ارباب حلقه ها فیلم خوبی بود اما داستان هابیت ها بیننده رو دچار چالش جدی نمیکنه. بیاین راجع به داستان صحبت نکنیم چون به نظر میرسه تهیه کنندهها گفتن ما که این همه روکیشن گرون رو درست کردیم خوب حبفه بیاین یه فیلم دیگه هم توش درست کنیم بعد یکی میکه خوب داستان چی؟ یارو هم میگه داستان چیه؟ میگیم ارکها بیان درف ها بزنن و الف ها اول کمکشون نکنن بعد بیان کمک کنن درفها برگردن سر خونه اول این وسط هم یکمی از رذایلی مثل حرص و فضایلی مثل مردانگی میگیم. این از داستان تمام. ولی لوکیشن ها بی نظیرن حرکت دوربین عالیه مخصوصا زمان جنگها احساس میکنی تو کشتی نشستی دچار سرگیجه خوب میشی. آها یکی از دلایل فیلم نگاه کردن من یادگیری زبانه تو تمام فیلم تئوری همه چیز ده تا کلمه رو متوجه نشدم اما اینجا همشون حتی غولهایی که راحت نمیتونن حرف بزنن خیلی واضح و روان صحبت میکنن. جلوه های ویژه هم واقعا جالبه اگه اینکه همه صحنه ها گرافیک کامپیوتری هستن رو کنار بگزاریم هیچ وقت نمیتونی بگی کدوم صحنه ها کامپیوتریه کدومشون واقعی. البته شکوه صحنه ها با موسیقی و از همه مهمتر کر خوانی جذاب تر هم شده ولی در مجوع و خلاصه نبینی ضرر نکردی ببینی هم بد نیست.
اون دیالوگشم قشنگ بود که گاندولف به ملکه الفها میگفت
نمیدونم! سارومان معتقد است که تنها قدرت زیاد می تواند جلوی اهریمن را
بگیرد، ولی این چیزی نیست که من بهش رسیدم، من پی بردم که این چیز های
کوچک... و کردار روزانه ی افراد عادی است... که تاریکی را مهار می کند.
کارهایی ساده، از روی مهربانی و عشق،
یه فیلم جدید راجع به دانشمند فیزیک اگه از نظر شخصی من راجع به استیون هاوکینگ که کاملا باهاش مشکل دارم بگذریم... دیدین چه جالبه منه زپرتی بدون هیچ حیایی به دکترای بهترین دانشگاههای انگلیس هم گیر میدم. آره فیلم داستان زندگی یه دانشمند و روابط انسانی بین اون خانواده و دوستاش رو نشون میده. داستان یه روایت معمولیه از زندگی یه دانشجو که بهش میگن در اثر یه بیماری نادر توانایی حرکتیش رو از دست میده و تو زمان کوتاهی میمیره و مشکلات این دانشمند که توان حرکتش رو طبق پیشبینی از دست میده اما ده ها ساله که داره به زندگی ادامه میده.
روایت فیلم تحت تاثیر تفکر استیو اشاره به عدم نیاز دنیای علم به خدا داره اما هیچ وقت اینو به بیننده تحمیل نمیکنه و در حد همون تئوری نگهش میداره. چیزی که تو همه فیلم جلب نظر میکرد روابط زیبای انسانی و دوست داشتن و کمک به هم نوع بود، زیبایی عشق اما ناگهان با یه اتفاقات سریع نتیجه اون روابط به یه چیزی شبیه یه خانواده چهار نفره تبدیل میشه منظورم بچه ها نیستن منظورم خانواده چهار نفره استیو و جین و جاناتان و پرستار استیوه که با کمال میل کنارهم هستن.
اما از بابت هنری که تو فیلم به کار رفته بود نور پردازی عالی به کمک اوکیشن های زیبا اومده بود تا تابلو های نقاشی درست بشه و با فیلم برداری با کیفیت حسن زیبایی شناسی بصری آدم رو کاملا تحت تاثیر قرار میداد. خوب ما میدونیم که فیلم از رد شدن تصاویر ثابت پشت سر هم به وجود میاد اما تو این فیلم این تصاویر نبودن که پشت سر هم رد میشدند چیزهایی که رد میشدند هیچی نبودن به جز تابلوهای نقاشی سبک رئال. نور و رنگ لوکیشن ها به هنرمندانه ترین صورت با هم ترکیب شده بودند. موزیک متن زیبا با یه تنظیم خوشگل به همراه جو فیلم میخواست به آدم بفهمونه اینجا انگلستانه.
میدونین چیه تئوری یه چیز مسخرست حتی فرمولهای ریاضی که فیزیکدانها کشف میکنند هم قابل رد هستند و اگه خارق العاده بودن استیو رو کنار بگذاریم اصل داستان تئوری همه چیز شبیه فیلم خوب حوض نقاشی خودمونه که به نظر من هر دو بازیگر معلول تونسته بودن خیلی خوب از عهده نقششون بر بیان هرچند استیو بهتر بود.
حاج آقا پناهیان جز اون آخوندایی که میتونم به حرفاش گوش بدم گه هیچ اصلا دوست دارم گوش بدم. حلال تو یکی از سخنرانی هاش داشت میگفت که البته نقل به مزمون میکنم صدر اسلام یهودیا میرن پیش پیامبر میگن این ولایت شما به امور مردم کشور اسلامی یعنی هروقت خواستی میتونی هرچی دارن بگیری و اموالشون شریکی؟ ایشان پاسخ میدن نه یعنی هر وقت براشون مشکلی بیش بیاد و ضرر کنن من شریکم و کمک میکنم جبران بشه. خلاصه یهودیا هم خوشحال میشن و بشکن زنان میرن به کاسبیشون برسن.
حالا به نظر شما الان واقعا این انفاق میفته سوالم اینکه که اگه حق شما خورده بشه یا ضرر کنی چقدر احساس امنیت داری که حکومت مبتی بر ولایت ازتون حمایت کنه؟ اگه تو دعوا با یه گردن کلفتی حقت خورده بشه به قوه قضاییه یا پلیس اعتماد داری؟ یا حتی اگه اصلا در اثر سو تدبیر حکومت یه ضرر اقتصادی کنی کسی رو میشناسی بیاد دستت رو بگیره؟ به نظرت بعضی آقایون خودشون رو شریک ضرر مردم میدونن یا صاحب مال مردم؟
اینم چندتا عکس از ابعاد حمله آمریکا به ژاپن
ناوها
بمبها
هواپیما ها البته این روز تسلیم ژاپن و بر فراز ناویه که موافقتنامه در حال امضاست
خوب اینها بجز اونها بود
داداش حبیب ما داداشیم از یه خمیریم اما تنورمون علی حده است تنور شما عقدی بود مال ما تیغه ای صیغه ای کله شما شد عینهو نون تافتون گرد و تلمبه قلمبه کله ما شد عینهو نون سنگک هه هه هه هه خوب شد که بربری نشدیم!
آقا مجید ! تافتونیا اونطرفیا اونوریا همونا که بعد چله آقات تو رو انداختن تو این اتاق یه دری همه ثروتم ضبط میکنن! داداش حبیبم یه نفره تو اونا غربتیا یه لشکرن جخ سر داداش حبیبم مث سر اونا تافتونیه نه سنگکی ! با اونا تنیه با من ناتنی ! با اونا تنیه با من ناتنیه ! با اونا تنیه با من ناتنیه ! با اونا تنیه تن تن تنی نا تن تنی تن تن تنی نا تن تنی.......
آقا مجید اگه غربتیا برگشتن گفتن جوبچی لجن جمع کنه بگو : دامادتون که دواتچیه لیقه دوات جمع میکنه به هر چی نه بدتره آدم دروغگوووووووووووو دشمن خداست ........
وای که چقدر دشمن داری خدا ! دوستاتم که مائیم یه مشت عاجز علیل ناقص عقل که در حقشون دشمنی کردی!!
آنان که قصد ارائه دلیلی بر عدم شراب نوشی حافظ می آورند تنها مدرک موثق شان این است که اگر حافظ به صراحت به نیالودن دامن لب به ام الخبائث اشاره نکرده است اما هستند شاعرانی که در خمریات و مغانیات و بزم سروده های سراسر عیش و نشاط و طرب گوی سبقت از حافظ برده اند با این حال خود واضح و صریح بر عدم شراب نوشی خود اذعان کرده اند. از جمله حکیم گنجه که خود در ابیاتی کوتاه اما ماندگار برای همیشه تاریخ از خود رفع اتهام کرده است :
مپنـــــداری ای خـضــــــر پیـــــروز پـی کـه از مـــــــی مــــرا هسـت مقصـود می
از آن مـــــی همـه بیــــخودی خواســـتم بـه آن بیـــخـودی مجـلـــس آراســـــــــتم
مــــــرا ســـــاقی آن فــــــره ایـزدی است صبوح آن خرابی، می آن بیخودی است
و گــــر نـه - بـه ایزد - کـه تـا بـوده ام بــه مـــــی دامــــــــن لــب نیــــالــوده ام
گــــر از مــــی شـــــدم هرگز آلـوده جام حــلال خـــــدا بــــاد بــر مـــن حـــــــرام
این ابیات صریح را از کسی دلیل می آورند که متهم به آشکار ترین اندیشه های تن کامگی و اروتیسم در ادبیات کهن است. کسی که تصاویر برهنه از زنان را در چشمه شیرین و هفت گنبد به تصویر می کشد. کسی که معاشقه های عواریس او در ادبیات غنایی فارسی معروف است و حتی با تاملات حکیمانه او چنین عاشقانه هایی هیچگاه رنگ و بوی عارفانه به خود نگرفته است. حال چطور ممکن است کسی که از اوان شاعری به حفظ قرآن و موانست با کلام وحی مفتخر بوده و به لسان الغیب شهرت یافته است دامن لب را به این مجاز آلوده باشد؟
این دلیل با اینکه ظاهرا منطقی به نظر می رسد اما حقیقتا خالی از استدلالی عمیق و منطقی است چرا که حساب عمرو و زید کاملا از هم جداست و نمی توان عصمت این را بر پاکی آن دیگر دلیل آورد.
آیا میدانستید گاندی هیچکاره بوده؟ خودم کشفش کردم. مبارزه کرده اما مبارزه بی تاثیر. علت استقلال هند تصمیم بریتانیا به عقب نشینی از قسمت عمده ای از مستعمراتش پس از جنگ جهانی دوم بوده است که در بسیاری کشورهایی دیگر که نه تنها گاندی که آدم معمولی هم توشون نبوده (البته گاندی هم معمولیه) اتفاق افتاده.
ویکی میگه
"بسیاری گاندی را به عنوان یکی از بزرگترین رهبران تاریخ تلقی میکنند، مردم هند از او با عنوان «پدر ملت» یا باپو (در هندی به معنای پدر) یاد میکنند. گاندی توانست با استفاده از شیوهٔ ضدخشونت نافرمانی مدنی استقلال هند را از بریتانیا بگیرد و در نهایت دست امپراتوری بریتانیا را از هند کوتاه کند. گاندی برای وحدت میان مسلمانان و هندوهای کشورش یک ماه روزه گرفت و در رژهٔ نمک از ۱۲ مارس تا ۶ آوریل ۱۹۳۰ به همراه چند صد هزار نفر هندی ۴۰۰ کیلومتر از احمدآباد تا ساحل داندی راه پیمود تا از آب دریا نمک بگیرد و با این عمل قانون مالیات نمک را بی اعتبار کرد. این مبارزه با دعوت هندیها برای تحریم کالاهای انگلیسی بود و با بازتاب جهانی روبرو شد و نهایتاً" انگلیسیها مجبور به مذاکره شدند. هندیها با کمک روح بزرگ (ماهاتما) در سال ۱۹۴۷ توانستند استقلال کشورشان را به دست آورند."
نکته رو داشتید استقلال هند توسط گاندی در سال 1947 حالا نتایج تحقیقات من:
در سال ۱۹۴۸ م. با اشغال قسمت اعظمی از فلسطین در محل باستانی کشور پادشاهی مکابیز، دولت اسرائیل در آسیای غربی در مشرق مدیترانه تشکیل گردید. (قبلش تحت حاکمیت انگلیس بوده)
کشور اردن در سال ۱۹۲۱ تأسیس شد و در سال ۱۹۲۲ به عنوان یک تحتالحمایه بریتانیا به رسمیت شناخته شد و در سال ۱۹۴۶ به استقلال رسید.
قیمومت بریتانیا بر فلسطین یا قیمومت فلسطین یک سیستم حکومتی بود که در سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۸ در خاورمیانه در بخشی از مدیترانه شرقی به سرپرستی بریتانیا تشکیل شد.
پاکستان 1947 اندونزی 1949 و لیبی 1951
میانمار۱۹۴۸
اتاترک ترکها هم همین وضع رو داره منتها بعد از جنگ جهانی اول
تو سالهای اواخر 1960 و اوایل 1970 هم این اتفاق دوباره افتاده
پاکستان اولین کشور جمهوری اسلامی است.
پاکستان با جمعیتی در حدود ۱۷۲ میلیون تن، ششمین کشور پر جمعیت دنیا به شمار میرود و دارای نرخ رشد جمعیت بالایی است.
دومین کشور دارنده جمعیت مسلمان است.
به طور رسمی این کشور به عنوان قلمرو پاکستان در سال ۱۳۲۶ (۱۹۴۷) بنا نهاده شد و در سال ۱۳۳۶ (۱۹۵۷) به «جمهوری اسلامی پاکستان» تغییر نام داد.
در هنگام قیام گاندی علیه استعمار انگلیس، پاکستان به رهبری محمدعلی جناح (از یاران گاندی) پیش از استقلال هند، استقلال خود را بازیافت.
در آیین یهود، شنبه Shabbat است که آیین مسیح پس از اقتباس این واژه آن را به Sabbath تغییر داده است. در ادیان سهگانه ابراهیمی، و به لحاظ زبان اصلی آنها، روز شنبه به عنوان روز هفته در نظر گرفته میشود (عبری در یهودیت، لاتین کلیسایی – منظور زبان لاتینی است که در متون و علوم کلیسایی به کار میرفت – و عربی در اسلام). آنان ۷ روز هفته را منتسب به ۷ سیاره باستانی میدانند که عبارتند از: خورشید، ماه، مریخ، عطارد، بهرام، ناهید و کیوان. و بر اساس همین اصل است که اولین روز هفته یکشنبه است. Sunday برگرفته از نام سیاره Sun.
در زبانهای اسلاو و اروپای شرقی، شنبه روز ششم هفته است؛ گرچه با معرفی چهارشنبه به عنوان روز میانی هفته، تلویحاً شنبه روز هفتم محسوب میشود. در قرون ۲۰ میلادی بسیاری از اروپاییان، شنبه را روز ششم ( یکی مانده به آخر) و یکشنبه را روز هفتم میدانند. این مساله اخیراً در هماندیشی کار محور اروپایی توسط ISO 8601 که مورد استفاده تجّار، خطوط هواپیمایی و… میباشد به رسمیت شناخته شد. در کشورهایی که تحت نفوذ مذاهب یهود و اسلام هستند، شنبه یا جمعه به عنوان روز تعطیل هفته تلقی میشود.
یکشنبه:
اولین روز هفته که توسط بسیاری از مسیحیان، روز عبادت و استراحت در نظر گرفته شده (مترادف: روز خدا، حضرت مسیح و خورشید ) در تقویم عبری اولین روز هفته محسوب میشود. در بسیاری از آیینهای مسیحیت که به تبعیت از یهودیان به روز مقدس (یا همان Sabbath) معتقدند، نیر بدین گونه بود. تقویم گریگوری (میلادی) هر ۴۰۰ سال یک بار تکرار میشود؛ اما هیچگاه آغاز هیچ قرنی در روز یکشنبه نبوده؛ سال نو یهودی هیچگاه به یکشنبه نمیافتد. و اگر ماهی با یکشنبه شروع شود، جمعهای به تاریخ سیزدهم در آن ماه وجود نخواهد داشت.واقعیت این است که در بسیاری از زبانها، شاید به ظاهر شاهد تفاوت آیین و مناسک در روزهای مختلف هفته باشیم، اما آنها اکثراً در شمارش روزهای هفته و این که یکشنبه را اولین روز میدانند (حتی به طور تلویحی) اتفاق نظر دارند. حتی در زبان عربی یکشنبه (احد = یک) روز اول است. در بسیاری از کشورهای عربی روزهای تعطیل آخر هفته پنجشنبه و جمعه هستند و لذا شنبه (= سبت به زبان عربی ) اولین روز کاری هفته است.
مسیحیان از دیرباز همواره بر سر این موضوع که شنبه روز Sabbath باشد یا
یکشنبه، اختلاف نظر داشتهاند. و این امر اصلاً از تفاوت میان یهودیان که
بیچون و چرا شنبه را روز مقدس خود و مسلمانان جمعه را روز مقدس خود
میشمرند، نشأت نمیگیرد. اولین گواه وجود اختلاف روز مقدس در میان یهودیان
و مسلمانان در متون مذهبی آن دو دیده میشود. مسیحیان اولیه نه تنها در
نوع خوراک و پوشاک و نحوه آن؛ بلکه در مقدس شمردن شنبه یا یکشنبه نیز با
یهودیان اختلاف پیدا کردند. «جان حواری» از یکشنبه به عنوان (روزخدا) یاد
میکند. بعضی از یهودی – مسیحیها هم شنبه را روز مقدس میدانستند. اما تا
اواسط قرن دوم، تعداد مسیحیانی که یکشنبه را روز مقدس بر میشمردند، رو به
فزونی میگذارد. گرچه عده قلیلی نیز بودند که همان شنبه را روز مقدس
میدانستند. این گروه تشویق میشدند اما تقبیحی در کار نبود.
در ۷ مارس ۳۲۱م. کنستانتین اول در نامهای یکشنبه را روز آسودن اعلام میکند.
گرچه بعضی از مسیحیان برای تقدس یکشنبه به چنین متونی استناد میکردند،
اما درحقیقت این تغییر روز برای عبادت خدای خورشید بود. گفتنی است این
قانون در واقع بخشی از قوانین مدنی رم بود و نه قانون خود کلیسا.
امروزه بسیاری از مسیحیان یکشنبه را روز مقدس، روز استراحت و روز حضور در
کلیسا میدانند و فرقههایی که شنبه را Sabbath میشمرند، مومن محسوب
نمیشوند. به خصوص پروتستانها که معتقدند در روز یکشنبه به شدت میبایستی
از کار کردن، یا حتی اعمالی که انجام آنها منوط به حضور شخص دیگری است،
مانند خرید کالا یا خدماتی همچون رانندگی (حتی استفاده از وسائط نقلیه
عمومی)، باغبانی، شستشوی ماشین و …. اجتناب کنند. کسانی که در مشاغلی همچون
پزشکی مشغول انجام وظیفه بودند و نیز سربازانی که در مناطق جنگی به سر
میبردند، از اجرای قوانین روز یکشنبه معاف بودند.
دوشنبه:
در بسیاری از فرهنگها دوشنبه اولین روز هفته محسوب میشود؛ مانند بسیاری از کشورهای اروپایی، قسمتهایی از آفریقا، آمریکای جنوبی و استرالیا. از آنجا که تقویم میلادی در اواسط قرن ۲۰ به کشورهای آسیایی معرفی شد، در بسیاری از زبانها دوشنبه به روز آغازین هفته شهرت دارد. Iso 8601 هم دوشنبه را اولین روز هفته معرفی میکند.
اما بر اساس گاهشمار یهودی - مسیحی، دوشنبه روز دوم هفته است و در واقع یکشنبه آغازگر هفته است و این همان قالب استاندارد کانادا و ایالات متحده است. در زبانهای عربی، ارمنی،گرجی، یونانی، عبری، فارسی، پرتغالی و سوری و در میان فرقه «کویکر»ها دوشنبه به معنای روز دوم است.
بقیش مهم نیست جمعه
در علم ستاره شناسی، جمعه مرتبط با سیاره ونوس یا همان ستاره ناهید است و این یعنی پیوستگی و انطباق جمعه با: عشق، صلح، آسایش، شدت و قوت احساسات و عواطف و نیز ابطال رویاها. جمعه همچنین با صور فلکی میزان و ثور در ارتباط است.
در بعضی از فرهنگها، جمعه روز بدیمنی است؛ به خصوص اگر تاریخ ماه در آن جمعه، سیزدهم باشد. این امر به ویژه در امور دریایی بیشتر فاحش است. و اصولاً دریانوردان از این که سفر خود را در روز جمعه آغاز کنند، بیمناکند. گفته میشود یک کشتی سلطنتی که HMS Friday نام داشت، در روز جمعه در ساحل پهلو گرفت، روز جمعه به آب انداخته شد و اتفاقاً توسط فردی به نام ” Capitan Friday ” هدایت میشد، هرگز به خشکی بازنگشت.
Sabbath (روز مقدس ) یهود، از هنگامه غروب آفتاب جمعه آغاز میشود و تا شبانگاه روز شنبه ادامه مییابد.
در آیین مسیحیت “جمعه خوب” (Good Friday )، جمعه قبل از عید پاک است که در آن از به صلیب کشیده شدن مسیح یاد میشود.
کاتولیکها به طور سنتی خوردن گوشت (البته به جز ماهی) را در روز جمعه حرام
میدانستند و امروزه هم برخی از کاتولیکهای سنت گرا، هر جمعه به صورت
داوطلبانه به امر پرهیز از خوردن گوشت مبادرت میورزند.
در اسلام، جمعه روز عبادت همگانی در مساجد است. در بعضی از کشورهای اسلامی هفته با یکشنبه آغاز می شود و در روز شنبه به پایان میرسد. در بعضی دیگر مانند عراق، عربستان و ایران، شنبه روز آغازین و جمعه روز پایانی هفته است. حتی در باور «بهایی»ها هم جمعه روز استراحت و آرامش است.
دو جور میشه خوندش و زر زیادی ضرر داره در هر دوصورت.
نمیدونم ولی دیگه اینم خیلی تنده خوب تو که همه مجلس دستته چرا داری میسوزی؟ بگو نماینده هات اگه جرات دارن ردش کنن. ندارن آقا جرات ندارن. روحانی خیلی گردن کلفت شده
دارم پی اچ پی کار میکنم هر روز یه کشف جدیدی میکنم خیلی خوشحالم بعد نگاه کردم دیدم با این حال غراضم خوشحالم و میشینم ضد آمریکا پست میزارم اما همین بیشعورها چهل سال پیش وویجر رو فرستادن برای کاوش مشتری و زحل اونم بعد از انجام ماموریت میره به سمت بیرون منظومه شمسی الان 17 میلیارد کیلومتر مسیر رو رفته و دو سالم هست از منظومه شمسی خارج هم شده. مرگ بر آمریکا ما خوبیم
نکته 940715
اضافه میکنم تو اون فضا پیما یک لوح طلایی هست که حاوی چندتا عکس و موزیک و سلام به چند ده زبان مختلف از جمله فارسیه جالبه
وقتی تحریم شدیم دلار که گرون میشد
911028
911016
حالا بگذریم دلار امروز میرفت بالا فرداش خودرو گرون میشد اما وقتی دلار رپایین میومد دیگه قیمت خودرو کم نمیشد میگفتن ما دیگه مواد اولیه مون رو تو گرونی خریدیم
حالا که تحریم ها رو برداشتن
940227
آقا جان حداقل یکی از شما دوتا دزدین حالا هی برو گیر بده به فلان بازیگر که حجابش کامل نیست یا ...
تلوزیون میگه امسال همه تو کنکور سراسری مجازن. فرداش میگه اونایی که جلسه کنکور هم نیومدن مجازن!!! مگه حد نصاب دانشگاهها انقدر پایینه؟ فرداش میگه اونایی که اول فکر میکردن نخبن نیازی به ثبت نام پیام نور و غیرانتفاعی ندارن بعد رتبه نجومی آوردن فهمیدن نه بابا پیام نور هم بد نیست میتونن هشت هزارتومن بدن پیام نور هم انتخاب کنن. امروز میگه چون ممکنه کسی اینترنت نداشته باشه دفترچه انتخاب رشته چاپی هم منتشر میکنیم.
خلاصه انقدر تبلیغ اینجوری کرد یکی از اقوام ما گفت فرهنگ بیا برا من انتخاب رشته کن!!! گفتم شرط لازم و کافی برای قبولی ثبت نام کردن. دوره ما اینجوری نبود سخت بود، رقابت بود. همین دیگه منم 23705 شدم 65000 کشوری!!! رفتم پنو
دیدید بعضیا پس از اتفاقات بد زندگیشون میگن حتما قسمت بوده؟ خوب بعضی از این اتفاقات بد نتیجه اعمال بد خودمونه. حالا یک کتابی از قول نظامی وقتی یه عابدی رو به میخواری میاری و میگه قسمت بوده میگه:
گرنه قضا بود مرا لات کی مسجد و کوی خرابات کی
ﺟﻮاﻧﻲ ﻛﻪ در ﻧﺰدﻳﻜﻲ ﺑﻮد وﻗﺘﻲ ﻳﺎوه ﺑﺎﻓﻲ او را ﺷﻨﻴﺪ, ﺑﻪ او رو ﻛﺮد و ﮔﻔﺖ: ﺑﻲ ﺟﻬﺖ ﻛﺎر ﺧﻮد را ﺑﻪ ﮔﺮدن تقدیر مینداز، صد هزار چون تو دربرابر تقدیر به جوی نیرزند. بی جهت کردار خویش را توجیح مکن که خود مسئول کرده خویشی. تقدیر را کسی میشناسد که در خرابات فنا چنان غرق شود که جز تقدیر حق نبیند.
میگن این سیل ما باور کردن ابرا بوده گناهش پای اونی که گفته من نمیدونم اما چندتا سوال:
آیا غافل گیری سازمان هواشناسی دلیل خوبیه که این امر غیر طبیعی بوده؟ البته خوب قبلا هم این سازمان غافل گیر شده بود. میگن چند سال پیش یه بار کارشناسه تو تلوزیون خودمون گفته بود دلیل عدم تشخیص ارسال بی رویه پارازیت ماهواره بوده همون موقعی که سقوط بی رویه هواپیما هم داشتیم (من که نشنیدم باورهم نمیکنم)
مقصر تخریب خانه های غیرمجاز حریم رودخانه سازنده بوده یا بارور کننده؟ به نظرم هر دو
آیا چند کشته و چندتا خونه خراب و ... ارزشش کاهش دما افزایش ذخایر آب و برق و... رو داشته؟ به نظرم آره همانطور که تفریح و شنای دریای خزر به کشته شدن سالی ده ها نفر می ارزه، اگه نمی ارزید شنا رو ممنوع میکردن
نکته 940517
یه تبلیغ نشون میده که خانمه میگه تخصص من طراحیه حالا هم رو یه پیت روغن دارم کار میکنم حالا کاری ندارم که به نظرم اون پیت نه قشنگه نه کار بردی اما یه توضیحاتی کلی را جع به جای دسته تو ظروف بهتون میدم.
تمام قسمت های قرمز پررنگ شکل مجازی هستند (واقعیت افزوده). اگه دسته مثل شکل زیر تو یک سوم بالای ظرف مثلا 3 لیتری قرار بگیره (البته تو شکل ظرف رو 90 درجه کج کردیم که محتویاتش رو بریزیم زمین) و ظرف پر از آب باشه نزدیک ترین قسمت دسته به وسط ظرف به عنوان تکیه گاه قرار میگیره اما چون 2/3 وزن یک طرف و 1/3 یک طرف تکیه گاه قرار میگیره پس دست ناچاره برای برققرای تعادل 1/3 وزن رو به سمت سبک تر اضافه کنه که این امر توسط انگشت شصت انجام میگیره و وزنی معادل قسمت x به انتهای دسته اضافه میشه و در واقع بجای بلند کردن یک ظرق سه کیلویی شما مجبوری اول یک کیلو به سمت پایین نیرو وارد کنی بعد یه ظرف 4 کیلویی رو بلند کنی
اما اگه دسته وسط ظرف طراحی بشه دیگه نه نیرویی رو به پایین لازمه نه تحمل وزن اضافه
حالا اگه شما گفتی با طراحی دسته در یک سوم پایین در عمل چه اتفاقی میفته جایزه داره
سلام میدونستید که قدرت پیشرانه اکثر هواپیماها از وزنشون کمتره؟ البته این مقایسه دقیق نیست چون یکای توان و وزن باهم برابر نیست. اما منظورم اینه که اکثر هواپیماها رو اگه به حالت عمودی رو باند بزاری تا مثل هلی کپتر از زمین بلند شن نمیتونن. میخوام بگم این قدرت شون نیست که بهشون اجاز ه پرواز میده بلکه این قدرت خلاقیت و مهندسی انسانه که تونسته این قابلیت را به اینها بده. با توجه به محاسبات من بوئینگ 747-8 که آخرین ورژن و به قول خودشون ملکه آسمانه با نیرویی فقط معادل کمتر از یک سوم وزنش داره پرواز میکنه. اون دوسوم بقیه رو مهندسیه که تونسته تحمل کنه (البته محاسباتم باید اشتباه باشه).