافقتنامه سایکس-پیکو (به انگلیسی: Sykes–Picot Agreement) یا موافقتنامه آسیای صغیر توافقی سری میان بریتانیای کبیر و فرانسه بود که در روز نهم ماه مه ۱۹۱۶ در خلال جنگ جهانی اول و با رضایت روسیه برای تقسیم امپراتوری عثمانی منعقد شد. این توافقنامه به تقسیم سوریه، عراق، لبنان و فلسطین میان فرانسه و بریتانیا منجر شد. این مناطق قبل از آن تحت کنترل ترکهای عثمانی بودند. این توافقنامه نامش را از سر مارک سایکس بریتانیایی و فرانسوا ژرژ پیکوی فرانسوی گرفتهاست. مذاکرات اولیه این توافقنامه بین ۲۳ نوامبر ۱۹۱۵ تا ۳ ژانویه ۱۹۱۶ یعنی پیش از شکست امپراتوری عثمانی انجام پذیرفت و پیش شرط این توافق، شکست امپراتوری عثمانی در جنگ بود.
چقدر دقیق قبل از جنگ جهانی اول همه چیز امروز ما مشخصه
تعریف متفاوت از تجاوز
میگن فیس بوک تو انتخابات تاثیر گذاره میدونی چقدر؟ 39 صدم در صد
کمپین مبارزه با آلایندگی تانکهای جنگی راه میندازن
ما مثل هم نیستیم
آدمی که حاضر نیست رو حرفش شرط ببنده فقط زر میزنه
p plus هم پادکستای خوبی داره علائقش با علایق من خیلی مطابقه
بتل فور رکوگان رو کافه بازی بازا بازی کردم باحال بود
اتنوس هم دریم لند دوم شدم
تو اسفند عصر حجر رفتم اول شدم اتنوس بردم
و پاور گرید هم بازی کردم
آخر داستان لوط پیدایش
فصل 12
۵. اَورام و زنش سارَی و پسر برادرش لُوط و تمام اموالی را که بدست آورده بودند و اشخاصی را که (اَورام و سارَی) در حاران ارشاد کرده بودند برداشتند و برای رفتن به سرزمین کِنَعَن (کنعان) با خود بردند. پس (از حاران) خارج گشته به سرزمین کِنَعَن (کنعان) وارد شدند. ۶. اَورام در آن سرزمین تا محل شِخِم و تا اِلُون مُورِه رفت و آمد مینمود. آن وقت قبیلهی کِنَعَنی (کنعانی) در آن سرزمین بود. ۷. خداوند به اَورام ظاهر شده گفت: این سرزمین را به نسلت خواهم داد. آنجا قربانگاهی برای خداوند که به او ظاهر شده بود بنا کرد. ۸. از آنجا به سوی کوه شرق بِت اِل کوچ نموده چادرش را برافراشت. بِت اِل در غرب، عَی در شرق آن (کوه) بود. آنجا قربانگاهی برای خداوند بنا نمود و (آنرا) بنام خداوند نامید. ۹. اَورام کوچکنان به سوی نِگِو مسافرت میکرد. ۱۰. در آن سرزمین قحطی شد. نظر به اینکه قحطی در آن سرزمین شدید بود، اَورام به مصر وارد شد تا در آنجا اقامت کند. ۱۱. همین که نزدیک بود به مصر وارد گردد به سارَی زنش گفت اینک دانستم که تو زن زیبارویی هستی. ۱۲. همانا موقعیکه مصریها تو را ببینند، خواهند گفت این زنش است، مرا کشته، تو را زنده میگذارند. ۱۳. لطفاً بگو تو خواهر منی. برای اینکه بهخاطر تو بهمن خوبی شود و بهخاطر تو وجودم زنده بماند. ۱۴. موقع وارد شدن اَورام به مصر، مصریها آن زن را دیدند که بسیار زیباست. ۱۵. سرداران پَرعُوه (فرعون) او را دیده، او را نزد پَرعُوه (فرعون) ستودند. پس آن زن بهخانهی پَرعُوه (فرعون) برده شد. ۱۶. (پَرعُوه (فرعون)) بهخاطر وی به اَورام خوبی کرد. (اَورام) دارای گوسفندان و گاوان و خران و غلامان و کنیزان و ماده الاغان و شتران شد. ۱۷. بهخاطر سارَی زن اَورام، خداوند، پَرعُوه (فرعون) و خاندانش را دچار بلاهای بزرگی نمود. ۱۸. پَرعُوه (فرعون)، اَورام را صدا زده گفت: این چه کاری است که به من کردی؟ چرا به من نگفتی که او زنت است؟ ۱۹. چرا گفتی خواهرم است که من او را به همسری خود درآورم؟ حالا این زنت را بردار و برو. ۲۰. پَرعُوه (فرعون) در مورد وی به افراد (خود) دستور داد. او و زنش را با آنچه داشت، روانه کردند.
فصل 16
۱. و سارَی زن اَورام برای وی نَزایید و سارَی کنیزی مصری داشت که اسمش هاگار (هاجر) بود. ۲. سارَی به اَورام گفت که خداوند مرا از زاییدن محروم کرده است لطفا با کنیزم آمیزش کن شاید از او آباد شوم. اَورام به حرف سارَی گوش داد. ۳. پس از ده سال اقامت اَورام در سرزمین کِنَعَن (کنعان)، سارَی زن اَورام، هاگار (هاجر) مصری کنیز خود را گرفته او را به همسری اَورام شوهر خود درآورد. ۴. با هاگار (هاجر) نزدیکی کرد و او حامله شد. (هاگار (هاجر)) هنگامیکه دید حامله شده است، بانویش به نظرش سبک آمد. ۵. سارَی به اورام گفت ظلم (وارد بر) من بهخاطر توست من کنیزم را در آغوش تو قرار دادم. دید که آبستن شده است، در نظرش سبک گشتم. خداوند بین من و تو داوری کند. ۶. اَورام به سارَی گفت اینک کنیزت در اختیار توست آنطوریکه به نظرت خوش است با وی عمل کن. سارَی آزارش داد. (هاگار (هاجر)) از نزد وی فرار کرد. ۷. فرشتهی خداوند نزدیک چشمهی آب در بیابان پیش چشمه(ی واقع) در راه «شور» او را یافت. ۸. گفت، هاگار (هاجر) کنیز سارَی از کجا آمدهای و به کجا میروی؟ گفت از نزد سارَی خانمم فرار میکنم. ۹. فرشتهی خداوند به او گفت نزد خانمت برگرد. زیردستش رنج ببر. ۱۰. فرشتهی خداوند به او گفت: نسلت را بسیار زیاد خواهم کرد بقسمی که از زیادی شمرده نگردد. ۱۱. فرشتهی خداوند به او گفت اینک تو حاملهای و پسر میزایی و نظر به اینکه خداوند به بیچارگیت رسیدگی کرد اسمش را ییشماعِل (اسماعیل) بگذار. ۱۲. و او انسانی وحشی (بدوی) خواهد بود. با همه در افتاده و همه با او در خواهند افتاد و نزدیک برادرانش ساکن خواهد شد.
فصل 19
۵. لُوط را صدا زده به او گفتند، مردهایی که امشب نزد تو آمدهاند کجا هستند؟ آنها را پیش ما بیرون آور تا با آنان درآمیزیم[۱]. ۶. لُوط به سوی آنها به طرف دَرِ خانه خارج شد و دَر را عقب خود بست. ۷. گفت ای برادرانم لطفاً بدی نکنید. ۸. اینک من دو دختر دارم که با مردی آمیزش نداشتهاند، اکنون آنها را نزدتان بیرون خواهم آورد و هرآنچه به نظرتان خوش باشد با آنها بکنید. فقط به این مردها کاری نکنید زیرا به همین جهت زیر سایهی سقف من آمدهاند.
۲۶. زنش (پشت سر لُوط که جانب شهر بود) نگاه کرد و به ستون نمک تبدیل شد. ۲۷. اَوراهام (ابراهیم) (برای رفتن) به محلی که آنجا در حضور خداوند ایستاده بود سحرخیزی کرد. ۲۸. (اَوراهام (ابراهیم)) بر سطح سِدُوم و عَمُورا و به تمام سطح آن دشت نظر افکنده دید اینک ستون دود آن سرزمین، چون ستون دود کوره بالا میرود. ۲۹. در حینی که خداوند شهرهای آن دشت را تباه میکرد، خداوند اَوراهام (ابراهیم) را مدنظر قرار داد. از میان آن ویرانی، در موقع ویران کردن آن شهرها که لوط در آن نشسته بود، لُوط را روانه کرد. ۳۰. لُوط چونکه میترسید در صُوعَر ساکن شود از صُوعَر عزیمت کرده در آن کوه ساکن شد و دو دخترش همراه او بودند. او و دو دخترش در غار منزل کردند. ۳۱. دختر ارشد به دختر کوچکتر گفت پدرمان پیر است و مردی در جهان نیست که بر حسب رسم جهان با ما آمیزش کند. ۳۲. بیا پدرمان را شراب بنوشانیم و با او همخوابی کنیم و از پدرمان نسلی زنده نگهداریم. ۳۳. در همان شب پدرشان را شراب نوشاندند. دختر ارشد آمده با پدرش همخوابگی کرد و هنگام خوابیدن و برخاستن وی (پدرش) نفهمید. ۳۴. فردای آن روز دختر ارشد به دختر کوچکتر گفت اینک دیشب با پدرم همخوابگی کردم. امشب هم او را شراب بنوشانیم. بیا با او همخوابگی کن تا از پدرمان نسلی زنده نگهداریم. ۳۵. در آن شب هم پدرشان را شراب نوشانیدند. دختر کوچکتر برخاسته با پدرش همخوابگی کرد و هنگام خوابیدن و برخاستن وی (پدرش) نفهمید. ۳۶. دو دختر لُوط از پدرشان باردار شدند. ۳۷. دختر ارشد پسری زائید نامش را مُوآو خواند که تا امروز بنیانگزار (قوم) مُوآو است. ۳۸. دختر کوچتر هم پسری زائید و نامش با بِنعَمی خواند که تا امروز بنیانگزار (قوم) بِنِهعَمُون است.
فصل 20
۱. اَوراهام (ابراهیم) از آنجا به سرزمین نِگِو مسافرت نموده بین قادِش و شور درنگ نمود و در گِرار اقامت گزید. ۲. اَوراهام (ابراهیم) دربارهی زنش سارا گفت: خواهرم است. اَویمِلِخ پادشاه گِرار فرستاده سارا را گرفت. ۳. خداوند شب به خواب اَویمِلِخ آمد و به او گفت اینک بهخاطر این زن که گرفتی چون او شوهردار است، میمیری. ۴. اَویمِلِخ با وی نزدیکی نکرد و گفت خدایا آیا قوم عادل را هم خواهی کشت؟ ۵. مگر او (اَوراهام (ابراهیم)) به من نگفت وی خواهرم است و او (سارا) هم گفت (اَوراهام (ابراهیم)) برادرم است. این کار را با سادهدلی و پاکدستی کردم. ۶. خداوند در خواب به او گفت من هم میدانستم که با پاک دلیت این کار را کردی من هم تو را از خطا کردن به من مانع شدم، به این جهت نگذاشتم با او نزدیکی کنی. ۷. و اکنون زن آن مرد را بازگردان. چونکه پیغمبر است. (اَوراهام (ابراهیم)) برایت دعا میکند که زنده بمانی و اگر بازنگردانی بدان که حتما خواهی مرد، تو و هرکسی که داری. ۸. اَویمِلِخ بامدادان سحرخیزی کرد و تمام خادمانش را صدا زد. تمام این مسائل را حضوراً به آنها گفت و آن اشخاص بسیار ترسیدند. ۹. اَویمِلِخ اَوراهام (ابراهیم) را صدا زده به او گفت به ما چه کردی؟ چه خطایی به تو کردم که گناهی بزرگ بر عهدهی من و کشورم وارد آوردی. کارهایی که ناکردنی است با من کردی. ۱۰. اَویمِلِخ به اَوراهام (ابراهیم) گفت چه دیدی که اینکار را کردی؟ ۱۱. اَوراهام (ابراهیم) گفت: (پیش خود) گفتم که بههیچوجه ترس خداوند در این محل نیست و مرا بهخاطر زنم خواهند کشت. ۱۲. البته خواهرم هم هست. او دختر پدرم است ولی نه دختر مادرم. زن من شد. ۱۳. واقع شد هنگامی که خداوند مرا از خانهی پدرم آواره کرد به او (سارا) گفتم این احسانی است که تو با من میکنی. به هر مکانی که وارد شویم دربارهی من بگو: برادرم است.
ببین خواهرم چه کرده
The terms foobar, foo, bar, baz, and others are used as metasyntactic variables and placeholder names in computer programming or computer-related documentation. They have been used to name entities such as variables, functions, and commands whose exact identity is unimportant and serve only to demonstrate a concept.
پارتی: استوژیت -دیکریپتو - پوکر - وروردز - کودتا - مافیا
خانوادگی 2: قلمرو ستارگان - جایپور - تخته نرد
خانوادگی 3-5: هنر مدرن - پاورگرید - وینگسپن - اسپلندور - تهران 1410 - مجیک میز - عصر حجر - عجایب هفتگانه - ساگرادا - تاس چین - آزول - اسکربل - کارکاسون - اتنوس - میکرو ماکرو - منوپولی - dead of winter - رنگ بازیا- ماه نو
استراتژی 3-5: tzolkin - Teotihuacan - alchemists- Scythe- نبردروکوگان paladins - کریپتید - جوراکو - برگاندی - grate western trail
مغزهای کوچک زنگ زده
متری 6.5
شبی که ماه کامل شد
سگ کشی
عصر یخبندان
مارمولک
ابدو یک روز
بچه های آسمان
خط ویژه
شهر زیبا
شوکران
مومیایی
ماجرای نیم روز
دایره زنگی
جدایی نادر از سیمین
گوزنها
قیصر
سوته دلان
داش آکل
رضا موتوری
1ـ قرآن ـ حافظ ـ انجیل ـ شاهنامه ـ 4
2ـ غزلیان بوستان و گلستان سعدی ـ غزلیات مولانا ـ گلشن راز ـ رباعیات خیام ـ انسان خردمند ـ 7
3ـ قلعه حیوانات ـ شازده کوچولو ـ خداوند الموت ـ خواجه تاج دار ـ فیه ما فیه ـ ماهی سیاه کوچولو ـ منطق الطیر ـ تاریخچه زمان ـ انسان خداگونه - شیعیگری - غرور و تعصب - اناکارنینا 12
4ـ دیوان پروین ـ مجموعه شریعتی ـ محفل فیلسوفان خاموش ـ کتاب کوچک فلسفه ـ حماسه حسینی ـ داستان های کوتاه تولستوی ـ جنگ و صلح ـ پاشنه آهنین ـ ارابه های خدایان ـ جنایت و مکافات - سینوهه - گتسبی بزرگ - شادکامان دره قره سو - مفهوم ساده روانکاوی - بلندی های بادگیر - خوشه های خشم - برادران کارامازوف - 17
5ـ دوقرن سکوت ـ قواعد بازی ـ چه کسی پنیر مرا جابجا کرد ـ شهریار ـ 24 قانون به دست آوردن قدرت ـ 24قانون حفظ قدرت ـ سرگدشت فلسفه ـ امام حسین و ایران ـ کلیله و دمنه ـ 1984 ـ دنیای قشنگ نو ـ دنیای سوفی - راهنمای کهکشان برای اتواستاپ زن ها - 13
6ـ هشت کتاب سهراب ـ رساله ـ نهج البلاغه ـ 5 داستان جلال آل احمد ـ یک دوتا از شکسپیر ـ خمسه نظامی ـ در آستانه ـ جهان در پوست گردو ـ نفحات نفت - ماورای طبیعی شدن ـ تانترا اوشو ـ بازیهای فکری فلسفی ـ سه شنبه ها با موری - کشف توانمندیها ـ 14
7ـ ضیافت ـ اخلاق ناصری ـ داستان راستان ـ روح عرفانی روح الله ـ خلاصه کنت مونت کریستو - چگونگی عملکرد - جهانهای موازی - کیمیاگر - مسخ - هنر جنگ - فایده گرایی - جدایی معنوی - چشمهایش - آلیس در سرزمین عجایب - افسانه های برادران گریم - 15
8ـ خدمات متقابل اسلام و ایران ـ ولایت فقیه ـ حکایت دولت و فرزانگی - ثروتمندترین مرد بابل - کشف تواننندیها - 5
9ـ غورباقه را قورت بده ـ وصایای امام ـ حجاب ـ صحیفه سجادیه ـ این کتاب را بسوزان و به ... ـ ناطور دشت ـ 6
10ـ بوف کور ـ نمایشنامه در جستجوی زمان از دست رفته - 2
alice adventures in wonderland
Leveled hunchback of notre dame
The Matrix 1موضوع
v for vendettaموضوع
Schindler's Listاحساس در داستان واقعی
Saving Private Ryanصحنه پردازی
Forrest Gumpتنوع
The Lord of the Rings AND The Hobbitشخصیت پردازی
The Godfatherکارگردانی
The Godfather 2کارگردانی
Catch Me if You Can
The Good, the Bad and the Uglyکلی
Benjamin Buttonخلاقیت
Gangs of New Yorkبازی
وکیل مدافع شیطان بازی و کارگردانی و موضوع
Eternal Sunshine of the Spotless Mind
Titanic کلی
Perfum تکنیک سینما و موضوع
The fountion شعر سینما
dog day afternoon بازی
Avatar موضوع
Mementoتدوین
lucyموضوع
LORUXموضوع
green mile کلی
Terminal بازی و حس
The Usual Suspectsغافلگیری
mad max fury road ریتم
Dictatorشوخیها
Nemoکلی
Dances with Wolves کلی
Monsters, Incشخصیت
WALL·E احساس
Close Encounters of the Third Kindکارگردانی
Life is beutifulللل
Léon: The Professionalکارگردانی
Fight Clubبازی
Inceptionخلاقیت
Scarface بازی و نوزیک متن
Perfium
the dark knight موضوع ایمان ادما
Brazil طراحی صحنه طنز و فضا
Dangal احترام به دختر capernaum*
Les Misérables
دارکو
Harry Potter and the Deathly Hallows - Part 1 موسیقی و فیلمبرداری
The Shawshank Redemptionکارگردانی
The Revenant فیلمبرداری
6 big hiroجزئیات گرافیکی
Dr. Strangeloveشوخی
Up روایتگم
What dreams may com
Harry Potter and the Prisoner of Azkaban بازی با زمان
How am i
Intime
Battleship و 2012 جلوه های ویژهعس
pk
LastSamurai
The others life
shack
Gona with the wind
Lorance of arabia
Her
Doctor Strange
Modern time
رالف خراب کار
Cloud atlas
Blackswa
مرثیه ای بر یک رویا
Departed
Notebook
Ifonly
Bridfe of spies
Darkcity
Atonement
Gladiatorبازی
Speed racer
Knive out معمایی
take the money and run
مرگ یزدگرد
Yes man
The truman show
Capernaum*
In to the wild
American History Xموضوع
سکوت بره ها
سقوط کاخ سفید
3 idiot
White House Down تهور
بهترین بازی کارگر گذاری
یه ایونت جوراکو ساگرادا اسپلندر شرکت کردم دوم شدم
کلی بازی با خانواده
میکرو ماکرو با حمزه
دداف وینتربا ساحل
پوکر
تهران 1410 محمد و آرمان
پالادینز غول
ارچمیست فووووووووووق العاده
چه بحث جالبی. من هم تقریباً ماهی ۲۵۰ هزار تومن هزینه خرید بردگیم می کنم، اما چون همبازی ندارم خیلی کم بازی می کنم. موقع خرید معمولاً دقت می کنم که مکانیزمهای غیر تکراری و عمدتاً مکانیزمهای نواورانه رو انتخاب کنم اما بعضی وقت ها خریدن بازیی مثل جاده ادویه در حالی که اسپلندور رو دارم خیلی وسوسه کننده است. معمولاً سعی می کنم یه تعادل بین بازی هام تو کتگوری های بر اساس تعداد نفرات و سختی بازی ایجاد کنم. دیدن ویدیوی گیم پلی، موقع خرید بیشترین کمک را به من میکنه.
توی این رنج قیمت بدون اینکه نگران هزینه باشم دائم به این فکر می کنم که آیا لازمه بازیهای رو بخرم که شاید ۳، ۴ یا حداکثر ده دست قراره بازی بشن؟ درعوض رفتن به کافه بازی خیلی جذابه و از نظر هزینه به صرفه اما کمتر پیش میاد بعد از بازی کردن بردگیمی تو کافه وسوسه خریدش از بین بره به جز مواردی که گیم پلی رو نمی پسندم مثل ماه نو و کودتا.
موضوع دیگه ای که می خوام بگم این که باید حواسم باشه بازی ها رو به خاطر کامپوننت جذاب شون نخرم. به تاخیر انداختن خرید میتونه تا حد زیادی به انتخاب بازی مناسب کمک کند.
و اینکه عمرا بازی رو تو پیش فروش نگیرم، چون نه گیم پلی رو میشناسم نه جنس قطعات معلومه هنوز
@f14.firoozi نکته دیگه اینکه عمرا گول تخفیف های مختلف را نخورم چون همیشه هر بازی رو که بخوام میتونم با بیست و پنج یا سی درصد تخفیف تهیه کنم و هیچ وقت تخفیف ها بیشتر از چهل و پنج درصد نمیشن یعنی تفاوت تخفیف برای کسی که به اندازه من خرید میکنه میشه ماهی حداکثر سی هزار تومن که اصلاً نمی ارزه به خاطرش اولویت های خرید بازیم رو جابه جا کنم
با کادو گرفتن استوژیت شروع شد
بعدش اسکربل و تهران ۱۴۰۰
بعد کریپتید
اسپلندور و....
کافه هم که
کودتا**
اسپلندور //**
هنر مدرن *//*
دوئل **
ماه نو *///*
این وسط یه ایونت اسپلندور جوراکو سارادانش هم دوم شدم
یه اموزش dead of winter هم رفتم
یه ایونت کریپتید هم **/
داستان ادویه تا آنجا پیش رفت که بین انگلیس و هلند نزاع شدیدی بر سر تجارت ادویه درگرفت. این جنگ خونین ۲۰۰ سال به طول انجامید و زمانی حل شد که انگلیس، هند و سیلان، هلند، جاوه و سوماترا را مستعمره خود کردند و این چهار کشور تا زمان جنگ جهانی دوم مستعمره انگلیس و هلند باقی ماندند.
تجارت ادویه نیز یکی از سود آورترین کارها بوده است به طوری که طی قرنهای هشتم تا پانزدهم میلادی که جمهوری ونیز در همسایگی ایتالیا انحصار خرید و فروش آن را با خاورمیانه، به عنوان کانون تولید ادویه جهان، در اختیار داشته است یکی از ثروتمندترین کشورهای اروپایی محسوب می شده است.
گرانبها بودن ادویه قبل از اینکه به خاطر مزه دار کردن غذاها باشد، به علت آثار شگفت انگیز آن در دنیای پزشکی بوده است. برای مثال در سال 1603 میلادی یکی از داروهای معجزهگر در درمان طاعون را جوز هندی میدانستند و یا از وانیل به جای وایاگرای امروزی استفاده می کردند.
جالب است بدانیم که بسیاری از کشفیات جغرافیایی به دنبال دستیابی به ادویه هندی به وقوع پیوسته است! نخستین بار در قرن شانزدهم میلادی پرتغالیها که از عرضه ادویه با قیمتهای گزاف از سوی دولت ونیز به ستوه آمده بودند، تصمیم گرفتند از طریق دریا به شرق رفته و این محصول ارزشمند را خودشان تهیه کنند.در سال 1506 جزیره سوکوتا را درمسیر پیشروی خود به سوی هندوستان در دریای سرخ اشغال کردند و یک سال بعد تنگه هرمز در خلیج فارس را نیز به اشغال درآوردند و سرانجام با دستیابی به جاده ابریشم این گنج شرقی را از طریق لیسبون به اروپا سرازیر کردند.
بازی تم داره: جنگی، شاد، ریاضی، تجارت
بازی تعداد نفرات مناسب داره: 1، 2، 3، 4، 5 یا بشتر
روش: استراتژی، شانسی و ...
چند وقته افتادم تو بازی ها مختلف
رمضان بعدا
در عملیات خیبر حاج همت از شمال و ارتش باید همزمان از دوجهت حمله کنن چون عملیات رو سپاه طراحی کرده و ارتش در جریان نبوده حاج همت حمله میکنه اما فراموش میکنن با ارتش هماهنگ کنن عملیات شکست میخوره همت شهید و 30 هزارتا میشن
کربلای4 هم بعدا
تصاویر روی این ورق ها در واقع سمبل نشانه های خاصی هستند: پیک سمبل شمشیر، دل سمبل جام، خاج سمبل عصا، و خشت سمبل سکه.
نجیب زاده (عصا)، پیشوای روحانی (جام)، تاجر (سکه)، و ارتش (شمشیر)
تاریخچه دقیق پیدایش پاسور معلوم نیست اما می دانیم که مبدا این کارتها به احتمال زیاد از کشور چین و پس از اختراع کاغذ بوده است . البته با توجه به نقشهای تعدادی از اولین پاسورهای مورد استفاده عده ای نیز عقیده دارند مبدا ییدایش این کارتها کشور هندوستان بوده است . زیرا در اولین کارتهای استفاده شده عصا و حلقه و فنجان و شمشیر دیده می شود که دقیقا همان مواردی است که هندیها در مجمسه سازی از انها بهره می برده اند . در هر صورت اولین کارتهای بازی به صورت دستی نقاشی می شد و فقط در خانه ثروتمندان یافت می گشت .
ورق بازی شامل 4 دسته کارت به نامهای خشت و دل و خاج (گشنیز)و پیک (اسپیک ) است{ البته کارتهای بازی شکلها و انواع مختلفی دارند و این نمونه معروفترینشونه}. هر دسته دارای اعداد 1 تا 10 و بی بی و سرباز و شاه است .
این شکلهاهر کدام نمادی از یکی از اسطوره های بزرگ تاریخ بوده اند .
بنا بر نمادهای Rouen داریم : شاه خشت نمایشگر Julius Caesar ، شاه پیک نشانگر Alexander ، شاه خاج نماینده King David ( در کتاب مقدس ) و شاه دل نمادی از Charlemagne است . سرباز خاج نشان دهنده Hector شاهزاده تروی ، سرباز دل نمایشگر La Hire ، سرباز خشت سمبل Ogier ( از دلاوران Charlemagne ) و سرباز پیک سمبل Judas Maccabeus ( رهبر قیام یهودیها علیه سوریه ) است . و اما بی بی ها یا ملکه ها
بی بی گشنیز نمادی از Pallas ( خدای جنگ همان اتنا یونانیها یا Minerva رومیها ) ، بی بی دل نماد Rachel ، بی بی خشت نماد Argine ( پیدایش این یکی نامعلوم است و اسم هم نوعی بیان لاتین ملکه است ) و بی بی پیک نماد Judith است .
البته این نمادها در پاریس به صورت دیگری هم گفته می شد برای شاه های خاج و دل و خشت و پیک به ترتیب David, Charles, Caesar, and Alexander و ملکه ها Pallas, Judith, Rachel, and Argine و سربازها Ogier, La Hire, Hector, and Judas Maccabee هستند . نمادهای پاریسی شناخته تر شده هستند .
باید گفت که این نمادها و در کل ورقهای مورد بحث ما مبدا شکل گیری و ترسیمشون کشور فرانسه بوده است و در حدود سال 1480 . یعنی پایه گذار 4 دسته خاج و دل و پیک و خشت فرانسویها بودند . این شکل ابداعی انها کار ترسیم ورقها را خیلی راحت کرد و باعث رواج کارتها در تمام دنیا شد .
گشنیز به دلیل شباهت این نماد با گیاه گشنیز ( یا شبدر) این اسم را گرفته و نوعی کپی بردار از میوه بلوط بوده که سالیان دراز برای نمادهای پاسور استفاده می شده است . پیک از نماد برگ در ورقهای المانی گرفته شده است گفته می شه نام این کارت هم از کلمه المانی Spaten الهام گرفته شده است که یک وسیله جنگی شبیه به همین نماد است . به نقلی دیگر هم گفته می شه اسم ورق از لغات ایتالیایی ها برای نماد شمشیر در پاسورها الهام گرفته شده است .
برگه با شماره یک هم در بازی ورق اصولا معنای خاصی داره و بهش " آس " می گیم . کلمه آس از یک لغت فرانوسی قدیمی (as ) به معنی واحد گرفته شده است که اون هم خودش از اسم یک سکه کوچک رومی امده است . قبل از رواج در بازی ورق کلمه اس سمبلی از بد بیاری بود اما پس از همه گیر شدن این بازی و این که در اکثر بازیها این ورق امتیاز زیادی داشت این معنی کاملا برعکس شد و الان به یک چیز باکیفیت و خوب و نایاب اطلاق می شه . و این که اصلا آس بتونه امتیازی بالاتر از شاه داشته باشه ابداع فرانسویها و نمادی از غلبه مردم عادی بر سلطنت و اسطوره ها بوده است .
در حدود سال 1800 بود که امریکا یی ها خودشون شروع به درست کردن ورق نمودند و ابداع جالبی انجام دادن این که کارت به صورت 2 بر باشد و عدد و علامت در بالا و پایین ان باشد تا مجبور به برعکس کردن برگه ها نشویم و البته اصلا همین نوشتن عدد کارت ابداع همونها بود و هم چنین امریکاییها بودند که از سطح براق برای پاسور استفاده کردند تا بازی با ان راحت بشه و کناره های آن را گرد نمودند تا از خرابی سریع ورق جلوگیری کنند .
هم چنین باید بگیم که برگه بامزه جوکر هم توسط امریکاییها طراحی شد که این کار در حدود سال 1870 صورت پذیرفت . در ابتدا این کارت Best Bower نامیده می شد و با ارزش ترین کارت در بازی Euchre بود که گاهی این بازی را Juker نیز می گفتند و به این ترتیب بود که این نام روی برگه جدید ماند و کم کم به Joker تبدیل شد . در سال 1800 بود که از نماد یک دلقک خندان برای جوکر استفاده شد . و البته از اونجایی که جوکر در طنز عامه و تبلیغات راه پیدا کرد از نمادهای دیگه ای هم برای اون استفاده نمودند .
شاه یک ورق از ورق های بازی است که تصویری از شاه بر روی خود دارد. رتبه شاه در بازیهایی که با این ورقها انجام میشود ۱۳ یا 14 ) است که بالاتر از ورق ملکه قرار دارد. در برخی از بازیهایی که با ورق انجام میشود ، کارت شاه بالاترین رتبه را دارد. در باقی بازیها ورق آس (ACE) بیشترین رتبه را دارد. در بازیهای ( pinochle ) ، ( schnapsen ) یا خیلی از بازیهای اروپایی ورق آس (ACE) و ورقهای شماره دار دیگر از ورق شاه رتبه بالاتری دارند. شاه دل بخاطر آنکه شمشیر خود را در سر فروبرده است گاهی اوقات "شاه خودکشی کننده" نام دارد ، گرچه بر سر این موضوع که وسیله در دست پادشاه شمشیر است یا خیر ( شمشیر پادشاه است یا شخص دیگری آن شمشیر را به سمت پادشاه گرفتهاست ) بحث وجود دارد ، بنظر میرسد که کسی در حال کشتن پادشاه است. شاه دل تنها شاهی از شاههای ورق است که سبیل ندارد. همینطور شاه خشت تنها شاهی است که در کارت بدون شمشیر نشان داده شده و بجای آن تبر بدست دارد ، از این رو به وی مردی با تبر گفته میشود. شاه پیک تنها شاهی است که به سمت راست نگاه میکند. همچنین شاه گشنیز تنها شاهی است که سلاحش بر روی زمین قرار گرفتهاست. جالب است بدانید سرباز پیک تنها سربازیست که عصا در دست دارد. در سری ورقهای بازی فرانسوی ، هر کارت نام مخصوصی دارد. بخاطر آنکه تولید ورقهای بازی در دوره حکومت چارلز یکم انگلستان تا چارلز دوم انگلستان در بریتانیا غیرقانونی بود ، تا زمان شروع بازسازی انگلیسی اشکال در ورقهای بازی انگلیسی برگرفته شده از اشکال در ورقهای بازی فرانسوی بود. در طول دوره ای که از قرن یازدهم شروع شد تا قرن نوزدهم ، شرکتهای ساخت کارت فرانسوی به هر کارت اسمی برگرفته از تاریخ یا اسطورهها دادند.
معنای سمبل 4 شاه در کارت های پاسور:
کارت شاه خاج « گشنیز »: شاه دیوید « سلطان انگلستان درکتاب مقدس »
کارت شاه دل: شارل ماین یا کارل بزرگ « سلطان بزرگ امپراتوری رم »
کارت شاه پیک: الکساندر بزرگ
کارت شاه خشت: ژولیوس سزار
معنای سمبل 4 ملکه «بی بی» در کارت های پاسور:
کارت ملکه خشت: نمادی از orgine
کارت ملکه خاج « گشنیز »: خدای جنگ یونانی ها « آتنا »
کارت ملکه دل: راحل در انگلیسی ریچل « مادر یوسف از پیامبران یهودی ها و مورد احترام مسلمانان. یوسف بزرگ ترین وزیر و مشاور آخناتون فرمانروای مصر بوده اسـت ».
کارت ملکه پیک: جودیت « از زنان انقلابی مورد احترام یهودی ها »
معنای سمبل 4 سرباز در کارت های پاسور:
کارت سرباز گشنیز « خاج »:هکتور شاهزاده شجاع سرزمین تروی « ترکیه کنونی کـه بـه دست یونان نابود شد »
کارت سرباز دل: la hire یک فرمانده شجاع فرانسوی
کارت سرباز پیک: Judas Maccabeus « فرمانده و پیشوای بزرگ قیام یهودی ها علیه سوریه کنونی »
کارت سرباز خشت: ogier از دلاوران شارل ماین
سمبل 4 شکل در هر دسته + لفظ انگلیسی:
گشنیز، خاج « Clubs »: گشنیز کمترین مقام را در بین نمادها دارد و هبرنگ سیاه اسـت. سمبل گشنیز بـه معنای گرز یا خاج در برگ های آلمانی اسـت.
دل « Hearts »: بـه رنگ قرمز و نمادی از عشق و محبت و بعد از پیک با ارزش ترین سمبل در بینن 4 سمبل کارت ها اسـت.
پیک « Spades »: بـه رنگ سیاه و بالاترین ارزش را در بین تمام نمادها دارد و با نام دل سیا نیز از ان یاد میشود، بـه عنوان سمبلی از مرگ یا سپر تلقی میشود.
خشت « Diamonds »: بـه رنگ قرمز و نمادی از ثروت اسـت و سومین رتبه ارزشی در بین سمبل ها را دارد.
همانطور کـه احتمالاً میدانید، در اوایل کارتها بیبی و بـهطور کلی شخصیتهای زن نداشتند.
انها یک شاه؛ یک شوالیه و یک مبارز «کـه بعدا بـه سرباز تبدیل شد» را داشتند.
اگر چه کارت های اولیه زنانه گاه بـه گاه قبل از قرن پانزدهم ظاهر میشدند؛ اما فقط در کارتهای فرانسوی حضور داشتند.
الگوی پاریس چهرهی زنان روی کارت رابا ملکههای مشهور تاریخ و اساطیر مرتبط کرد.
آیا کارت بازی حرام است ؟
با ورود کارتهای بازی بـه اروپا، کلیسا مسئولیت مبارزه با انها را بـه عهده گرفت و کارت را ممنوع کرد بـه این دلیل کـه کارتهای بازی منجر بـه سایر گناهان می شدند.
بـه این دلیل کـه گسترش وسیع کارتها منجر بـه افزایش قمار شده بود، نه اینکـه قمار چیز جدیدی باشد بلکه در حقیقت تا قرن 18 معمول بود کـه افراد فقط برای شرط بندی بازی کنند.
بـه عنوان مثال؛ در قرن پانزدهم پارلمان انگلیس بازی با کارتها را غیر از 12 روز کریسمس غیرقانونی اعلام کرد.
خوشبختانه در قرن هفدهم شرکتی از شاه خواستار معافیتی شد کـه درسال 1628 توسط سلطان چارلز اول بـه ان شرکت اعطا شده بود.
در ازای این معافیت، سلطان روی هر دست کارت مالیات وضع کرد کـه منجر بـه افزایش قیمت یک دست کارت شد و این رقم خیلی زود بـه 16 پوند رسید.
بازی نکردن با یک دست ورق کامل
مهر مالیاتی فوق الذکر بـه غیر از افزایش قیمت یک دست کارت، باعث تغییر قابل توجه دیگری نیز شد.
این اتفاق بـه طور تصادفی آس پیک را در کانون توجه قرار داد. پرداخت مالیات بـه معنای زدن مهر بود.
از آنجا کـه آسها بیشترین فضای خالی را دارند؛ این آس پیک بود کـه مهر را بـه خود گرفت.
با این حال؛ مردم از پرداخت مبلغ زیادی برای خرید یک دست کارت راضی نبودند.
و عده ای از تولیدکنندگان سعی کردند با فروش دست ورقهای بدون آس پیک مالیات را دور بزنند.
اینگونه اسـت کـه عبارت «بازی نکردن با دست ورق کامل» بـه وجود آمد.
این اصطلاح در ان روزگار بـه همین معنی بود؛ اما امروزه این عبارت برای توصیف کسی کـه دیوانه اسـت یا خیلی زیرک نیست؛ استفاده می شود.
آس پیک قدرتمند
اما حرفهای بیشتری برای گفتن در مورد این آس افسانهای وجوددارد. این کارت برای ارتش کشور آمریکا از اهمیت ویژه ای برخوردار اسـت.
نخستین بار این آس در زمان جنگ جهانی دوم روی کلاههای سربازان نقش آفرینی کرد تا برای انها شانس بیاورد.
سپس در جنگ ویتنام بـه عنوان نمادی وحشتناک مورد استفاده قرار گرفت.
آمریکاییها معتقد بودند کـه این کارت برای سربازان ویت کنگ نشانه بدشانسی اسـت.
در واقع معلوم نیست کـه آیا این امر مبتنی بر واقعیت بوده اسـت یا نه، زیرا متأسفانه هیچ سابقه کتبی دراین مورد وجود ندارد؛
اما این داستانی متداول اسـت کـه سربازان سفارش جعبهای از آسهای پیک را میدادند و از انها برای تحقیر دشمن استفاده کردند.
استفاده غیر معمول از کارت
استفاده از کارت برای بازی منطقی اسـت اما در چه موارد دیگری میتوان از کارتها استفاده کرد؟
اگر زمانی کـه کارتها بـه یک وسواس جمعی بدل شدند را تصور کنید.
بی شک در مییابید کـه گرفتن کاغذ در ان دوران چندان راحت یا ارزان نبوده اسـت.
بـه همین دلیل کارتها اغلب بـه عنوان ابزاری برای انتقال پیام استفاده می شدند.
علاوه بر این؛ پشت انها خالی بود؛ بنابر این جایی برای یادداشت نوشتن وجود داشت.
عده ای از موارد غیر معمول استفاده از کارتها شامل نامههای عاشقانه؛ دعوت نامهها و کوپنها اسـت.
شاید دلخراشترین داستان بـه هلند قرن 18 برمیگردد؛ هنگامیکـه فقر باعث می شد.
مادران نوزادان خودرا جلوی در کلیساهای محلی رها کنند.
مادران طبق معمولً درکنار کودک گرسنه خود؛ نام کودک و درخواست کمک را روی ارزان ترین کارت نوشته ودر کنار وی قرار می دادند…
از سوی دیگر؛ همچنین دولت کشور آمریکا نقشههای مخفی را روی کارتها برای سربازان زندانی در کمپ نازی ها میفرستاد.
در طول جنگ جهانی دوم؛ تعداد زیادی از اسرای جنگی دست ورق خودرا داشتند.
کـه وقتی خیس می شدند قسمتهایی از نقشه فرار را فاش میکردند…
نحوه ورود کارت جوکر
در ابتدا هیچ جوکری در کارتها نبود.
اما در اواسط قرن نوزدهم؛ در ایالات متحده جوکر بـه عنوان یک کارت آتو «ترامپ» در بازی یوشر Euchre ظاهر شد.
کارت ترامپ کارتی اسـت کـه ارزشی فراتر از مقدار معمول ان دارد.
یوشر در واقع نوعی از بازی Alsatian Juckerspiel اسـت.
نظریههای جای گزین ادعا می کنند کـه خاستگاه جوکر در کارتهای تاروت ایتالیایی اسـت کـه در ان کارتی بنام فول وجوددارد.
پیش از مرسوم شدن ورق بازی به شیوه امروزی در ایران، نوعی بازی ورق به نام گنجفه در ایران مرسوم بودهاست. گنجفه به احتمال زیاد در قرن شانزدهم و در دربار صفویان پدید آمده و از آنجا به هندوستان راه یافتهاست. با توجه به شباهتهای ساختاری گنجفه و ورق بازی اروپایی، این دو مسلماً از هم تاثیر پذیرفتهاند، هر چند که جهت این تاثیر به درستی معلوم نمیباشد.
گنجفه نود و شش ورق در هشت دسته دوازده برگی داشتهاست (هشت خال، دوازده برگ از هر خال). نام این خالهای هشتگانه به این ترتیب است : غلام، تاج، شمشیر، اشرفی (زر سرخ)، چنگ، برات، سکه (زر سفید)، قماش. هر دسته ۱۲ برگ داشت : دو تا به نام شاه و وزیر و بقیه به شماره یک تا ده شناخته میگردید.
همانطور که ملاحظه کردید در بازی گنجفه هر دسته (۱۲) برگ داشته است ولی در ورق های امروزی هر دسته شامل (۱۳) برگ میشود و باید بدانید که ۱۳ جزو اعداد اصلی فراماسونرهاست! همچنین نام این برگه ها نیز تغییراتی داشته است : عدد شمارهٔ ۱ را آس مینامند و عدد شمارهٔ ۱۱ را با سرباز، عدد شمارهٔ ۱۲ را با بی بی و عدد شمارهٔ ۱۳ را با نماد شاه نمایش میدهند.
نکته ای که قابل ذکر است این که کلمه Queen در فرهنگ لغات به معنی “شهبانو، ملکه، زن پادشاه” معنی میشود. هنگامی که این بازی وارد ایران شده است شیعیان ایران حضرت فاطمه (سلام الله علیها) را با نام بی بی می شناختند و احترام زیادی هم برای این نام قائل بودند و دستهای پشت پرده کلمه Queen در ورق بازی را به بی بی ترجمه کرده که این جای تامل دارد.
چهاربرگ یا پاسور یا یازده : شناخته شده ترین بازی با ورق است. در این بازی باید جمع عددهای روی کارت ۱۱ بشود تا بتواند فرد کارت ها را بردارد! (۱۱ نیز جزو اعداد اصلی فراماسونرهاست)
شیطانک : در این بازی کسی که در آخر کارت جوکر دست او بماند بازنده است و در اصطلاح به او شیطان میگویند!
هفت خبیث یا هفت کثیف : در نزد جامعه و بسیاری از فرهنگها و تمدنهای قدیم و جدید، برای عدد هفت احترامی بیش از سایر اعداد قائلند (۲) اما در این بازی عدد ۷ به عنوان عدد بد و خبیث معرفی میشود!
(کارت آس)
این کارت با وجود اینکه به معنای واحد و “یک” است اما در بسیاری از بازی هایی که توسط ورق انجام میشود از سایر کارت ها ارزش بیشتری دارد. این کارت را با نماد A نشان میدهند.
و اگر دقت کنید حرف A خیلی شبیه به یکی از نمادهای فراماسون هاست.
(کارت شیطانک یا جوکر)
برگه جوکر توسط آمریکایی ها طراحی شد که این کار در حدودسال ۱۸۷۰ صورت پذیرفت . در ابتدا این کارت Best Bower نامیده می شد و باارزش ترین کارت در بازی Euchre بود که گاهی این بازی را Juker نیز میگفتند و به این ترتیب بود که این نام روی برگه جدید ماند و کم کم به Joker تبدیل شد .
اشاعه گناه
تاریخ
در آغاز، مفهوم عدد بسیار محدود بود. حتی اعداد را تا ۲ بیشتر نمیتوانستند بشمارند. نخستین اعدادی که انسان در جایی نگاشته اعداد صحیح مثبت مثل یک، دو، سه و … بوده. پیش از ابداع عدد صفر ریاضیات توان پیشرفت چندانی نداشت و این ریاضی دانان هندی بودند که در حدود سدهٔ هفتم میلادی به استفاده از عدد صفر سامان بخشیدند و موجب رواج آن شدند.[۱] برای عدد، مرزی برای شمار داشتند. برای نمونه، زمانی در بسیاری جاها، مرز شمار، عدد ۶ بود. تا ۶ میشمردند و پس از آن را «بسیار» میگفتند. در زبان روسی نیز ضربالمثلی به این مفهوم وجود دارد که «هفت نفر منتظر یک نفر نمیمانند»، که بازهم منظور این است که تعداد زیادی منتظر یک نفر نمیمانند. همچنین در داستانها، وقتی از پادشاهی صحبت میشود که در قصری است که هفت برج و بارو دارد، یا هفت دریا، هفت سرزمین، هفت آسمان و… همه جا «هفت» به معنای بسیار به کار رفتهاست.[نیازمند منبع] عدد سیزده نیز چنین سرنوشتی دارد. دوازده را «دوجین» میگفتند و چون پس از آن را نمیشناختند، روی آن نام «دوجین شیطانی» گذاشتند. از اینجا، عدد سیزده نحس شد. چرا که پس از دوازده برای آنها ناشناخته بود و خبر از ابهام و تاریکی میداد. البته پیشامدها یا روایتهایی هم به نحسی سیزده کمک کرد. مثلاً روایتی هست مبنی بر این که در شام آخر، نفر سیزدهم به عیسای مسیح خیانت کرد و او را لو داد. وگرنه عدد ۱۳ با عددهای دیگر هیچ تفاوتی ندارد.[نیازمند منبع] (نمونههای دیگری هم از اینگونه، برای برخی عددها داریم. چلچراغ بهمعنای درست ۴۰ چراغ نیست. هزارپا نیز بهمعنای این نیست که این جانور ۱۰۰۰ پا دارد). برخی عددها هم نشانهٔ عدد شماری بودهاست. دست پنج انگشت دارد و اغلب چیزها را به یاری انگشتان دست و پا میشمردند. واژهٔ پنج از پنجه گرفته شدهاست. زیرا پنجه دارای ۵ انگشت است. در زبان فارسی، واژهٔ سی با واژهٔ سه، همریشه است. همینطور چهل با چهار، پنجاه با پنج و… ولی واژهٔ بیست، هیچ ربطی به واژهٔ «دو» ندارد. این نشانهٔ آن است که عدد ۲۰ به معنای مجموعهٔ انگشتان دست و پاست و در زمانهای دور، مبنای عدد شماری بودهاست. در زبان فرانسوی به بیست میگویند «وَن» که هیچ ربطی به (دو=deux) ندارد. به جز آن، به هشتاد میگویند «چهار بیست تا» و به نود میگویند «چهار بیست تا و ده تا». تنها در دورهای از پیشرفت تمدّن به بیپایان بودن عددهای طبیعی پی بردند و بهعنوان نمونه، اقلیدس (سدهٔ سوّم پیش از میلاد) ثابت کرد که تعداد عددهای اوّل، بینهایت است.
نگارش
طریقه نوشتن اعداد در پارسی و عربی به یک شکل است اما کشورهای عربی تقریباً در ۵۰ سال گذشته مدل نوشتن اعداد به سبک غربی را بیشتر بکار میبرند. آنها میگویند نوشتن اعداد به صورت غربی تکاملیافته اعداد به سبک عربی است، اروپاییان تا حدود ۵۰۰ سال قبل از عددنویسی رومی به صورت I. II.III IV.VI ,... استفاده میکردند که در نوشتن اعداد چند رقمی بزرگ کار سختی بود. آنها ۵۰۰ سال قبل برای اولین بار نوشتن اعداد را به سبک عربی بکار گرفتند و آن را بهبود بخشیدند و تفاوت اعداد در نوشتن عربی با غربی بسیار اندک است.
یه نفره
کلانشهر، فال ورق، 30ریل، کاردستری، سودوکو، جدول
دونفره
تخته نرد،جت ست، دوز7تایی، دوز کاغذی، فکربکر، شطرنج، اسکچرز
چهار نفره
حکم، دوموینو**، شلم، پوکر، بی دل، دوز چهارنفره، 11**،
چند نفره
مافیا، تاس**، دبرنا، استوژیت**، اسکربل**، چارچی**، جنگا**، مار و پله**، ریم**، تهران۱۴۱۰، UNO، پوکر، کریپتد**
بیرون
بدمینتون، پینگ پنگ، فریزبی، بیلیارد
راستش یه مفهومی تو ذهنمه راجع به اینکه تو مذهب و حکومت مفاهیم عوض میشن و بی معنی هستن
وقتی طرف مقابل ما نسبت به معنی کلمات پایبند نیست ما نمیتونیم باهاش دیالوگ کنیم
وقتی فتحعلی علیرغم نظرات گذشته خود عنوان میکنه مستضعفین را بد معنا میکنند؛ مستضعفین یعنی پیشوایان عالم بشریت.
یا در پاسخ به سئوال دانشجویی که علت ممنوعیت ماهواره را پرسیده بود، ترجیح داد تاکید کند که مردم به نمایندگانشون در مجلس گفتن که ممنوعش کنه و به رغم ممنوعیت قانونی، مردم به صورت آزادانه در حال استفاده از ماهواره هستند!
یا مثلا هم به معنی گوشت خوکه ما همبرگر داریم بدون گوشت خوک
یا مثلا الم
به نظرم میرسه طرف ما همه چی واسه ما بی معنیه