یادمه یه جا شنیدم که رونالدو سالم ترین مرد دنیاست اما این جردن هم دست کمی از سرحالترین مرد دنیا نداره
اقا من مردم از بس تو اینترنت دنبال جدول مسابقات کشتی گشتم اگه یه هوادار بخواد بدونه هرکس قراره با کی کشتی بگیره برنده با برنده کی بازی میکنه اینها هیچ سایتی تو دنیا اینو پشتیبانی نمیکنه. تنها کسانی که اینو میدونن اونایین که تو سالن کشتی نشستن.
تازه اوناهم اسگلن. رفتی لاس وگاس بعد اومدی داری کشتی نگاه میکنی؟ بد بخت برو برا خودت دور بزن بچرخ قمارکن حال کن
فکر میکنیم مال ماست
کوه نور زمانی بزرگترین الماس دنیا بود. این الماس در گذشته ۱۸۶٫۰۶۲۵ قیراط معادل ۳۷٫۲۱ گرم وزن داشت که در تراش جدیدی که در سال ۱۸۵۴ بر روی آن خورد، وزنش ۱۰۵٫۶۰۲ قیراط معادل ۲۱٫۶۱ شدهاست.
این الماس زوج الماس معروف دریای نور است که هم اکنون در موزه ی بانک مرکزی ایران نگهداری می شود و هر دو از قدیمیترین جواهرات شناخته شده در جهان هستند. این سنگ قیمتی از ناحیه قلعه باستانی گلکنده در نزدیکی حیدرآباد در ایالت آندرا پرادش در کشور هند در سال ۱۶۵۶ میلادی بدست آمد. این الماس توسط میرزا محمد میر جمله وزیر مشهور ایرانی عبدالله قطب شاه به شاه جهان پادشاه گورکانی هند تقدیم شد و در آنجا ماند و در سال ۱۷۳۸ میلادی به دست نادر شاه رسید. کوه نور پس از مرگ نادر توسط احمدشاه درانی به افغانستان منتقل و سپس به شاه شجاع رسید. پس از شکست شاه شجاع از سردار هندی ملقب به شیر پنجاب، الماس مزبور توسط سردار نامبرده به هند بازگشت داده شد و بعدها به دست کمپانی هند شرقی بریتانیا افتاد. در سال ۱۸۷۷ رسماً اعلام شد این الماس در اختیار ملکه ویکتوریا امپراتور بریتانیا در دوران استعمار بریتانیا بر هند است. الماس کوه نور اکنون در برج لندن، قصری تاریخی در ساحل شمالی رود تیمز، نگهداری میشود.
تو چهار ماهه اول سال 93 و 94 هرسال تقریبا 5500 نفر تو ایران در اثر تصادفات مردند.
تو چهار ماه اول جنگ یمن تقریبا 4200 نفر یمنی شهید شدند.
اف-۱۵ ایگل (عقاب) جنگنده آمریکایی است که برای برتری هوائی به سفارش دولت آمریکا (برای نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا و گارد ملی هوائی) طراحی و ساخته شدهاست. این هواپیما را شرکت مکدانل-داگلاس که اکنون بخشی از شرکت بوئینگ است میساخت. اف-۱۵ جنگنده اصلی آمریکا برای مراقبت از مرزهای هوائی این کشور است.
خدا بیامرز میخواست صنعت خودرو رو کجا ببره اینا کجا بردن! البته نظر اینا در خصوص آموزش پرورش، ورزش و دانشگاه صنعت کشاورزی و ... هم با اون تفاوت داره
میدونم دارم غیاث مع الفارغه اما من که رئیس اداره تحلیل و ارزیابی نیستم
نوبت جانشینی سلطنت بریتانیا بعد از الیزابت دوم، به ترتیب زیر است:
۱. چارلز، شاهزاده ولز. چارلز بزرگترین فرزند ملکه الیزابت و شاهزاده فیلیپ و ولیعهد بریتانیا است که طبق سنت لقب شاهزاده ولز میگیرد.
۲. شاهزاده ویلیام، دوک کمبریج. ویلیام سومین نوه ملکه الیزابت دوم و فرزند شاهزاده چارلز و شاهدخت دایانا است.
۳. شاهزاده جرج کمبریج. جرج بزرگترین فرزند شاهزاده ویلیام و کاترین، دوشس کمبریج است.
۴. شاهدخت شارلوت کمبریج. شارلون دومین فرزند شاهزاده ویلیام و کاترین، دوشس کمبریج است.
۵. شاهزاده هری. هری دومین فرزند شاهزاده چارلز و شاهدخت دایانا است.
۶. شاهزاده اندرو، دوک یورک. اندرو دومین پسر و سومین فرزند ملکه الیزابت دوم است.
۷. شاهدخت بئاتریس یورک. بئاتریس اولین فرزند شاهزاده اندرو و همسر سابقش سارا، دوشس یورک است.
۸. شاهدخت یوژنی یورک. یوجینی دومین فرزند شاهزاده اندرو و همسر سابقش سارا است.
۹. شاهزاده ادوارد، ارل وسکس. ادوارد کوچکترین فرزند ملکه الیزابت و شاهزاده فیلیپ است.
۱۰. جیمز، وایکانت سورن. جیمز دومین فرزند شاهزاده ادوارد و همسرش سوفی، کنتس وسکس است.
۱۱. لیدی لوئیز ویندسور. لوئیز فرزند اول شاهزاده ادوارد و همسرش سوفی است.
۱۲. ان، شاهدخت پادشاهی. اَن تنها فرزند دختر و دومین فرزند ملکه الیزابت و شاهزاده فیلیپ است.
با توجه به اینکه صباح تو وزن 96 پنجم شد و شش امتیاز به حساب آذربایجان ریخت و ما تو اون وزن با علیاری به رتبه ای بهتر از بیست و ششم دست پیدا نکردیم و صفر امتیاز و حالا تفاضل امتیازمون با آذربایجان 8 امتیازه یعنی ما با 23 امتیاز چهارم و اونا با 31 امتیاز دومن و خیلی سخت میتونیم دوم بشیم (طلا 10 امتیاز داره و نقره 9 و سومی 8 پس برای دومی نیاز به یه مدال تو تنها وزن باقیمونده داریم) از مسئولین بی غیرتمون تشکر میکنیم که با بی مسئولیتیشون میزارن این جواهرات با ارزش کشورشون رو ترک کنند
آها امشب فکر نکنم حبیب الله اخلاقی جرات کنه زیاد برنده بشه چون ممکنه نیمه نهایی بخوره به ساااااااااامااااااااااان طهماسبی از آذر بایجاااااااااااااان!!!!!!!!!!!!1
به گزارش گروه کشتی سایت ۱ورزش صباح الدین شریعتی کشتی گیر ایرانی الاصل تیم ملی آذربایجان با صعود به مرحله نیمه نهایی رقابتهای جهانی لاس وگاس سهمیه المپیک را برای آذری ها گرفت. این در حالی بود که پیروزی های شریعتی باعث حذف مهدی علیاری از گردونه رقابتها شد. یادمان نرود که تیم ایران به دلیل نداشتن سنگین وزن مجبور به استفاده از علیاری با 30 کیلو وزن کمتر در فوق سنگین شد. از طرف دیگر یک ایرانی که قدرش را ندانستیم با پاسپورت آذری سهمیه المپیک گرفت.
هجرت پیامبر مبنای گاهشماری هجریست اما هجرت منبای روز اول سال نیست روز اول سال یک محرمه و روز هجرت 26 صفر
روز اول: پنجشنبه ۲۶ صفر ۱ قمری/۹ سپتامبر ۶۲۲: ترک مکه و اقامت سهروزه در غار ثور در نزدیکی مکه
بعد تو ویکی پدیا تو قمست جشنهای مذهبی مصر نوشته
آغاز سال هجری، یکم ماه محرم، هجرت محمد، پیامبر اسلام از مکه به مدینه
البته ایرادی هم نداره بلاخره دانشنامه آزاده و مردم یکم یکم کاملش میکنن
یه انیمیشن خوب. از لحاظ گرافیکی کارتون های باکیفیت ترهم دیدیم اما داستانش عالی بود. واقعا یه داستان داشت یه داستان که خیلی خوب پرداخته شده بود. داستانی که هر لحظه آدم رور دنبال خودش میبرد. یادم داستان اسباب بازی 2 خیلی جذبم نکرد که مسخره بود. اما 3 دیشب گفتم ده دقیقش رو ببینم دیگه نتونستم بلد شم خیلی جذاب بود. زاویه های دوربین خوشگل بود. اون سکانس فیلمبرداری اول فیلم که مادر اندی فیلم میگره هم خنده دار بود مثل همه مادرا دوربین رو روبه خودش میگیره و میگه قرمز یعنی داره ضبط میکنه!
احساس تو داستان موج میزد و به درستی به مخاطب انتقال پیدا میکرد... ترس هیجان غرور و افتخار. داستان اول فیلم هم به اندازه خود فیلم خوب بود اصلا شروع فیلم عالی بود من همینجا اسکار بهترین شروع داستان رو بهش اعطا میکنم
داستان فیلم داستان همیشگی بیدار شدن یه ضد قهرمان برای نابودی دنیا و درگیریش با قهرمان به اضافه صحنه های تاریک و زیر زمین که امضای فیلمای بت منه. به عنوان یه فیلم پاپ کرن دارای دیالوگ های پیچیده عمیق اما جزئی که نفهمیدنشون لطمه ای به فهم روال داستان نمیزنه فقط اعصابت رو تو سکانسایی که اتفاق میفته خرد میکنه اگرم پاپ کرن نیست که اون همه تخیلات چیه؟ سیاهی فضای داستان رو نه که خوب انجام نداده باشه من خوشم نمیاد اصلا داشتم خفه میشدم. انتخاب تونل های فاضلاب برای پایگاه بین مسخرست فیلمت سرگرم کنندست که هست دیگه مسخره بازی چرا در میارین؟
شخصیت پردازی افتضاح. هرچند که فیلمهای قبلی رو دیده باشی انگار که این شخصیت ها پنج دقیقه قبل فیلم برداری بوجود اومدن.
داستان های تخیلی گرفتار شدن همه پلیس ها تو تله به راحتی و فرو رفتن زمین ورزشگاه و نحوه دزدین پروفسور روس و ... حالم رو به هم زد و باعث شد نتونم فیلم رو تا آخر ببینم.
The U.S. war in Iraq has cost $1.7 trillion with an additional $490 billion in benefits owed to war veterans, expenses that could grow to more than $6 trillion over the next four decades counting interest
خوب این هزینه های جنگ عراق چقدر تریلیون دلار. بعضیا میگن مردم امریکا دیگه تحمل پرداخت هزینه های سرسام اور جنگ عراق رو ندارند. بعضیا میگن این جنگها برای آمریکا سودآوره. من که نفهمیدم هرچی هم سرچ زدم درآمد آمریکا رو از جنگ عراق پیدا کنم نتونستم...
حمله به پرل هاربر (که از سوی مرکز فرماندهی نظامی ژاپن عملیات هاوایی یا عملیات زی و از سوی برخی از آمریکاییها نبرد پرل هاربر خوانده میشد) حملهٔ ناگهانی هواپیماهای جنگنده ژاپن به پایگاه دریایی ایالات متحده آمریکا در پرل هاربر در بامداد روز یکشنبه هفتم دسامبر سال ۱۹۴۱ میلادی مصادف با ۱۶ آذر ۱۳۲۰ هجری شمسی بود که موجب ورود ایالات متحده به جنگ جهانی دوم شد.
نیـروی هـوایی و دریایی ژاپن در هـفتم دسـامبر ۱۹۴۱ بـه پایگاه دریایی آمریکا در پرل هاربر، واقع در جزایر هاوایی در اقیانوس آرام، حمله کردند و صدمات بسیار سنگینی بـه آمریکاییها وارد ساختند. ژاپن صبح روز یکشنبه را برای این حمله انتخاب کرد تا بیشترین غافلگیری را به نیروهای آمریکایی وارد سازد. دولت آمریکا روز بعد به ژاپن اعلان جنگ داد و همزمان، دولتهای بـریـتانیا، آلمان و ایتالیا نیز در این رویارویی صف آرایی کردند. تهاجم ژاپن بر حوزههای نفوذ آمریکا و اروپاییان در خـاور دور چـنان گـسـترده و قـدرتمند بود که برای حریفان مـقابل، جز عقب نشینی و شکست چیز دیگری در برنداشت.
نتیجه این حمله برای نیروی دریایی آمریکا یک فاجعه کامل بود.۳۶۰ هواپیمای ژاپنی توانستند ۵ نبردناو بزرگ آمریکایی را به همراه ۳ کشتی کوچک تر غرق کنند. ۳ نبردناو دیگر به گونهای آسیب دیدند که توان عملیاتی خود را از دست دادند. علاوه بر آن، ۱۸۸ هواپیمای آمریکایی بر روی زمین نابود شده و ۱۵۵ هواپیمای دیگر آسیب دیدند. در پایان آن روز بیش از ۲۴۰۰ کشته و ۱۲۴۰ مجروح نیز بر دست نیروی دریایی آمریکا مانده بود.
ناوگان ایالات متحده در اقیانوس آرام بطور موقت از کار افتاد. تایلند بـه اجـبـار بـا ژاپـن مـتـحد شد و انگلیسیها از برمه و مالایا بیرون رانده شدند. سنگاپور توسط ژاپن فتح شد و شصت هزار تن به اسارت درآمدند. ژاپنیها به سرعت اندونزی (هندِ هلند) را تـصـرف و سـرانـجام، ارتش ایالات متحده را در فیلیپین وادار به تسلیم کردند. آنها همچنین جزایر آمریکایی و بریتانیایی را در غرب اقیانوس آرام تصرف و جای پایی در جزایر آلوئتـی و گینه نو به دست آوردند؛ جایی که ژاپن، در واقع، میتوانست استرالیا را مورد تهدید جدی قرار دهد. بدین سان، ژاپن همانند آلمان، در نخستین ماههای نبرد، به عنوان یک فاتح تمام عیار، جلوه کرد و اقیانوس آرام و آسیای جنوب شرقی در دست او قرار گرفت.
سلام چون میخوام یادم نره که چه چیزایی موقع نقد باید یادم باشه اینجا مینویسمشون
اول که باید داستان فیلم رو خلاصه توضیح بدم و راجع به خطش و حرفش بنویسم برای کسایی که فیلم رو ندیدن.
دوم از عوامل مثل بازی طراحی صحنه و لباس گریم نور تدوین صدا موسیقی جلوه های ویژه شخصیت پردازی دکوپاژ فیلم نامه بگم.
سوم مخاطب کسانی هستند که فیلم رو دیدن مینویسم چی بود چرا چجوری؟ تحلیل کلی
این وسط
حس خودت و خوبی و بدی فیلم
ایجاد رابطه با فیلم های دیگه یا خاطرات مردم و معرفی فیلم ساز هم کمک میکنه.
ارتباطات فرهنگی
خوب یکمی بریم سمت پاپ کرن داستان فیلم در مورد یه حمله دیگه از سمت موجودات فرازمینیه که اینبار یه ابر قهرمان یا ارتش آمریکا نمیتونه جلوشون رو بگیره و چندتا از اوناباید دست به دست هم بدن تا موفق به اینکار بشن. یه داستان اکشن بزن بزن و صحنه های هیجان انگیز.
داستان شروع میشه و بزن بزن و مامور هیل تو سکانس فرار از پایگاه خوشتیپ و آماده دنبال آدم بداست که به خودم گفتم یادم باشه از تیپ و آمادگیش بنویسم اما خوب چه میدونستم ناتاشا قرار بیاد؟ یه سکانس کمدی از زمان شروع تماس تلفنی هنگام بازجویی از ناتاشا دیالوگ های با نمک. اونجای که ناتاشا به مامور پشت تلفن میگه اون داشت همه چیز رو بهم میگفت بعد رئیس بازجوها رو به همکاراش میگه من همه چیز رو بهش نمیگفتم. من طنز و کمدی رو به همه چیز ترجیح میدم مثل اون موقعی که لوکی به هالک میگه من خدام و تو نمیتونی آزاری بهم برسونی... ... آره صدایی که از لوکی بعد از کتک خوردن بیرون اومد هم جالب بود.
اکشن فراتخیلی داستان خیلی خوب درست شده بود حتی برای من که خیلی غر میزنم بیشتر اکشن ها حس همزاد پنداری رو بوجود می آورد. البته اینم بگم اگه به من بگن الان کاپیتان آمریکا و هالک سر کوچتون وایسادن خیلی راحتتر باور میکنم تا اینکه بگن امریکا یه ناو جنگی عمود پرواز درست کرده. جدی میگم مگه میشه؟ تیر و کمان هاوکی هم زیاد به دلم نچسبید.
خوب پرداخت داستان باتوجه به ژانر فیلم خوب بود جلوه های ویژه راضی کننده بودن فیلم برداری بد نبود اما هیچی از موزیک متن یادم نمیاد داشت اصلا؟
آها از سرستون تخت جمشید هم که نمیشه گذشت.
وسط این همه دعوا و در گیری چیزی که جلب نظر میکرد حرفای کاپیتان آمریکا در مورد جنگ و سربازا بود که آدم رو یاد آرمانهای امام مینداخت. اره فکر کنم بعضی از این آرمانها یه کپی از نسخه های آمریکایی جنگ باشه. اینکه به ما یاد میدن فقط ایرانیا فداکاری میکنن اونم فقط تو جمهوری اسلامی وگرنه نصف مردم ایران راجع به جنگ سال 54 ایران و عراق چیزی نمیدونن. جالب تر وقتیه که راجع به فیلم نجات سرباز رایان صحبت میکردیم یه بسیجی میگفت اون فیلم و از خودگذشتگی ها و انسانیت توش رو از جنگ ایران وام گرفتن وگرنه آمریکاییها چه میدونن ایثار چیه؟ خوب اینم یه نظر دیگه.
آره در مجموع میشه گفت این فیلم برای جایی که قرار بوده قرار بگیره خیلی خوب ساخته شده. برای گیشه ساخته میشه گیشه رو تصاحب میکنه اما نوش جونش.
نمیدونم چی بنویسم موقع دیدن فیلم حالم خراب بود. اون سکانس اول درگیری خیلی خوب درست شده بود. طراحی لباس خوب بود. صدا خوب بود. گریم ها خوب بودن. بیل قصاب هم خوب بود هم به نظرم خیلی از آمستردام بود وای موقعی که لباس قصابی میپوشید و چاقوتیز میکرد یا با صورت مایل به پایین به آدم نگاه میکرد واقعا درخشان بود چه خوشتیپ بود اون صحنه ای هم که با خنجر میزنه به چشمش باحال بود. موزیک متن خوب بود. ولی چیزی که منو درگیر خودش میکرد روایت تاریخی داستان بود آدم از اتفاقاتی که اون زمان افتاده واقعا تعجب میکرد این اتفاقات انقدر زیاد بود که یادآوری فهرست وارشون حتی یه فیلم دوساعت و نیمه رو پر میکرد.
لباس ایرلندی ها در اواخر فیلم منو یاد دستمال سرخها مینداخت. کشته نشدن آمستردام توسط بیل زمان سوقصد من رو یاد داش آکل مینداخت. خوب قانون دنیاست اگه الان که حریفت ضعیفه نکشیش خوب اون تورو میکشه به قول فرخ مسافران اگه تو ماکارونی رو نخوری ماکارونی تو رو میخوره.
سکانس چاقو بازی بیل و جنی پر ابهت بود و از اواسط داستان نمیشه گفت حدس اما دلهره لو رفتن آمستردام وجود داشت. اون نقشه که مسیر نیویورک لوس آنجلس رو نشون میداد خنده دار بود باید نصف کره زمین رو دور میزدن. جنی خوشگل بود و ببخشید متنم سر و ته نداشت و گسسته بود حالم بده.
vhicle |
T/W |
Scenario |
B-2 Spirit |
0.205 |
Max take-off weight |
Concorde |
0.373 |
Max take-off weight, full reheat |
BAE Hawk |
0.65 |
|
Su-30MKM |
1.00 |
Loaded weight with 56% internal fuel |
MiG-29 |
1.09 |
Full internal fuel, 4 AAMs |
F-22 |
1.09 |
Maximum takeoff weight, dry thrust |
F-15 |
1.04 |
Nominally loaded |
F-16 |
1.096 |
|
Harrier |
1.1 |
|
Typhoon |
1.07 |
100% fuel, 2 IRIS-T, 4 MBDA Meteor |
Space Shuttle |
1.5 |
Take-off[15] |
Rafale |
0.988 |
Version M, 100% fuel, 2 EM A2A missile, 2 IR A2A missiles |
Space Shuttle |
3 |
Peak (throttled back for astronaut comfort) |
میگن تو آمریکا دروغ جرمه نمیدونم اما در ایران
موکول کردن محاکمه دروغگو به دادگاه وجدان که امری اخلاقی است باعث شده است
تا زمینه دروغ و دروغگویی در جامعه ما رشد پییدا کند و به علت فقدان ضمانت
اجرای آن بهراحتی دروغ گفتن و دروغ گویی رواج پیدا میکند زیرا طبق تصریح
قانون جز در شهادت کذب (ماده 650 مجازات اسلامی ) و سوگند دروغدر ( ماده
649 مجازات اسلامی ) دروغ مجازاتی در پی نخواهد داشت و جرم تلقی نمی شود.
برگرفته از روزنامه قانون 13/10/91
به گزارش عصر ایران، پورمحمدی در اظهارات خود به صراحت آمارهای ارایه شده در زمینه شاخصهای اقتصادی در زمینه تولیدات کالاهای استراتژیک در کشور را به زیر سوال برد و با ارایه آمارهایی دیگر، مسوولان دولتی را به دادن آمارهای مخدوش و غیرواقعی و "غلو" کردن در ارایه دستاوردهای دولت به مردم متهم کرد.
زمان خدا بیامرز
747
Concorde
زمان ما
iran-140
سال ساخت 1997تصادفات...
23 December 2002
Aeromist Kharkiv Flight 2137, an An-140 (UR-14003) carrying many of Ukraine's top aviation designers and engineers, crashed into a mountainside as it was preparing to land at Isfahan, Iran, killing all 44 on board. The delegation was to have attended the inauguration ceremonies for the first HESA IrAn-140 airframe.[22] The probable cause was controlled flight into terrain (CFIT) due to incorrect use of the cockpit satellite navigation system.[23]
12 August 2005
A Safiran Airlines HESA IrAn-140 diverted to Arak Airport due to an engine failure. During landing, the aircraft overran the runway and was badly damaged. There were no fatalities. The cause of the engine failure appeared to be technical problems with the fuel control unit. The airframe was eventually repaired in the early 2010s and is to be used by HESA as a test bed for the future versions of the aircraft. After the Arak incident, Safiran Airlines returned its two remaining examples to HESA. These two aircraft eventually found their way to the Iran Police Aviation.
23 December 2005
Azerbaijan Airlines Flight 217, an An-140-100 (4K-AZ48), crashed into the Caspian Sea at CA 22:40, killing all 23 passengers and crew on board.[24][25] Investigations discovered that three independent gyroscopes were not providing stabilized heading and attitude information to the crew early in the flight.[26] The airline grounded its remaining An-140 airplanes, and cancelled plans to purchase more of the type from Ukraine.
6 September 2008
A South Airlines An-140 coming from Lviv, Ukraine, suffered a nose landing gear extension failure during landing at Boryspil Airport. The aircraft landed on a specially prepared foam track using the two intact landing gears. None suffered any injuries and the aircraft was put back to service in three weeks after a minor repair.
15 February 2009
An IrAn-140-100 (test registration HESA 90-04) crashed at Shahin Shahr, Isfahan Province, Iran, during a training flight, killing the five crew.[27]
10 August 2014
Sepahan Airlines Flight 5915, an IrAn-140-100 (registration EP-GPA), crashed shortly after taking off from Tehran Mehrabad International Airport. The aircraft was on a domestic service to Tabas. According to initial reports, around 40 passengers and 8 crew members were on board the aircraft, which broke up and burst into flames. It was reported that the aircraft suffered an engine failure shortly after take-off. There were 10 survivors.[28] The aircraft was built in 2008 and was fitted with the Klimov TV3-117VMA-SBM1 engines. Survivors reported that the number two engine had stopped during the take off.[29] Following this crash, the Iranian IrAn-140 fleet was grounded, pending outcome of the investigation.[30] On 23 August 2014 Brigadier General Hossein Dehqan, Iran’s Minister of Defence, announced full compliance of IrAn-140 airplanes (Iranian licensed production of An-140-100) with ICAO requirements and that the aircraft is certified by Iran’s Civil Aviation Organisation. The announcement was made due to the investigation of IrAn-140 crash in Tehran on 10 August 2014.[31]
حالا بگذریم که تو این تصادفات چقدر گند و کثافت سیاسی در میاد
سلام برای کسانی که نقد سفرغیرمنتظره رو خوندن چیز زیادی ندارم بگم. نقدم رو اینجوری شروع کنم که همه چیزای خوب اون تو اینم بود به علاوه یه داستان بهتر. به نظرم یه مانور کلی رو سه گانه ارباب حلقه ها و هابیت ها با محوریت تباهی اسماگ هم بریم بد نباشه. این ساختن شخصیت های عجیب و غریب مثل خرسی که آدم میشد، درف و الف و ارک و هابیت ها کار جالبیه که به خوبی هم انجام شده هرچند اسمیگل تو این قسمت نبود اما من خیلی دوستش دارم. یا این پیر مرد دوست داشتنی حکیم و قدرتمند گاندلف خاکستری واقعا عالیه.
تباهی اسماگ! صاحب حلقه. پادشاهی. یکی از اخلاق شیطانی که تو این مجموعه فیلمها خیلی خوب نشون داده میشه حرص قدرته که تو قسمت های زیادی حتی قهرمانهای داستان رو به انجام کارای غیر اخلاقی وادار میکنه. طمعی که آراگون از ترس ابتلا به اون سعی میکنه از پادشاهی دوری کنه این بار به جان تورین افتاده پادشاه درف ها. خلاصه و در ابعاد کوچکتر که مبتلابه ما هم هستن همین کلمه کثیفه (mine). میشد بجای تباهی اسماگ که هنوزم تباه نشده اسم فیلم رو تباهی تورین گذاشت.
تماشای این فیلم یه چیزی مثل تماشای خلاصه ارباب حلقه ها بود همون داستان ها دوباره تکرار شده بود هرچند تکراری اما جالب و دوست داشتی. از جلوه و حرکت و دوربین و صحنه هر چند گفتم اما نمیشه دوباره نگفته مخصوصا او صحنه های مربوط به فرار تو بشکه از دست الف ها و نبرد و تیراندازی و سکانسهای طولانی با حرکات زیبای دوربین فوق العاده بودن.
اما قابل پیش بینی بودن صحنه بعدی تو فیلم همیشه یه مسئله آزار دهندست. وقتی غروب میشه و تو میدونی فرصت از دست نرفته، رفتن دورف ها از پشت در بیشتر شبیه ناز کردنه تا پذیرفتن واقعیه یه شکست. خوب مسلمه وقتی غروب شد آدم رو یاد آخرای فیلم دور دنیا در 80 روز میندازه یا یه فیلم دیگه دیدم که دیگه همین سکانس تکرار شده بود و قهرمان دنبال نقشه گنج به کوهستانی راه پیدا کرده بود که محل دقیق گنج از انعکاس نور خورشید تو یه روز خاص در سال مشخص میشد. حالا بگذریم که هرچند غروب خورشید هر روز خاصه ولی انقدر با روز قبل متفاوت نیست که نتونی با یکی دو روز تاخیر محل رو پیدا کنی. و از اون بدتر اینکه تو این فیلم تباهی اسماگ یه مسئله تقیم شمسی رو با تقویم قمری حل کرده بود!!!
ارباب حلقه ها فیلم خوبی بود اما داستان هابیت ها بیننده رو دچار چالش جدی نمیکنه. بیاین راجع به داستان صحبت نکنیم چون به نظر میرسه تهیه کنندهها گفتن ما که این همه روکیشن گرون رو درست کردیم خوب حبفه بیاین یه فیلم دیگه هم توش درست کنیم بعد یکی میکه خوب داستان چی؟ یارو هم میگه داستان چیه؟ میگیم ارکها بیان درف ها بزنن و الف ها اول کمکشون نکنن بعد بیان کمک کنن درفها برگردن سر خونه اول این وسط هم یکمی از رذایلی مثل حرص و فضایلی مثل مردانگی میگیم. این از داستان تمام. ولی لوکیشن ها بی نظیرن حرکت دوربین عالیه مخصوصا زمان جنگها احساس میکنی تو کشتی نشستی دچار سرگیجه خوب میشی. آها یکی از دلایل فیلم نگاه کردن من یادگیری زبانه تو تمام فیلم تئوری همه چیز ده تا کلمه رو متوجه نشدم اما اینجا همشون حتی غولهایی که راحت نمیتونن حرف بزنن خیلی واضح و روان صحبت میکنن. جلوه های ویژه هم واقعا جالبه اگه اینکه همه صحنه ها گرافیک کامپیوتری هستن رو کنار بگزاریم هیچ وقت نمیتونی بگی کدوم صحنه ها کامپیوتریه کدومشون واقعی. البته شکوه صحنه ها با موسیقی و از همه مهمتر کر خوانی جذاب تر هم شده ولی در مجوع و خلاصه نبینی ضرر نکردی ببینی هم بد نیست.
اون دیالوگشم قشنگ بود که گاندولف به ملکه الفها میگفت
نمیدونم! سارومان معتقد است که تنها قدرت زیاد می تواند جلوی اهریمن را
بگیرد، ولی این چیزی نیست که من بهش رسیدم، من پی بردم که این چیز های
کوچک... و کردار روزانه ی افراد عادی است... که تاریکی را مهار می کند.
کارهایی ساده، از روی مهربانی و عشق،
یه فیلم جدید راجع به دانشمند فیزیک اگه از نظر شخصی من راجع به استیون هاوکینگ که کاملا باهاش مشکل دارم بگذریم... دیدین چه جالبه منه زپرتی بدون هیچ حیایی به دکترای بهترین دانشگاههای انگلیس هم گیر میدم. آره فیلم داستان زندگی یه دانشمند و روابط انسانی بین اون خانواده و دوستاش رو نشون میده. داستان یه روایت معمولیه از زندگی یه دانشجو که بهش میگن در اثر یه بیماری نادر توانایی حرکتیش رو از دست میده و تو زمان کوتاهی میمیره و مشکلات این دانشمند که توان حرکتش رو طبق پیشبینی از دست میده اما ده ها ساله که داره به زندگی ادامه میده.
روایت فیلم تحت تاثیر تفکر استیو اشاره به عدم نیاز دنیای علم به خدا داره اما هیچ وقت اینو به بیننده تحمیل نمیکنه و در حد همون تئوری نگهش میداره. چیزی که تو همه فیلم جلب نظر میکرد روابط زیبای انسانی و دوست داشتن و کمک به هم نوع بود، زیبایی عشق اما ناگهان با یه اتفاقات سریع نتیجه اون روابط به یه چیزی شبیه یه خانواده چهار نفره تبدیل میشه منظورم بچه ها نیستن منظورم خانواده چهار نفره استیو و جین و جاناتان و پرستار استیوه که با کمال میل کنارهم هستن.
اما از بابت هنری که تو فیلم به کار رفته بود نور پردازی عالی به کمک اوکیشن های زیبا اومده بود تا تابلو های نقاشی درست بشه و با فیلم برداری با کیفیت حسن زیبایی شناسی بصری آدم رو کاملا تحت تاثیر قرار میداد. خوب ما میدونیم که فیلم از رد شدن تصاویر ثابت پشت سر هم به وجود میاد اما تو این فیلم این تصاویر نبودن که پشت سر هم رد میشدند چیزهایی که رد میشدند هیچی نبودن به جز تابلوهای نقاشی سبک رئال. نور و رنگ لوکیشن ها به هنرمندانه ترین صورت با هم ترکیب شده بودند. موزیک متن زیبا با یه تنظیم خوشگل به همراه جو فیلم میخواست به آدم بفهمونه اینجا انگلستانه.
میدونین چیه تئوری یه چیز مسخرست حتی فرمولهای ریاضی که فیزیکدانها کشف میکنند هم قابل رد هستند و اگه خارق العاده بودن استیو رو کنار بگذاریم اصل داستان تئوری همه چیز شبیه فیلم خوب حوض نقاشی خودمونه که به نظر من هر دو بازیگر معلول تونسته بودن خیلی خوب از عهده نقششون بر بیان هرچند استیو بهتر بود.
حاج آقا پناهیان جز اون آخوندایی که میتونم به حرفاش گوش بدم گه هیچ اصلا دوست دارم گوش بدم. حلال تو یکی از سخنرانی هاش داشت میگفت که البته نقل به مزمون میکنم صدر اسلام یهودیا میرن پیش پیامبر میگن این ولایت شما به امور مردم کشور اسلامی یعنی هروقت خواستی میتونی هرچی دارن بگیری و اموالشون شریکی؟ ایشان پاسخ میدن نه یعنی هر وقت براشون مشکلی بیش بیاد و ضرر کنن من شریکم و کمک میکنم جبران بشه. خلاصه یهودیا هم خوشحال میشن و بشکن زنان میرن به کاسبیشون برسن.
حالا به نظر شما الان واقعا این انفاق میفته سوالم اینکه که اگه حق شما خورده بشه یا ضرر کنی چقدر احساس امنیت داری که حکومت مبتی بر ولایت ازتون حمایت کنه؟ اگه تو دعوا با یه گردن کلفتی حقت خورده بشه به قوه قضاییه یا پلیس اعتماد داری؟ یا حتی اگه اصلا در اثر سو تدبیر حکومت یه ضرر اقتصادی کنی کسی رو میشناسی بیاد دستت رو بگیره؟ به نظرت بعضی آقایون خودشون رو شریک ضرر مردم میدونن یا صاحب مال مردم؟
اینم چندتا عکس از ابعاد حمله آمریکا به ژاپن
ناوها
بمبها
هواپیما ها البته این روز تسلیم ژاپن و بر فراز ناویه که موافقتنامه در حال امضاست
خوب اینها بجز اونها بود
داداش حبیب ما داداشیم از یه خمیریم اما تنورمون علی حده است تنور شما عقدی بود مال ما تیغه ای صیغه ای کله شما شد عینهو نون تافتون گرد و تلمبه قلمبه کله ما شد عینهو نون سنگک هه هه هه هه خوب شد که بربری نشدیم!
آقا مجید ! تافتونیا اونطرفیا اونوریا همونا که بعد چله آقات تو رو انداختن تو این اتاق یه دری همه ثروتم ضبط میکنن! داداش حبیبم یه نفره تو اونا غربتیا یه لشکرن جخ سر داداش حبیبم مث سر اونا تافتونیه نه سنگکی ! با اونا تنیه با من ناتنی ! با اونا تنیه با من ناتنیه ! با اونا تنیه با من ناتنیه ! با اونا تنیه تن تن تنی نا تن تنی تن تن تنی نا تن تنی.......
آقا مجید اگه غربتیا برگشتن گفتن جوبچی لجن جمع کنه بگو : دامادتون که دواتچیه لیقه دوات جمع میکنه به هر چی نه بدتره آدم دروغگوووووووووووو دشمن خداست ........
وای که چقدر دشمن داری خدا ! دوستاتم که مائیم یه مشت عاجز علیل ناقص عقل که در حقشون دشمنی کردی!!
آنان که قصد ارائه دلیلی بر عدم شراب نوشی حافظ می آورند تنها مدرک موثق شان این است که اگر حافظ به صراحت به نیالودن دامن لب به ام الخبائث اشاره نکرده است اما هستند شاعرانی که در خمریات و مغانیات و بزم سروده های سراسر عیش و نشاط و طرب گوی سبقت از حافظ برده اند با این حال خود واضح و صریح بر عدم شراب نوشی خود اذعان کرده اند. از جمله حکیم گنجه که خود در ابیاتی کوتاه اما ماندگار برای همیشه تاریخ از خود رفع اتهام کرده است :
مپنـــــداری ای خـضــــــر پیـــــروز پـی کـه از مـــــــی مــــرا هسـت مقصـود می
از آن مـــــی همـه بیــــخودی خواســـتم بـه آن بیـــخـودی مجـلـــس آراســـــــــتم
مــــــرا ســـــاقی آن فــــــره ایـزدی است صبوح آن خرابی، می آن بیخودی است
و گــــر نـه - بـه ایزد - کـه تـا بـوده ام بــه مـــــی دامــــــــن لــب نیــــالــوده ام
گــــر از مــــی شـــــدم هرگز آلـوده جام حــلال خـــــدا بــــاد بــر مـــن حـــــــرام
این ابیات صریح را از کسی دلیل می آورند که متهم به آشکار ترین اندیشه های تن کامگی و اروتیسم در ادبیات کهن است. کسی که تصاویر برهنه از زنان را در چشمه شیرین و هفت گنبد به تصویر می کشد. کسی که معاشقه های عواریس او در ادبیات غنایی فارسی معروف است و حتی با تاملات حکیمانه او چنین عاشقانه هایی هیچگاه رنگ و بوی عارفانه به خود نگرفته است. حال چطور ممکن است کسی که از اوان شاعری به حفظ قرآن و موانست با کلام وحی مفتخر بوده و به لسان الغیب شهرت یافته است دامن لب را به این مجاز آلوده باشد؟
این دلیل با اینکه ظاهرا منطقی به نظر می رسد اما حقیقتا خالی از استدلالی عمیق و منطقی است چرا که حساب عمرو و زید کاملا از هم جداست و نمی توان عصمت این را بر پاکی آن دیگر دلیل آورد.
آیا میدانستید گاندی هیچکاره بوده؟ خودم کشفش کردم. مبارزه کرده اما مبارزه بی تاثیر. علت استقلال هند تصمیم بریتانیا به عقب نشینی از قسمت عمده ای از مستعمراتش پس از جنگ جهانی دوم بوده است که در بسیاری کشورهایی دیگر که نه تنها گاندی که آدم معمولی هم توشون نبوده (البته گاندی هم معمولیه) اتفاق افتاده.
ویکی میگه
"بسیاری گاندی را به عنوان یکی از بزرگترین رهبران تاریخ تلقی میکنند، مردم هند از او با عنوان «پدر ملت» یا باپو (در هندی به معنای پدر) یاد میکنند. گاندی توانست با استفاده از شیوهٔ ضدخشونت نافرمانی مدنی استقلال هند را از بریتانیا بگیرد و در نهایت دست امپراتوری بریتانیا را از هند کوتاه کند. گاندی برای وحدت میان مسلمانان و هندوهای کشورش یک ماه روزه گرفت و در رژهٔ نمک از ۱۲ مارس تا ۶ آوریل ۱۹۳۰ به همراه چند صد هزار نفر هندی ۴۰۰ کیلومتر از احمدآباد تا ساحل داندی راه پیمود تا از آب دریا نمک بگیرد و با این عمل قانون مالیات نمک را بی اعتبار کرد. این مبارزه با دعوت هندیها برای تحریم کالاهای انگلیسی بود و با بازتاب جهانی روبرو شد و نهایتاً" انگلیسیها مجبور به مذاکره شدند. هندیها با کمک روح بزرگ (ماهاتما) در سال ۱۹۴۷ توانستند استقلال کشورشان را به دست آورند."
نکته رو داشتید استقلال هند توسط گاندی در سال 1947 حالا نتایج تحقیقات من:
در سال ۱۹۴۸ م. با اشغال قسمت اعظمی از فلسطین در محل باستانی کشور پادشاهی مکابیز، دولت اسرائیل در آسیای غربی در مشرق مدیترانه تشکیل گردید. (قبلش تحت حاکمیت انگلیس بوده)
کشور اردن در سال ۱۹۲۱ تأسیس شد و در سال ۱۹۲۲ به عنوان یک تحتالحمایه بریتانیا به رسمیت شناخته شد و در سال ۱۹۴۶ به استقلال رسید.
قیمومت بریتانیا بر فلسطین یا قیمومت فلسطین یک سیستم حکومتی بود که در سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۸ در خاورمیانه در بخشی از مدیترانه شرقی به سرپرستی بریتانیا تشکیل شد.
پاکستان 1947 اندونزی 1949 و لیبی 1951
میانمار۱۹۴۸
اتاترک ترکها هم همین وضع رو داره منتها بعد از جنگ جهانی اول
تو سالهای اواخر 1960 و اوایل 1970 هم این اتفاق دوباره افتاده
پاکستان اولین کشور جمهوری اسلامی است.
پاکستان با جمعیتی در حدود ۱۷۲ میلیون تن، ششمین کشور پر جمعیت دنیا به شمار میرود و دارای نرخ رشد جمعیت بالایی است.
دومین کشور دارنده جمعیت مسلمان است.
به طور رسمی این کشور به عنوان قلمرو پاکستان در سال ۱۳۲۶ (۱۹۴۷) بنا نهاده شد و در سال ۱۳۳۶ (۱۹۵۷) به «جمهوری اسلامی پاکستان» تغییر نام داد.
در هنگام قیام گاندی علیه استعمار انگلیس، پاکستان به رهبری محمدعلی جناح (از یاران گاندی) پیش از استقلال هند، استقلال خود را بازیافت.
در آیین یهود، شنبه Shabbat است که آیین مسیح پس از اقتباس این واژه آن را به Sabbath تغییر داده است. در ادیان سهگانه ابراهیمی، و به لحاظ زبان اصلی آنها، روز شنبه به عنوان روز هفته در نظر گرفته میشود (عبری در یهودیت، لاتین کلیسایی – منظور زبان لاتینی است که در متون و علوم کلیسایی به کار میرفت – و عربی در اسلام). آنان ۷ روز هفته را منتسب به ۷ سیاره باستانی میدانند که عبارتند از: خورشید، ماه، مریخ، عطارد، بهرام، ناهید و کیوان. و بر اساس همین اصل است که اولین روز هفته یکشنبه است. Sunday برگرفته از نام سیاره Sun.
در زبانهای اسلاو و اروپای شرقی، شنبه روز ششم هفته است؛ گرچه با معرفی چهارشنبه به عنوان روز میانی هفته، تلویحاً شنبه روز هفتم محسوب میشود. در قرون ۲۰ میلادی بسیاری از اروپاییان، شنبه را روز ششم ( یکی مانده به آخر) و یکشنبه را روز هفتم میدانند. این مساله اخیراً در هماندیشی کار محور اروپایی توسط ISO 8601 که مورد استفاده تجّار، خطوط هواپیمایی و… میباشد به رسمیت شناخته شد. در کشورهایی که تحت نفوذ مذاهب یهود و اسلام هستند، شنبه یا جمعه به عنوان روز تعطیل هفته تلقی میشود.
یکشنبه:
اولین روز هفته که توسط بسیاری از مسیحیان، روز عبادت و استراحت در نظر گرفته شده (مترادف: روز خدا، حضرت مسیح و خورشید ) در تقویم عبری اولین روز هفته محسوب میشود. در بسیاری از آیینهای مسیحیت که به تبعیت از یهودیان به روز مقدس (یا همان Sabbath) معتقدند، نیر بدین گونه بود. تقویم گریگوری (میلادی) هر ۴۰۰ سال یک بار تکرار میشود؛ اما هیچگاه آغاز هیچ قرنی در روز یکشنبه نبوده؛ سال نو یهودی هیچگاه به یکشنبه نمیافتد. و اگر ماهی با یکشنبه شروع شود، جمعهای به تاریخ سیزدهم در آن ماه وجود نخواهد داشت.واقعیت این است که در بسیاری از زبانها، شاید به ظاهر شاهد تفاوت آیین و مناسک در روزهای مختلف هفته باشیم، اما آنها اکثراً در شمارش روزهای هفته و این که یکشنبه را اولین روز میدانند (حتی به طور تلویحی) اتفاق نظر دارند. حتی در زبان عربی یکشنبه (احد = یک) روز اول است. در بسیاری از کشورهای عربی روزهای تعطیل آخر هفته پنجشنبه و جمعه هستند و لذا شنبه (= سبت به زبان عربی ) اولین روز کاری هفته است.
مسیحیان از دیرباز همواره بر سر این موضوع که شنبه روز Sabbath باشد یا
یکشنبه، اختلاف نظر داشتهاند. و این امر اصلاً از تفاوت میان یهودیان که
بیچون و چرا شنبه را روز مقدس خود و مسلمانان جمعه را روز مقدس خود
میشمرند، نشأت نمیگیرد. اولین گواه وجود اختلاف روز مقدس در میان یهودیان
و مسلمانان در متون مذهبی آن دو دیده میشود. مسیحیان اولیه نه تنها در
نوع خوراک و پوشاک و نحوه آن؛ بلکه در مقدس شمردن شنبه یا یکشنبه نیز با
یهودیان اختلاف پیدا کردند. «جان حواری» از یکشنبه به عنوان (روزخدا) یاد
میکند. بعضی از یهودی – مسیحیها هم شنبه را روز مقدس میدانستند. اما تا
اواسط قرن دوم، تعداد مسیحیانی که یکشنبه را روز مقدس بر میشمردند، رو به
فزونی میگذارد. گرچه عده قلیلی نیز بودند که همان شنبه را روز مقدس
میدانستند. این گروه تشویق میشدند اما تقبیحی در کار نبود.
در ۷ مارس ۳۲۱م. کنستانتین اول در نامهای یکشنبه را روز آسودن اعلام میکند.
گرچه بعضی از مسیحیان برای تقدس یکشنبه به چنین متونی استناد میکردند،
اما درحقیقت این تغییر روز برای عبادت خدای خورشید بود. گفتنی است این
قانون در واقع بخشی از قوانین مدنی رم بود و نه قانون خود کلیسا.
امروزه بسیاری از مسیحیان یکشنبه را روز مقدس، روز استراحت و روز حضور در
کلیسا میدانند و فرقههایی که شنبه را Sabbath میشمرند، مومن محسوب
نمیشوند. به خصوص پروتستانها که معتقدند در روز یکشنبه به شدت میبایستی
از کار کردن، یا حتی اعمالی که انجام آنها منوط به حضور شخص دیگری است،
مانند خرید کالا یا خدماتی همچون رانندگی (حتی استفاده از وسائط نقلیه
عمومی)، باغبانی، شستشوی ماشین و …. اجتناب کنند. کسانی که در مشاغلی همچون
پزشکی مشغول انجام وظیفه بودند و نیز سربازانی که در مناطق جنگی به سر
میبردند، از اجرای قوانین روز یکشنبه معاف بودند.
دوشنبه:
در بسیاری از فرهنگها دوشنبه اولین روز هفته محسوب میشود؛ مانند بسیاری از کشورهای اروپایی، قسمتهایی از آفریقا، آمریکای جنوبی و استرالیا. از آنجا که تقویم میلادی در اواسط قرن ۲۰ به کشورهای آسیایی معرفی شد، در بسیاری از زبانها دوشنبه به روز آغازین هفته شهرت دارد. Iso 8601 هم دوشنبه را اولین روز هفته معرفی میکند.
اما بر اساس گاهشمار یهودی - مسیحی، دوشنبه روز دوم هفته است و در واقع یکشنبه آغازگر هفته است و این همان قالب استاندارد کانادا و ایالات متحده است. در زبانهای عربی، ارمنی،گرجی، یونانی، عبری، فارسی، پرتغالی و سوری و در میان فرقه «کویکر»ها دوشنبه به معنای روز دوم است.
بقیش مهم نیست جمعه
در علم ستاره شناسی، جمعه مرتبط با سیاره ونوس یا همان ستاره ناهید است و این یعنی پیوستگی و انطباق جمعه با: عشق، صلح، آسایش، شدت و قوت احساسات و عواطف و نیز ابطال رویاها. جمعه همچنین با صور فلکی میزان و ثور در ارتباط است.
در بعضی از فرهنگها، جمعه روز بدیمنی است؛ به خصوص اگر تاریخ ماه در آن جمعه، سیزدهم باشد. این امر به ویژه در امور دریایی بیشتر فاحش است. و اصولاً دریانوردان از این که سفر خود را در روز جمعه آغاز کنند، بیمناکند. گفته میشود یک کشتی سلطنتی که HMS Friday نام داشت، در روز جمعه در ساحل پهلو گرفت، روز جمعه به آب انداخته شد و اتفاقاً توسط فردی به نام ” Capitan Friday ” هدایت میشد، هرگز به خشکی بازنگشت.
Sabbath (روز مقدس ) یهود، از هنگامه غروب آفتاب جمعه آغاز میشود و تا شبانگاه روز شنبه ادامه مییابد.
در آیین مسیحیت “جمعه خوب” (Good Friday )، جمعه قبل از عید پاک است که در آن از به صلیب کشیده شدن مسیح یاد میشود.
کاتولیکها به طور سنتی خوردن گوشت (البته به جز ماهی) را در روز جمعه حرام
میدانستند و امروزه هم برخی از کاتولیکهای سنت گرا، هر جمعه به صورت
داوطلبانه به امر پرهیز از خوردن گوشت مبادرت میورزند.
در اسلام، جمعه روز عبادت همگانی در مساجد است. در بعضی از کشورهای اسلامی هفته با یکشنبه آغاز می شود و در روز شنبه به پایان میرسد. در بعضی دیگر مانند عراق، عربستان و ایران، شنبه روز آغازین و جمعه روز پایانی هفته است. حتی در باور «بهایی»ها هم جمعه روز استراحت و آرامش است.
دو جور میشه خوندش و زر زیادی ضرر داره در هر دوصورت.
نمیدونم ولی دیگه اینم خیلی تنده خوب تو که همه مجلس دستته چرا داری میسوزی؟ بگو نماینده هات اگه جرات دارن ردش کنن. ندارن آقا جرات ندارن. روحانی خیلی گردن کلفت شده