فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
فرشته بودم

فرشته بودم

فرشته عشق نداند که چیست ای ساقی / بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز

تاریخچه زمان

یه کتاب خوب راجع به تاریخ فیزیک که چی شد اینجوری شد هم سعی کرده روان و ساده بیان کنه هم مسائل پیچیده رو بیان میکنه نه بحثای گلابی پونصد سال پیش رو. خوب البته مسائل یه جایی انقدر پیچیده میشه که طبیعیه هرچقدر هم ساده بگه دچار مشکل میشی. مخصوص فصل فضا زمان.

یه جاهاییش قشنگ بود مثل گفته‌ای از ولتر را که اگر خدایی هم نمی‌بود، می‌بایست او را ساخت. یا اینکه میگه برای ازدواج احتیاج به کار داشتم و برای کار احتیاج به دکترا :) یا انیشتن معتقده خداوند برای اداره جهان تاس نمیریزد یا اینکه اسپین 1/2 هم جالبه

یه جاهاییش رو نفهمیدم مثلا چطوری سرعت نو از دید دو ناظرر مختلف یکسانه ص39 یا خمیدگی فضا ص 49 یا اینکه اگه سرعت نور ثابته پس چطور نمیتونه از سیاه چاله فرار کنه

یا باید ببینم خودم میتونم آزمایش دو شیار و نور رو تست کنم ص82

نظرات 2 + ارسال نظر
چیزی به من یاد بده . . . چهارشنبه 22 دی 1395 ساعت 14:10

راجع به خمیدگی فضا و زمان
فضا رو یه دستمال کاغذی در نظر بگیر که روش یه تیله قرار داشته باشه. دستمال گود میشه. اجرام آسمانی توی فضا خمیدگی و گودی ایجاد می کنن . . .
چه خوابی دیدی؟
:)

سوالم به این سادگی نیست :)

چیزی به من یاد بده . . . چهارشنبه 22 دی 1395 ساعت 14:05

سرعت نور برای هر ناظری در هر چارچوبی ثابته. مقدار سرعتش سه در ده به توان نه متر بر ثانیه هستش و چون سرعتی بیشتر از این در عالم نداریم می گیم سرعت نور برای هر ناظری همینه.
:)
خوشحالم خوشت اومده

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.